به گزارش کودک پرس ، تربیت فرزند علاوه بر اینکه یکی از مهمترین مسئولیتهاست، در زمره عبادات ویژه قرار دارد خانم فریده مصطفوی(دختر حضرت امام )، درباره نوه های .حضرت امام خمینی(ره) چنین می گوید: « نوه های آقا همه شلوغ بودند، امام به دختر من که از شیطنت بچه خود گله می کرد می گفتند: «من حاضرم ثوابی که تو از تحمل شیطنتِ حسین می بری، با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم».(ستوده، پا به پای آفتاب، ج1، ص107) به سبب همین اهمیت ویژه است که در روایات اسلامی تربیت صحیح، سبب جلب رحمت الهی دانسته شمرده شده است: قالَ رسول الله – صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه – : رَحِمَ اللهُ عَبْداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالاِحْسانِ اِلَیْهِ وَ التَّاَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلیمِه وَتأدیبِه. رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمودند: خداوند رحمت کند کسی – پدر و مادری – را که با نیکی نمودن و مهربانی به فرزندش و با آموزش دادن و ادب کردنش او را در نیکی به خود یاری کند. «مستدرک الوسائل، ج 2، ص 626»
بدیهی است تربیت بدون آگاهی و مطالعه، مخصوصا در عصر ما که موانع و آسیب های زیادی بر سر راه تربیت صحیح فرزند قرار دارد که دارد، تقریبا امکان پذیر نیست. لذا پدر و مادرهایی میتوانند در این مسیر موفق باشند که به اصول تربیتی احاطه و تسلط کافی داشته باشند. در این مطلب به دو نکته مهم تربیتی اشاره میشود.
فرزندان آنگونه میشوند که هستیم نه آنگونه که میخواهیم
تاثیر رفتار مربی و تربیت کننده به مراتب بیشتر از تاثیر گفتار اوست. این اصل تربیتی است که در همه ابعاد وجود دارد و اساسا تعلیم اگر همراه با عمل باشد در ایجاد انگیزه موثر خواهد بود؛ در حدیثی مشهور از امام صادق (علیه السلام) آمدده است: « کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم» مردم را به غیر زبانهایتان دعوت به سوی دین و خوبیها کنید. بر همین اساس ضروری است پدر و ماد بدانند فرزندانشان آنگونه که دوست دارند تربیت نمیشود بلکه آنگونه که خودشان هستند، شخصیت فرزندشان نیز شکل میگیرد. صفاتی نظیر شجاعت، تلاش، نظم، احترام به دیگران،کنترل خشم و … کودک بیشتر از گفتار از رفتار والدین می آموزند.
بعنوان نمونه پدر و مادری که به نظم پایبند نیستند، طبیعی است نتوانند از فرزندانشان توقع نظم را داشته باشند. یا والدینی بارها به بچه دروغ گفته اند و یا به بچه دروغ گفتن را آموزش داده اند از او توقع راستگویی داشته باشند. یا مردی که به همسر خود بی احترامی میکند نمیتواند از فرزندانش انتظار داشته باشد به مادرشان احترام بگذارند. نتیجه آنکه اگر عیب و ایرادی در رفتارها و شخصیت کودک دیده میشود نخست باید علت را در نوع رفتارش جستجو نماید. چرا که کودک محصول رفتارها و شخصیت پدر مادر است.
بعلاوه فرزندان هر نسل غالبا از نسل های قبل باهوش تر هستند و همین دقت و حساسیت بیشتری را در نوع تربیت و بالتبع رفتار طلب میکند. بسیاری از پدر و مادرها فرزندان را به خاطر رفتارهایی توبیخ و سرزنش و گاهی حتی تنبیه می کنند که خودشان بارها مرتکب آن شدهاند. در واقع با این کار این پیام را به آنان منتقل میکند که :«درست است من این را به تو آموختهام ولی تو نباید یاد میگرفتی» یا به آنان عملا گفته میشود:« این رفتار اگر از من سر بزند اشکالی ندارد ولی تو حق انجام آن را نداری چون زشت و نادرست است». این امر سبب میشود دوگانگی به فرزندان منتقل شود که خود مانع بزرگی در راه تربیت صحیح خواهد بود. لذا دقت در نوع رفتار، یکی از اساسی ترین نکات تربیتی است.
کودک را در سن خودش ببینیم
یکی از مسائلی که در روند صحیح تربیت فرزندان از تاثیر بسزائی برخوردار است و متاسفانه کمتر مورد توجه والدین قرار گرفته است، توجه داشتن به سن و سال فرزندان است. در بسیاری از اوقات توقعاتی که از فرزندانشان دارند بیش از سن و سال آنهاست. بعنوان مثال به گونه ای با کودک 5 ساله سخن می گوئیم و از او انتظار داریم که از یک انسان کامل و بالغ انتظار داریم. توقع داریم همه چیز را بفهمد و در مقام عمل نیز بدون اشتباه و نقص،کارها را انجام دهد؛ غافل از اقتضائاتی که سن وی دارد. بعنوان مثال کودک در سنین زیر پنج سال درکی از مفهوم دروغ ندارد و بسیاری از اوقات، ذهنیات خود را با واقعیت یکسان میبیند. همین عدم توجه به سن و سال فرزندان سبب نپذیرفتن عذر آنان و بلکه حمل کردن عدم موفقیتشان، بر تنبلی، بی دقتی و در نتیجه سرکوفت زدن به آنان می باشد. در حالی که چه بسا او برای اولین بار است که آن کار را انجام داده و تجربه ی کافی ندارد. والدینی که خودشان دوران جوانی و میانسالی را می گذرانند و از خیلی مسائل آگاهی دارند و در طول زندگی تجربیات زیادی به دست آورده اند، بعضا با همین نگاه اعمال فرزندشان را ارزیابی میکنند و این خود منشأ آسیبهای فراوان در روند تربیتی وی خواهد شد. علاوه بر اینکه در اکثر اوقات، پدر و مادر توضیح درست و کافی در مورد توقعاتشان به کودکانشان منتقل نکردهاند .یعنی حتی آنچه را از آنان می خواهیم را هم برایشان تبیین نکرده ایم اما باز انتظار انجامش را داریم. اصولا اگر سن و سال بچه ها به خوبی درک شود،خیلی از تندیها، سرزنش ها، عصبانیتها و تحقیرها بی معنا میشوند و بیشتر باید خودمان را توبیخ کنیم که چرا چنین انتظاری از آنان داریم.
رسول اکرم در گفتار زیبائی فرمودند: رَحِمَ اللهُ مَنْ اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّه. قالَ کَیْفَ یُعینُهُ عَلی بِرِّه؟ قالَ یَقْبَلُمَیْسُورَهُ وَ یَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِه وَ لا یُرْهِقُهُ وَ لا یَخْرُقُ بِه. رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمودند: خدای رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی به خود یاری میکند. راوی حدیث پرسید: چگونه فرزندمان را در نیکی به خود یاری نماییم؟ حضرت فرمودند: آنچه را که کودک در توان داشته و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرسا است از او نخواهد، او را به گناه و طغیان وادار نکند و به او دروغ نگوید و در برابر او مرتکب اعمال اشتباه و جاهلانه نشود. «الکافی، ج 6، ص 50»
درک نکردن سن و سال فرزندان،سبب ایجاد احساس ناامنی و در نتیجه اضطراب درونی برای آنان می شود و همین عاملی است برای از بین رفتن تمرکز و نیز تضعیف اعتماد به نفس فرزندان و پر واضح است که اعتماد به نفس پائین خود سبب از بین رفتن استعدادها و ابتلای به مشکلات شخصیتی و نیز مشکلات اجتماعی خواهد شد.
در این خصوص کتابهایی که با موضوع روانشناسی رشد نوشته شدهاست، در شناخت ویژگیهای کودک در هر سن و اقتضائات تربیتی متناسب با آن بسیار کمککننده است. هرچه میزان آگاهی والدین نسبت به این ویژگیها و اقتضائات بیشتر باشد، تربیت آنان موفقتر و موثرتر خواهد بود.
منبع: فارس
ارسال دیدگاه