بچهها به صف؛ اینجا تفاوت بیتفاوت!
شاید باورش سخت باشد اما بچهها گاهی خیلی بیرحمتر از آن چیزی هستند که ما فکر میکنیم. برخی از آنها در کودکی همدلی چندانی با معیارهایی که برای «ناراحت نکردن» دیگران ضروری است ندارند؛ به همین دلیل است که بچهها اغلب بیشتر از آنکه از بزرگترها بترسند از هم سن و سالهای خودشان میترسند و نگران قضاوت آنها در مورد خودشان هستند.
به گزارش کودک پرس ، اگر اوضاع بچههای معمولی این است، خودتان میتوانید حدس بزنید که بچههایی با نیازهای خاص چقدر بیشتر از دیگران حساس هستند و چقدر بیشتر از دیگران در معرض انواع خشونتهای هم سن و سالهایشان قرار میگیرند یا حداقل نگران هستند که در معرض چنین رفتارهایی قرار بگیرند.
به همین دلیل است که بیشتر بچههایی با نیازهای خاص به اعضای خانوادهشان بیش از دیگران اعتماد میکنند، درونگراتر میشوند و روابط معمولی اجتماعی با هم سن و سالهایشان را کمتر ایجاد میکنند.
این مساله را بگذارید کنار اینکه در شهری که چندان آماده پذیرش افراد دارای نیازهای خاص نیست، بچهها کمتر از بزرگترهایی با نیازهای خاص از خانه بیرون میآیند، وجود نهادی به نام «آموزش و پرورش استثنایی» به این جدایی دامن میزند و باعث میشود بچههایی با و بدون نیازهای خاص، کمتر در کنار هم دیگر قرار بگیرند و کمتر درک مشترکی از کودکی به دست بیاورند.
با این حال، مثل خیلی از مسائل دیگر دوران کودکی و نوجوانی، «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان» تلاش کرده برای این مشکل هم راه حلی پیدا کند. «مراکز فراگیر کانون» ابتکاری برای پر کردن جای خالی فعالیت فرهنگی در زندگی بچههای دارای نیازهای خاص است و البته جایی برای دستیابی به فهم مشترک بیشتر از کودکی و زندگی برای همه بچهها، چه آنها که نیازهای خاص جسمی ندارند و چه آنها که به دلیل برخی محدودیتهای جسمی، نیاز به توجه و امکانات متفاوت از بچههای دیگر دارند.
مرکز فراگیر، طوری طراحی و بهسازی شده است که برای همه کودکان و نوجوان قابل استفاده باشد؛ رمپ برای رفت و آمد کسانی که استفاده از پله برایشان مشکل است، کتابهای صوتی و بریل برای استفاده بچههایی که مشکل بینایی دارند، دستگاههای بزرگنما برای بچههای کمبینا و گوشی برای بچههای کمشنوا، به علاوه همه اینها، مربیهای آموزشدیده برای استفاده از زبان اشاره و ارتباط برقرار کردن با همه بچهها.
در این مراکز، بچهها با نیازهای ویژه سر همان کلاسهایی مینشینند که بچههای دیگر از آنها استفاده میکنند. نقاشی، سفالگری، کارگاه تئاتر و نمایش عروسکی، جلسههای تماشا و نقد فیلم، جلسههای کتابخوانی و بحث آزاد، بخشی از کاری است که هر روز در همه مراکز کانون پرورش فکری و از آن جمله، مراکز فراگیر انجام میشود. جایی که بچهها فرصت دارند همدیگر را بدون توجه به چیزهایی که دارند یا ندارند، ببینند و درک کنند که تفاوتها باعث نمیشود آدمها کمتر یا بیشتر از یکدیگر باشند.
تاکید مربیان مراکز فراگیر کانون این است که «همه بچهها منهای محدودیتهایی که دارند، در کنار هم قرار بگیرند و با هم فعالیت کنند». هرچند برای مربیها گاهی سخت است که توجه خود را بین بچههایی با نیازهای خاص و دیگران مدیریت کنند اما تلاش این است که محدودیتها تا جایی که ممکن است نادیده گرفته شود. بچههای معمولی، کمکم شروع میکنند به پیدا کردن یک راه ارتباط با بچههای دیگر، برای بچههایی با نیازهای حرکتی خاص، نقشهای مناسب در نمایش پیدا میکنند و سعی میکنند تا جایی که ممکن است لبخوانی را از مربیان یاد بگیرند تا بتوانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند و … .
مربیان مراکز فراگیر معتقدند که در هر صورت، اینکه بچهها کنار همدیگر قرار بگیرند کمک میکند اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کند، هر چند برقراری ارتباط برای همه بچهها با یک سرعت و یک کیفیت صورت نمیگیرد اما به هر حال، بچهها تلاششان را میکنند که به درک مشترکی دست پیدا کنند تا بتوانند کنار هم کار کنند و وقت بگذرانند.
در حال حاضر بیش از ۳۰ مرکز فراگیر در کشور وجود دارد. در هر استان حداقل یک مرکز کانون برای همه بچه ها بهسازی و تجهیز شده است، در برخی استان ها و شهرهای بزرگ تعداد این مراکز بیش از یکی است اما هنوز دسترسی به آنها برای همه بچهها در تمام نقاط شهر ممکن نیست.
زینب صباغ از مربیان مرکز شماره ۲۰ کانون تهران که یکی از مراکز فراگیر کانون در میدان راهآهن است، میگوید: «در همین مرکز راهآهن بچههایی داریم که نمیتوانند کرایه ماشین برای رسیدن به این مرکز را پرداخت کنند حتی اگر مسیرشان آنقدرها هم از میدان راهآهن دور نباشد!» با این حساب معلوم است که رفت و آمد برای بچهها به مراکزی که پراکندگیشان آنقدرها هم زیاد نیست، مسالهای جدی است که جلوی استفاده از امکانات را میگیرد اما برای بچههایی که خودشان را به کانون میرسانند هم «همه چیز» مهیا نیست.
با اینکه کانون سعی کرده تعدادی کتاب صوتی و بریل و حتی کتابهای عروسکی برای بچهها فراهم کند، تعداد این کتابها چنان کم است که یک عضو معمولی کانون در کمتر از یک سال عضویت در مرکز تمام آنها را دوره خواهد کرد. ناشران بزرگ علاقهای برای ورود به بازار کمترشناختهشده تهیه محصولات آموزشی و سرگرمی برای کودکان با نیازهای خاص ندارند. سازمان آموزش و پرورش استثنایی هم آنقدر درگیر ملزومات ضروری برای آموزش بچههاست که فرصتی برای وارد شدن به بخش سرگرمی ندارد. در نتیجه با وجود تمام تلاشها، کمبود ها در این حوزه هنوز بسیار چشمگیر است.
علاوه بر اینکه امکانات قابل توجهی برای استفاده از توانمندیهای بچهها با نیازهای خاص وجود ندارد، خیلی چیزهای دیگر هم هست که نیست؛ سیستم درست و دقیق و همهگیر غربالگری پیش از ازدواج، غربالگری پیش از بارداری و تستهای منظم بارداری برای تشخیص مشکلات نوزادان، متوسطی از سواد عمومی و بیسوادی ریشهکنشده، کنترل بارداری سفت و سخت و … . در نتیجهی با اینکه از تولد بسیاری از نوزادانی که مشکلات جسمیشان پیش از تولد تشخیص داده شده جلوگیری میشود اما همچنان نوزادان بسیاری با مشکلات مادرزادی به دنیا میآیند.
همان طور که بچههای معمولی در خانوادههای برخوردار، کودکی و آینده تضمینشدهتری دارند، بچههایی با نیازهای خاص هم در خانوادههای برخوردار بالاخره از امکاناتی استفاده خواهند کرد که جلوی خانهنشینشدنشان را خواهد گرفت اما اگر خانوادهای باشد که برای سیر کردن شکم بچهها هم مشکل دارد، احتمالا پیدا کردن راههایی برای اینکه جلوی محدودیتهای جسمی فرزند را بتوان گرفت تا زندگی عادی مثل دیگران داشته باشد، در مرحله دوم اهمیت قرار میگیرد. اهمیت امکانات ارزانقیمت یا حتی رایگان برای بچهها در مناطق حاشیهای و شهرهای دورافتاده، بیشتر از جاهایی است که امکانات در آنها در دسترس و فراوان است. با این حال، کانون پرورش فکری، همچنان یک خانه امید برای داشتن جامعهای با پذیرش بیشتر تفاوتهاست.
برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای کانون پرورش فکری و پیدا کردن مراکز فراگیر شهر خودتان به آدرس www.kanoonnews.ir مراجعه کنید.
منبع: ایسنا
ارسال دیدگاه