به گزارش کودک پرس ، یکی از خصوصیات عقلی و ذهنی کودکان این است که کودکان در این سنین، به قصه گویی علاقه مند می شوند. بچه ها خودشان را می گذارند جای شخصیت داستان. این نکته قابل بیان است که: نویسندهٔ کتاب های قصه و شعر کودکان باید کارشناس تربیتی باشد نباید این گونه باشد که یک اسم باشد و به دنبالش صفات بد. این طور بچه ها کار بد یاد می گیرند.
در قصه گویی با تخیلات کودک سر و کار داریم، تخیلات در کودکان زیاد است. بعنوان مثال پدرش راننده است تصور (تخیل) می کند پزشک است. ما بزرگترها خیلی اوقات تخیلات کودکان را با دروغ گویی اشتباه می کنیم. آیا تخیلات در کودکان خوب است یا نه؟ در پاسخ می گوییم تخیلات همانند چاقوی دو لبه است و این تخیل در کودکان باید جهت دهی شود. مثلا وقتی با کودکمان مهمان بازی می کنیم از تخیل او در یادگیری مهارت های زندگی مثل خانه داری، آشپزی و کمک در کار منزل استفاده کنیم وتخیل او را در جهت مثبت هدایت کنید.
لبهٔ مثبت تخیل:
۱. فضای مناسب برای یادگیری است.
۲. شخصیت پردازی می تواند تبدیل به الگو شود.
۳. تخیلات کودک به سمت منفی سوق پیدا نمی کند (البته) اگر شخصیت منفی در قصه گویی نباشد.
لبهٔ منفی تخیل:
۱. واگذار کردن کودک به تخیلات خودش٬ این کودک قطعا می رود به سمت منفی.
۲. تنهایی بیش از حد کودکان منجر به این می شود که بچه ها تخیلات منفی داشته باشند.
۳. عدم وجود امکانات مناسب.
ویژگی های قصه گویی:
۱. ساختار قصه باید قابل فهم باشد.
۲. قصه باید حس کنجکاوی ویادگیری کودک را غنا بخشد.
۳. قصه باید از حواس متناسب کودک بهره بجوید. مانند حس مهم بصری (قصه های تصویری)
۴. قصه نباید سریالی باشد بلکه در هر قسمت باید به نتیجه برسد. اگر نتیجه ای نبیند مثل سر کار گذاشتن است. باید این گونه باشد؛ امروز؛ قصه + نتیجه و فردا؛ قصه + نتیجه.
۵. باید بالحن و ادبیاتِ زیبا گفته شود.
۶. حتی المقدور سعی کنیم داستان های واقعی وقابل فهم را بگوییم.
در قصه گویی، قصه ها باید ساختار ساده و قابل فهم متناسب با سن کودک داشته باشد.
نکتهٔ مهم این که باید در محدودهٔ فکر کودکان باشد؛ کودکان جاندار پندار هستند و به موجودات بی جان جان می دهند.
کودکان انسان پندار هستند.
ارسال دیدگاه