به گزارش کودک پرس ، یازدهمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان که 8 تا 14 مهرماه سال 1374 در اصفهان برگزار شد، فیلمهای بسیاری از کشورهای جهان را در خود جای داده و به همین دلیل مخاطبان فراوانی از طیفهای مختلف را به سالن های سینما کشاند. کنار آثار یادشده از کشورهای جهان، آثاری از سینمای ایران به رقابت پرداختند و بخشهای جنبی جذابی همچون برگزیدههای جشنواره انسی، بزرگداشت جان هالاس، یک روز با فروزش، باستر کیتون: سال صد، کودکان و نوجوانان فلسطینی و … هم تدارک دیده شده بود که همه اینها دست به دست هم داده فضای جشنواره را پرشورتر کردند.
میان فیلمهای بلند سینمایی که مصطفی رحماندوست، ایرج تهماسب، عبدالله علیمراد، علیاکبر قاضینظام و اکبر نبوی به داوری آنها نشستند، دو فیلم «خدا میآید» ساخته مجید مجیدی و «شاخ گاو» بهکارگردانی کیانوش عیاری در دوره یازدهم موفقتر ظاهر شده و جوایز اصلی بخش مسابقه را از آن خود کردند. همان طور که در بخش بین الملل هم این دو فیلم بهترتیب دیپلم افتخار (مجید مجیدی) و پروانه زرین هیئت داوران (کیانوش عیاری) را به خود اختصاص دادند. «بهخاطر هانیه» ساخته کیومرث پوراحمد هم دیگر اثر شاخص سینمای ایران در جشنواره یازدهم بود که در نهایت دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از بخش بین الملل و پروانه زرین هیئت داوران برای بهترین بازیگر(عباس عالینژاد) را از آن خود کرد.
«خدا میآید» ساخته مجید مجیدی فیلم نیمهبلندی است که پس از درخشش در یازدهمین جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، بارها از شبکههای تلویزیونی کشورمان پخش شده و مورد توجه مخاطبان زیادی هم قرار گرفته است. این فیلم داستان پسر نوجوان روستایی است که امید زیادی به بهبودی مادر بیمار خود دارد. روزی پسربچه که از این وضعیت بهتنگ آمده، همراه با خواهرش نامهای به خدا نوشته در صندوق پست میاندازند. وقتی نامه به اداره پست میرسد، مورد توجه یکی از کارمندان قرار گرفته و پس از در میان گذاشتن آن با رییس خود، آنها برای کمک به این خواهر و برادر و مادرشان بهسمت روستا میروند. «خدا میآید» چند نقطه قوت دارد که به آن تشخص بخشیده و ماندگارش کرده است؛ نخست موضوع انسانی و لطیف فیلم که از سادگی دلپذیری هم بهره میبرد، بهگونهای که مخاطب میتواند خود را جای قهرمانهای فیلم گذاشته و با آنها همذاتپنداری کند، دیگر اینکه کارمند اداره پست پس از خواندن نامه کودک، بیتفاوت عمل نکرده و برای کمک رساندن به آنها اشتیاق نشان میدهد.
نکته کلیدی دیگر، انتخاب سبک فیلمسازی تجربی از سوی مجیدی است که خود را کاملاً در خدمت قصه قرار داده است. او در گرفتن بازی از دو نابازیگر در نقشهای اصلی «خدا میآید» درخشان عمل کرده و بخش مهمی از وظیفه نزدیک کردن مخاطب به فیلم را بر دوش این دو نهاده که بهخوبی هم از پس آن برآمدهاند. «خدا میآید» از جمله فیلمهایی است که سینمای پس از انقلاب ایران را به سینمای جهان معرفی کرده و ارزش تماشای چندباره را دارد.
سینمای ایران در بخش اقتباسهای ادبی چندان قوی ظاهر نشده و تعداد آثاری که به این شکل ساخته شدهاند، معدود بهنظر میرسند، از آن میان هم تنها چند فیلم شاخص در ذهن علاقهمندان سینمای ایران ماندگار شدهاند. «شاخ گاو» بهکارگردانی کیانوش عیاری یکی از آنهاست که براساس کتاب «امیل و کارآگاهان» نوشته اریش کستنر ساخته شده است. فیلم درباره امیر پسر نوجوانی است که با قطار از شهر خود بهسمت تهران آمده تا نزد مادربزرگش برود اما در راه مردی از خوابآلود بودن او سوءاستفاده کرده پولهایش را بهسرقت میبرد. امیر در راه پیدا کردن دزد با نوجوانی بهنام نادر آشنا شده که او را در پیدا کردن سارق همراهی میکند. سرانجام امیر، نادر و دوستانش در عملیاتی حسابشده، دزد را بهدام انداخته و تحویل پلیس میدهند.
«شاخ گاو» از ایدههای جسارتآمیز عیاری است که همچنان میتواند برای قشر کودک و نوجوان جذابیت داشته باشد، بهویژه از مقطعی که نادر همراه دوستان دوچرخهسوارش بهکمک امیر آمده و سرانجام دزد را بهدام میاندازند، بخش مهمی از موفقیت فیلم هم بهکارگردانی هوشمندانه عیاری بهخصوص در سکانسهای پرجمعیت پایانی فیلم بازمیگردد که توجه به جزییات در آن موج میزند و این جزئینگری وجه مشترک تمامی آثار کیانوش عیاری است. او در بازی گرفتن هم موفق ظاهر شده و بازیهای خوبی از مهران فیروزبخت و وحید شیخزاده بهترتیب در نقشهای امیر و نادر شاهد هستیم. همه این ویژگیها نیز از نگاه داوران جشنواره دور نماند و پروانه زرین بهترین فیلم بلند سینمایی بخش مسابقه سینمای ایران و پروانه زرین هیئت داوران بخش بین الملل را برای عیاری بهارمغان آورد که کاملاً شایسته دریافت آنها بهنظر میرسید.
منبع: تسنیم
ارسال دیدگاه