چای روضه را به کودک بچشانیم

با شروع ماه محرم، دغدغه‌های خانواده‌های مذهبی انتقال مفاهیم عاشورایی به‌طور مناسب به کودکانشان است. دغدغه‌ای که محمد سرشار، مدیر شبکه‌های پویا و نهال راه‌کارهایی برای حل آن ارائه داده است.

به گزارش کودک پرس ، قبل از اینکه تقویم‌ها بگویند حال و هوایش پیدا می‌شود. از داربست‌هایی که در گوشه و کنار شهر بالا می‌روند تا چمدان هرساله‌ای که مادر بازش می‌کند. سیاهی نوشته‌ها می‌شود سهم داربست‌ها و بالاسر خانه‌ها و لباس‌های مشکی می‌نشیند به تن اعضای خانه. قرار است دوباره داغ تازه کنیم تا صیقل بخوریم و تازه بشویم.

پای ثابت این روزهای عزاداری اباعبدالله خردسالان و کودکان هستند. کسانی که قرار است راوی نسل بعد این روایت‌های سینه‌به‌سینه نقل‌شده باشد. پس مهم است که چطور واقعه بزرگ عاشورا و فلسفه آن را به آن‌ها بشناسانیم تا حسینی بزرگ بشوند. داستان کربلا آن‌قدر حرف برای گفتن دارد که هر بخشی از آن بتواند برای کودکی درس باشد؛ اما مهم این است که خانواده‌ها بدانند امسال باید کودک خود را چطور وارد محرم کنند و چطور او را به هیئت و سخنرانی ببرند.

برای رسیدن به پاسخ این سؤال‌ها مهمان مدیر شبکه کودک و نوجوان سیما شدیم. محمد سرشار که مدیریتش در شبکه‌های پویا و نهال نشان داده است که دغدغه‌هایش از جنس دغدغه‌های خانواده‌های مذهبی است برایمان از راهکارهایی گفت که بتوانیم مفاهیم عاشورایی را به کودکان انتقال بدهیم یا به قول خودش طعم چای روضه‌ها را بچشند و از این ماه بهره ببرند.

روضه، غذای روح کودک است

سؤالی که اکثر خانواده‌ها با آن روبه‌رو هستند این است که از چه سنی و تا چه حدی باید مفاهیم عاشورا را برای کودکان نقل کنیم. محمد سرشار معتقد است که این فرآیند احتیاج به این دارد که اول‌ازهمه کودکانمان و حال و هوای آن‌ها را بشناسیم: «از رده سنی خردسال می‌شود واقعه عاشورا را روایت کرد ولی باید جلوه‌هایی از واقعه باشد که برای این رده قابل‌فهم است. طبیعتاً همان‌طور که به ازای هر سنی از کودک غذای مناسب او را آماده می‌کنید و غذای نامناسب ممکن است برای آن‌ها مشکلات هاضمه‌ای ایجاد کند ازنظر محتوایی هم همین است؛ یعنی روضه، خوراک روح کودک است و این خوراک برای هر رده سنی متفاوت است. اگر خوراک نامناسب داده بشود مشکل ایجاد می‌کند و از آن‌طرف خوراک مناسب باعث تقویت روحی بچه‌ها می‌شود.»

سرشار از مبحثی به نام «هوش معنوی» هم‌اسم می‌برد و می‌گوید: «غربی‌ها مفصل روی آن کارکرده‌اند. این هوش که خاص انسان‌هاست برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده می‌شود و یکی از چیزهایی است که در فهم قیام عاشورا به خردسالان کمک می‌کند. جنبه‌های اجتماعی قیام عاشورا هم زیاد است. مثل بی‌تفاوت نبودن به اطراف، میل به ایجاد تغییر و اصلاح وضع موجود یا وفاداری یاران امام، همگی مفاهیمی اجتماعی هستند که در رده‌های سنی مختلف با عمق متفاوت می‌شود برای بچه‌ها بیان کرد.»

تقسیمات پنج‌گانه مفاتیح الحیات

معمولاً خانواده‌ها می‌پرسند که نقل کدام قسمت از واقعه کربلا هم برای بچه‌ها ضروری‌تر است و هم برای آشنا شدن آن‌ها با این ماجرا مفیدتر. مدیر شبکه کودک و نوجوان صداوسیما درحالی‌که تأکید دارد بازهم باید هر کودکی را در شرایط خودش و در درون خانواده‌ای که در آن رشد کرده در نظر گرفت، از کتاب مفاتیح الحیات آیت‌الله جوادی آملی به‌عنوان یک مرجع اسم می‌برد و می‌گوید: «خردسال، کودک و بعد نوجوان یک صیرورت و یک مسیر رشدی دارد تا به سن جوانی برسد. منظومه تربیتی می‌گوید که در هرکدام از این رده‌های سنی، شخص چه ویژگی‌هایی دارد. تقسیمات پنج‌گانه‌ای در کتاب مفاتیح الحیات آمده است که نوع روابط آدم‌ها را به روابط انسان باخدا، انسان با خودش، رابطه انسان با انسان‌های دیگر، رابطه انسان با جامعه و حکومت و رابطه انسان با طبیعت تقسیم می‌کند. در مفاتیح الحیات برای هرکدام از این روابط موضوعاتی بیان می‌شود. بعدازآن در دو سطح عملی و نظری جزئیات این روابط را بیان می‌شود.

این تقسیم‌بندی برای بیان واقعه عاشورا خیلی به کار می‌آید. دریکی از کارهایی که ما تولید کردیم، در اتاق فکرمان بر اساس ویژگی‌هایی که برای رده سنی 6 تا 9 سال بیان‌شده بود، 13 سوژه استخراج کردیم. مثلاً یکی از آن‌ها بحث «انتخاب» بود و اثری به نام «یکی از ما چهار نفر» بر اساس آن تولید شد. این اثر روایت چهار شخصیت حادثه کربلاست که یکی خوب بود و خوب ماند مثل حبیب بن مظاهر، یکی خوب بود و بد شد مثل ضحاک بن عبدالله که در ظهر عاشورا امام حسین(علیه‌السلام) را تنها گذاشت، یکی بد بود و خوب شد مثل حر و یکی بد بود و بد ماند مثل شمر.»

او ادامه می‌دهد: «در این بحث هم نگاه تربیتی مهم است هم رسانه‌ای که برای انتقال این مفهوم استفاده می‌شود. وقتی حرف از خانواده می‌زنیم یعنی می‌شود نسخه‌هایی از واقعه عاشورا را به مخاطب عرضه کرد که به شکل کاملاً شخصی مناسب خود فرد باشد. این تفاوت می‌کند بااینکه شما یک نسخه جمعی برای همه بچه‌ها بپیچید.

مثلاً ممکن است ما کودکی داشته باشیم که در مهارت «نه» گفتن ضعیف است. می‌شود امسال واقعه عاشورا را با تعلیم مهارت نه گفتن، تسلیم نشدن و عزت‌نفس داشتن با او بگذرانیم. یا کودکی داریم که کارگروهی را بلد نیست. می‌توانید واقعه عاشورا را از منظر کارگروهی برایش تعریف کرد. سال آینده همین کودک بزرگ‌تر شده و می‌شود جنبه‌های دیگری را برایش روایت کرد.»

 

باید سبک زندگی‌ها در محرم عوض بشود

محمد سرشار معتقد است که یکی از راه‌های مهم انتقال مفاهیم عاشورایی به کودک این است که کودک متوجه بشود یک دهه یا ماه متفاوت در پیش رو دارد: «درواقع اولین نکته‌ای که وجود دارد ایجاد علاقه و انس بین فرزند ما و واقعه عاشوراست. این نکته خیلی مهم است و اینکه نباید به سمت اجبار و دیکته کردن برویم. کودک باید احساس کند که اگر در این فرآیند با ما مشارکت کند خانواده این رفتار او را حمایت و تشویق می‌کنند.

باید از نظر مناسبتی تمایز ایام محرم با بقیه ایام را به فرزندمان نشان بدهیم. این از صحبت‌های پدر و مادر شروع می‌شود؛ یعنی پدر و مادر باید جلوی فرزندان شروع به صحبت کنند که مثلاً می‌خواهیم چه تغییری در سبک زندگی عادی‌مان در این ماه بدهیم. پدر می‌گوید من می‌خواهم در این ایام کمی زودتر از سرکار به خانه بیایم تا به هیئت برویم. مادرمی گوید می‌خواهم لباس‌ها و پارچه‌نوشته‌های سیاه را از چمدان دربیاورم تا برای عزاداری آماده بشویم. مادربزرگ می‌گوید من باید از الآن مواد خام نذری که در روز نهم محرم دارم را آماده کنم و صحبت‌هایی ازاین‌دست. درواقع اولین گام این است که این مناسبت را برای کودک مهم کنیم و نشان بدهیم که دارد در زندگی‌مان تغییراتی اتفاق می‌افتد که برای بزرگ‌ترها مهم است.

مرحله دوم این است که وقتی داریم درباره بزرگداشت این ایام اقداماتی انجام می‌دهیم، سهم کودکانمان را در این اقدامات مشخص کنیم. به‌عنوان‌مثال اگر قرار است یک روز در منزل ما روضه خانگی برگزار بشود ببینیم بچه‌ها در کدام‌یک از کارها می‌توانند به ما کمک کنند. مسئولیت دادن به کودک باعث می‌شود خود را در تغییراتی که اتفاق می‌افتد سهیم بداند و این تغییرات برایش مهم بشود. حتی می‌شود از بچه سه‌ساله خانواده خواست یک نقاشی درباره واقعه عاشورا بکشد و آن نقاشی را کنار پارچه‌نوشته‌های محرمی به دیوار خانه بزنیم. هیچ ایرادی هم ندارد. پد رو مادر حتی باید باافتخار به مهمان‌ها بگویند که این نقاشی را فرزندم درباره امام حسین(علیه‌السلام) کشیده است.

البته فن‌های تشویق والدین هم باید با توجه به فرزندشان متفاوت است. خانواده‌ای باید فرزندشان را تشویق کنند، یکی دیگر باید این کار را از طریق همسالان انجام بدهد یا مثلاً باید کودک را با مشارکت دادن در فرآیندهای محرمی تشویق کند. نمی‌شود برای همه بچه‌ها یک نسخه کلی پیچید.»

 

 

بعضی از والدین معتقدند که روایت تمام قسمت‌های واقعه عاشورا برای کودکان مناسب نیست. محمد سرشار این موضوع را از زاویه دیگری تأکید می‌کند و آن‌هم این است که هر قسمتی از واقعه کربلا باید مناسب سن کودک ساده‌سازی بشود: «به‌طورکلی فرزندان ما با هر پدیده‌ای که مواجه می‌شوند معمولاً در اولین گام در ذهنشان سؤال ایجاد می‌شود. اگر ما به این‌ها پاسخ ندهیم کس دیگری پاسخ می‌دهد. ولی باید دقت کرد که پاسخگویی باید به نسبت فهم کودک باشد. در رده خردسال، این توجه دادن به اهمیت ایام ضروری است؛ یعنی اینکه خردسال متوجه بشود این ایام، مخصوصاً دهه اول با بقیه ایام سال متفاوت است.»

زندگی 1400 سال پیش را برای کودک ملموس کنیم

اما در برابر این سؤال خردسال که چرا این کار را می‌کنیم باید اهمیت شخصیت اباعبدالله برای کودک گفته بشود. در این حد که ایشان آدم خوب و بزرگی بوده‌اند، کار مهمی برای دین انجام داده‌اند و ما هرسال برای بزرگداشت این کار مهم مراسم‌های  محرم را برگزار می‌کنیم. چطور برای تو جشن تولد می‌گیریم، چطور برای پدربزرگ مرحومت مراسم می‌گیریم مثل همین‌ها، ما هم یاد اباعبدالله و کار بزرگی که انجام داده را هرسال گرامی می‌داریم.

برای مرحله بعد می‌شود بعضی خرده روایت‌ها و داستان‌ها را روایت کرد. مثلاً اگر کودک پرسید امام حسین(علیه‌السلام) که بود؟ می‌گوییم ایشان نوه پیغمبر است که می‌شناختی. اینجا نیازی نیست که برای کودک روضه محرمی بخوانیم. می‌توانیم از خاطرات کودکی امام حسین(علیه‌السلام) و پیامبر که در روایت‌ها آمده برای او تعریف کنیم تا احساس شناخت و نزدیکی به امام حسین(علیه‌السلام) به کودک دست بدهد. باید زندگی 1400 سال پیش را مثل زندگی امروز برای کودک ملموس کرد.

می‌بینیم که کم‌کم خردسال همین داستان‌ها برای خودش هم روایت می‌کند مثلاً می‌گوید من هم مثل امام حسین(علیه‌السلام) همراه پدربزرگم به مسجد رفتم و… . در رده خردسال اگر این اتفاق‌ها بیفتد خردسال بهره بزرگی از این ماه برده است.

در رده سنی کودک عمق این مطالب باید بیشتر بشود. مثلاً می‌توانیم برای بچه‌های 6سال به بالا راجع مقام دینی امام حسین(علیه‌السلام) هم‌صحبت کنیم. بگوییم چه طور کشور ما رهبر و رئیس‌جمهور دارد، ما هم در دین رهبری داریم که به او امام می‌گوییم. جایگاه مزار امام حسین(علیه‌السلام) را برای او شرح بدهیم و… . با این ارجاعات جزئیات داده‌هایی که کودک از این ماجرا داشته است را عمق بدهیم.

 در رده‌بالای 6 سال چون کودک دیگر سواد دارد حالا می‌شود از کتاب‌های مناسب کودک هم استفاده کرد. موسیقی و پویانمایی را هم می‌توان به لیست این رده سنی که کمی قدرت تفکر انتزاعی هم پیداکرده است، اضافه کرد.

 

 

کودکان باید در هیئت‌های بزرگ‌سالان حضورداشته باشند

متأسفانه در برخی مساجد و هیئت‌ها زیاد از حضور کودکان استقبال نمی‌شود و متولی هیئت‌ها معتقدند کودکان نظم مراسم را به هم می‌زنند. با توجه به این موضع از آقای سرشار می‌پرسم که اگر قرار بود خودش هیئتی برای کودکان طراحی کند این هیئت چه ویژگی‌هایی داشت: «اول‌ ازهمه باید دقت داشت که شرکت خردسالان و کودکان در مراسم عزاداری بزرگ‌سالان واجب است. ولی باید مراقبت کنیم این حضور باعث اذیت، خستگی و ملال آن‌ها نشود. به معنی اجبار نباشد که باید سه ساعت بنشینی و همه مراسم را گوش بدهی. ممکن است موقع سخنرانی فرزند من خسته بشود و بخواهد بیاید در حیاط مسجد. باید این همکاری را با او داشته باشم. یا ممکن است با تعدادی اسباب‌بازی یا خوراکی ساده بتوانیم او را سرگرم کنیم. معمولاً قسمت عزاداری برای بچه‌ها جذاب است. در کل به قول قدیمی‌ها مهم است که بچه‌ها چای روضه را بخورند.

از آن‌طرف، صرف اینکه کودک در هیئت بزرگ‌سال باشد زیاد برایش جذابیتی ندارد. پس حضور او در هیئت‌های کودکانه هم مهم است. با این تفاوت که باید بزرگ‌تری این هیئت را که شبیه‌سازی شده هیئت بزرگ‌سالان است، کنترل کند و بچه‌ها به حال خودشان نباشند. مثلاً سخنران داشته باشند اما این سخنران به زبان کودکانه برای آن‌ها سخنرانی کند.»

 

 

 

 

 

منبع: فارس