جایگاه کودک و نوجوان در تمدن امروزی

متاسفانه نادیده انگاشتن کودکان و نوجوانان از نهادهای عمومی و خانواده نشات می گیرد. این روزها شاهد هستیم که مادران برای فرزندان خود یک تبلت تهیه و او را با آن مشغول کرده اند و کودک را رها کرده اند درحالی که مادر باید در کنار کودک خود کتاب به دست بگیرد تا به فرزند خود کتابخوانی بیاموزد چرا که کتاب منبع تربیت انسان است.

به گزارش کودک پرس ،پرداختن به حوزه فرهنگ کودک و نوجوان برای ایجاد حساسیت و برانگیختن حس مسئولیت برای افرادی که در این حوزه فعالیت دارند بسیار مهم است. می‌دانیم که وسایل کمک آموزشی، کتاب و موسیقی تا چه اندازه می تواند در شکل گیری شخصیت و هویت فرد موثر باشد. متاسفانه نادیده انگاشتن کودکان و نوجوانان از نهادهای عمومی و خانواده نشات می گیرد. این روزها شاهد هستیم که مادران برای فرزندان خود یک تبلت تهیه و او را با آن مشغول کرده اند و کودک را رها کرده اند درحالی که مادر باید در کنار کودک خود کتاب به دست بگیرد تا به فرزند خود کتابخوانی بیاموزد چرا که کتاب منبع تربیت انسان است.

باید دغدغه کودکان را داشته باشیم زیرا آن ها در آینده می خواهند کشور را اداره کنند. کودکانی که نه هویت دارند ، نه احساس مسئولیت و نه تعهد اجتماعی چگونه این توانایی را دارند؟ تولیدکنندگان اسباب بازی وجود طراح را ضروری نمی‌دانند. ما کشور صنعتی نیستیم و نمی‌توانیم ادعا کنیم صنعت اسباب بازی داریم. بنابراین اگر بخواهیم اسباب بازی خوب و با کیفیت در دست کودکان ما باشد باید از خارج وارد کنیم. ما می توانیم فرهنگ غنی برای تصویرسازی و طراحی اسباب بازی داشته باشیم اما تولید آن را به چین بسپاریم.

ادبیات داستانی غنی که در این کشور وجود دارد می‌تواند بستر تولید انیمیشن و اسباب بازی باشد. حداقل کاری که می توانیم انجام دهیم این است که با یک پیوست فرهنگی درست در واردات و سفارش تولید، خوراک فرهنگی برای کودکان ایجاد کنیم سپس به فکر بالا بردن استاندارد تولید داخل باشیم.

جایگاه کودک و نوجوان در تمدن امروزی ما کجاست؟ چرا ما هیچ بسته‌ی فرهنگی و هنری برای کودک و نوجوان خود نداریم. اگر نگاه کنیم متوجه می‌شویم دغدغه‌های فردی شما را به اینجا کشانده است و نه دغدغه‌های جمعی. کودک و نوجوان ما دچار نوعی رهاشدگی است. حتی اگر به چینش خانه‌ها هم نگاه کنیم متوجه می‌شویم ما با خودمان ارتباط نداریم و مبلمان را هم به گونه‌ای چیده‌ایم که با رسانه ارتباط داشته باشیم و مبلمان هم به سمت تلویزیون است. آموزش و پرورش ما هم به همین گونه است. بیشتر آموزش می‌دهیم تا آموزش داده باشیم. پرورشی در آنجا وجود ندارد و این رویه تا دانشگاه ادامه پیدا می‌کند برای همین آموزش به معلومات تبدیل نمی‌شود.

زمانی درباره رویکرد نوجوانان سیزده تا پانزده ساله به موسیقی پاپ تحقیقی انجام دادیم و متوجه شدیم برخی از این نوجوانان به خانه‌های یکدیگر می‌روند و آنجا به تولید شعر و موسیقی در این زمینه می‌پردازند. ولی چون این نوجوانان پس زمینه‌های شعر و ادبیات را مثل گذشته ندارند و کمتر با داستان و قصه سر و کار داشته‌اند، نمی‌توانند تولید خوبی داشته باشند زیرا تولیدات آن ها برایند آن چیزی است که در جامعه با آن برخورد داشته‌اند. ضمن این که ما باید در حوزه‌ی تولید، توزیع و مصرف به سوالاتی درباره‌ی شناخت تولیدکننده از خود، مصرف کننده و جایگاه خود در این حوزه‌ها پاسخ بدهیم.

رهبر انقلاب، دو کار اصلی در حوزه‌ی فرهنگ را چنین برشمردند: «دو کار اساسی و اصلی است که باید انجام بگیرد؛ یکی تولیدات فرهنگی سالم در زمینه‌های مختلف، و یکی جلوگیری از تولیدهای مضر و به‌ اصطلاح متاع و کالای مضرّ فرهنگی؛ به نظر من این جزو کارهای اساسی است.»

 

 

منبع:فرزند پرتال