بعد از طلاق با کودکان چه کنیم؟
اولین و مهمترین قدم چیست؟
دکتر منصور بهرامی روانشناس میگوید: افراد زیادی را میبینیم که بعد از طلاق از همسر سابقشان بد میگویند؛ به هرحال موقع دعوا حلوا پخش نمیکنند. اما این موضوع زمانی بغرنج میشود که پدر یا مادر در مواجهه با کودک از بدیهای طرف مقابل بگویند و احساس تعلق خاطر خانوادگی فرزندشان را دچار خدشه کنند. با این کار کودک یا نوجوان به فکر فرو رفته و با خود میاندیشد که چه خانواده بدی دارد. او ممکن است در این زمینه احساس سرافکندگی کرده و حس ناخوشایندی داشته باشد که بر تمام زندگی و آیندهاش تاثیر خواهد گذاشت. این است که گاهی میبینیم فرزندانی که پدر و مادرشان طلاق گرفتهاند اعتماد به نفس لازم را ندارند، دچار وابستگی شدید عاطفی میشوند و به دنبال تکیهگاه عاطفی میگردند.
به سوالاتش پاسخ دهید
قبل از هر چیز باید متناسب با سن کودک، اتفاقی که برای خانواده افتاده را برای او شرح دهید. به پرسشهای او پاسخ بدهید اما لازم نیست تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده جزئیات را بگویید. باید برایش توضیح دهید که به دلایلی نمیتوانید به زندگی با همسرتان ادامه دهید اما او همچنان فرزند هر دوی شماست و او را دوست دارید. همچنین برایش توضیح بدهید که مشکلات به او ربطی ندارد و همچنان باید در بهترین وضعیت درس و پیشرفت و … باشد. مسلما هرچه فرزندتان بزرگتر باشد حرفهای شما را بهتر میفهمد اما به هرحال برای همه سنین ممکن است مشکلاتی به وجود آید.
فرصت بروز احساساتبرایش فراهم کنید
به او اجازه بروز بدهید و فرصت فراهم کنید تا تخلیه هیجانی داشته باشد. اگر میخواهد گریه کند نباید او را از این کار منع کنید. اگر میخواهد شما را در آغوش بگیرد یا حتی احساسات خود را بیان کند باید شرایط را برایش فراهم کنید. این تخلیه هیجانی به فرزندتان کمک میکند تغییر ایجاد شده را بپذیرد و با آن کنار بیاید. حتی اگر تخلیه هیجانی شدیدی از او دیدید نترسید و او را تنبیه نکنید؛ این تخلیه احساسات بسیار مهم است و اگر برخورد خوبی با آن نداشته باشید ممکن است در آینده منجر به یک کینه عمیق و طولانی شود. پس بهتر است این بیان احساسات را بپذیرید و حتی آن را ایجاد کنید.
محل زندگی ثابت انتخاب کنید
بعد از طلاق و مواجهه کودک با آن مهمترین مسئله بعدی، تعیین محل زندگی است. باید با در نظر گرفتن همه جوانب، تصمیم بگیرید که فرزندتان پیش کدام یک از شما زندگی کند. این محل زندگی باید ثابت باشد و به جز مواردی که به دیدن یکی از والدین خود میرود تغییری در آن وجود نداشته باشد. برخی از زوجها فرزند خود را از هر دو طرفین دور کرده و به پدربزرگ و مادربزرگ و… میسپارند؛ به یاد داشته باشید که فرزندتان حتما باید پیش یکی از شما زندگی کند نه فرد دیگری؛ مگر در موارد بسیار خاص. به هرحال محل زندگی و خانه فرزندتان باید ثابت باشد و به شدت از اینکه یک هفته پیش پدر و یک هفته پیش مادر باشد پرهیز کنید. او باید به یک خانه تعهد داشته باشد و آن را خانه خود بدانید در حالی که این جا به جاییها باعث میشود به هیچ کجا تعهد نداشته باشد و هیچ خانهای را خانه خود نداند. این قضیه در بزرگسالی فرزندتان تاثیر بسیار بدی خواهد داشت و او را دچار سرگردانی عاطفی خواهد کرد.
بدگویی را فراموش کنید
نکته بسیار مهم درخصوص رفتار با فرزندان طلاق این است که هرگز از همسرتان که از او جدا شدهاید بدگویی نکنید. به این نکته توجه داشته باشید که همسرتان هرقدر هم که در زندگی با شما خوب نبوده باشد، به هرحال پدر یا مادر فرزندتان است و حق ندارید پدر یا مادر او را در مقابل چشمانش بشکنید. جدایی شما به خودتان و زندگی بدی که با همسرتان داشتهاید به گذشته مربوط است؛ فرزندتان حق دارد از پدر و مادرش قهرمان بسازد و آنها را دوست داشته باشد. بدگویی از همسرتان حق را به شما نخواهد داد و شما را قهرمان داستان نخواهد کرد. نتیجه این بدگوییها فقط این است که ذهن کودک مشوش شده، او را خشمگین میکند و در دل او کینه میکارد. اگر میخواهید فرزندی داشته باشید که به لحاظ عاطفی و روانی سالم است، اجازه بدهید عاشق پدر و مادرش باشد.
باج ندهید
هرگز با فرزندتان از درِ ترحم یا باج دادن وارد نشوید. محبت کردن و حمایت از فرزندان برای هر پدر و مادری تعریف شده است اما هرگز به این دلیل که از همسرتان جدا شدهاید به او ترحم نکنید. کودکتان حتما باید بداند که برای رفت و آمدهایش شما را در جریان بگذارد، پول توجیبی مشخصی دارد، باید خوب درس بخواند و اگر رفتار نادرستی داشته باشد با او برخورد خواهد شد. هرگز به او اجازه ندهید به بهانه جدایی شما، هرکاری که میخواهد انجام دهد و از این موضوع به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهدافش استفاده کند. او همچنان حقوق و وظایف مشخص خود را دارد و هیچ چیز نمیتواند آن را تغییر دهد.
از او جاسوس نسازید!
زمانی که فرزندتان از پیش همسر سابقتان میآید او را سوال پیچ نکنید. کنجکاوی درباره همسر سابقتان و اصطلاحا حرف کشیدن از فرزندتان درباره زندگی و رفتار همسر سابقتان، کودک را به یک جاسوس دوجانبه تبدیل میکند. او با این رفتار شما میآموزد که به راحتی میتواند در زندگی دیگران سرک کشید و حق دارد هر حرفی را بازگو کند. همسر سابقتان به گذشته مربوط است پس درباره گذشته پرسوجو نکنید. به علاوه نکته دیگر این است که برخی از افراد، هر اتفاقی را به همسر خود مرتبط میدانند، مثلا اگر انگشت فرزندشان زخم شده باشد، میگویند: «پدرت حواسش به تو نبود؟» اگر حرف ناپسندی بزند، میگویند: «این حرفها را از مادرت یاد گرفتی؟» اگر رفتار زشتی از خود نشان بدهد، میگویند: «مثل پدرت و مادرت شدهای» و… این رفتار شما فقط رفتار و گفتار زشت فرزندتان را برایش موجه جلوه میدهد و خطا را از دوش او برمیدارد. چنین کودکی در آینده خود را مسئول رفتارش نمیداند و همیشه به دنبال مقصری برای شکستها یا کژرفتاریهایش خواهد بود.
منبع: سیب سبز
ارسال دیدگاه