آگاهی بخشی مانعی مقابل کودک آزاری و تعرض به کودکان
به غیراز خود کودکان، مراکز آموزشی، خانواده و محله حتی مساجد هم باید در این آموزش سهیم بوده و آن را جدی بگیرند.
به گزارش کودک پرس ، قاتل نوجوان ستایش ۶ ساله، نفهمید چه شد که ناگهان دید به این دختربچه افغان تجاوز کرده، او را کشته و جسدش را در اسید سوزانده است. اسماعیل رنگرز، متجاوز و قاتل آتنای هفت ساله هم زن و بچه داشت اما وقتی چشمش به دختربچه افتاد، نتوانست خودش را کنترل کند. و حالا قاتل ۴۱ ساله ندا هم که یکی دو روز بعد از جنایتش بازداشت شده، میگوید زن دارد و سه فرزند خردسال و نتوانسته خودش را کنترل کند.
درست مثل آتنا و ستایش که تنها گیرشان انداخته بودند، به تنشان تعرض کرده بودند و بعد خفهشان کرده بودند، ندا هم تنها به خانه کشیده شده، به او تعرض شده و سپس به قتل رسیده است. جسد ستایش به فاصله کمی از زمان قتل و با اعتراف امیرحسین، کشف شد. آتنا را کمی دیرتر پیدا کردند چون قاتلش جسد کودک را در یک بشکه مخفی کرده بود اما ندا را هم به سرعت پیدا کردند چون قاتلش جسد را در کیسه دو تا خیابان پایینتر از محل زندگی خودش رها کرده بود.
میتوانید تصویر کنید که کودکان دیگری قرار است قربانی شوند؟ و میتوانید تصور کنید که شاید بتوانیم جلوی برخی از این فاجعهها را بگیریم؟
برخی راه پیشگیری را در این می دانند که سرپرستان یا والدین کودک را از جلوی چشم دور نکنند. اما یادمان باشد که مجرمان معمولا کسانی هستند که بچهها به آنها اعتماد دارند. آنها اغلب میخواهند رابطه با کودک را ادامه دهند و مخفی نگه دارند.
کودکانی که توجه کمتری از والدینشان دریافت میکنند معمولا راحتتر به محبت غریبهها واکنش نشان میدهند از این رو کودک باید بداند که محبت والدین نسبت به او بی دریغ است و هیچ رازی بین کودک و والدین وجود ندارد و آنها باید همه چیز را بدانند از این رو باید با بچهها صادق بود و صداقت را به آنها انتقال داد.
والدین موظف هیتند در مورد سابقه مهد و مربیان و مراکز آموزشی که کودک را به آنجا می برند، تحقیق کرده، از بچهها در مورد احساسشان در مورد مربیان و معلمانشان سوال کنند داستان و حرف های کودکان را جدی بگیرند و نسبت به احساس خود درمورد افراد غریبه جدی باشند.
اما در این میان آگاهی بخشی به کودک از همه چیز مهم تر است. کودکی که درمورد بدنش آگاهی دارد، بیشتر از کودکی که کاملا نسبت به امنیت بدن خودش ناآگاه است احساس خطر میکند و این احساس خطر میتواند او را از خطری که واقعی است، نجات دهد.کودکان با اعتماد به نفس، راحتتر در مورد اتفاقاتی که برایشان افتاده است حرف میزنند و بیشتر ممکن است که «نه» بگویند و بیشتر ممکن است که متوجه شوند که چه کاری سوءاستفاده است و باید در برابر آن از خودشان محافظت کنند.
طبق آمارهای جهانی در مورد کودکآزاری، از هر پنج دختر، یکی و از هر ۱۳ پسر، یکی پیش از هجده سالگی مورد آزار جنسی قرار میگیرد. خطر بزرگتر این است که این واقعیت را نادیده بگیریم.
کارشناسان آسیب های اجتماعی بر این عقیده هستند که اطلاع رسانی به کودکان، در مهدکودکها و مدارس و آموزشگاه ها خود می تواند جلو بسیاری از آسیب ها را بگیرد.
عدم آگاهیبخشی در سنین ۱۰ سال به بالا برای دختران مشکل آفرین است و همچنین در سنین زیر ۱۰ سال نیز برای دختر و پسر مشکلسازمیشود. باید این نقص را با چند کار رفع کنیم؛ اول اینکه باید موارد مربوط به حمایت از کودکان، نحوه حمایت و اطلاعات مربوط به آن در هر قسمتی چه جسمی و چه جنسی و روانی مشخص شود و اینکه چه بخشی باید برای کودکان در مهدهای کودک اجرایی شود.
اما در دبستان ها و مدارس و مهدها به نظر می رسد جای این موارد آموزشی خالی مانده است. ضمن اینکه باید آموزش به خانوادهها را هم در این موارد در جدول کاری قرار داد زیرا اگرچه در برخی موارد مدارس آگاهسازی به کودکان را انجام دادهاند؛ اما خانواده ناراضی شده و با بهانه اینکه چشم و گوش کودک باز میشود طرح شکایت کردهاند.
نکته مهم این است که به غیراز خود کودکان، مراکز آموزشی، خانواده و محله حتی مساجد هم باید در این آموزش سهیم بوده و آن را جدی بگیرند.
توجه به مساله کودک آزاری به دلیل شرایط فرهنگی مورد غفلت قرار گرفته و به این دلیل درباره آن صحبت نمی شده است و هنوز هم مقاوت زیادی از سوی جامعه به ویژه بخش سنتی وجود دارد.
تصویب لایحه حمایت از حقوق کودک میتواند در این رابطه تاثیرگذار بوده و نشانه این باشد که کشور در رابطه با حمایت از کودکان مصر است. لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان مربوط به همه کودکانی است که در کشور زندگی میکنند و در آن قید نشده است که کودک باید ایرانی باشد.
مرگ کودکان که در اثر خشونت رخ می دهد نشان دهنده آن است، که جامعه ما از الگوهای خشونت تبعیت میکند. این الگوهای خشونت باعث شده قتلها با تعداد و خشونت بیشتری اعمال شود، بعضی از این موارد حتی فجایع انسانی هستند و نامشان از خشونت فراتر است، بنابراین در مرحله هشدار هستیم چرا که الگوهای خشونت در حال تقویت است.
ارسال دیدگاه