کسی که برای کودک و نوجوان از دین قلم می‌زند، باید خود معتقد باشد

به گزارش کودک پرس ، این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، درباره ادبیات دینی برای گروه سنی کودک و نوجوان و کتاب‌سازی در این حوزه اظهار کرد: دوران نوجوانی یکی از دوران تفکر فلسفی انسان است و در این دوره سوالات جهان‌شناختی و اندیشه‌هایی که مرتبط با جایگاه انسان در جهان است، در ذهن نوجوانان شکل می‌گیرد؛ به همین دلیل ادبیات دینی برای نوجوانان در این سن می‌تواند مورد استقبال بگیرد و  توجه به آن ضرورت داشته باشد.

او افزود: در تمام دنیا هم برای این گروه سنی کتاب‌هایی که مرتبط با اندیشه فلسفی و جهان‌شناختی و دینی است، منتشر می‌شود؛ اما این‌که این موضوع در کشور ما تا امروز چه جایگاهی داشته و دارد حرف دیگری است. فکر می‌کنم در این حوزه بنا به دلایل متعددی ما بیشتر از آن‌که به کیفیت فکر کنیم به کمیت فکر کرده‌ایم و همین باعث شده انبوهی از کتاب‌هایی که دارای کیفیت نامناسب هستند به اسم ادبیات دینی برای کودکان و نوجوانان منتشر شوند که نه تنها نمی‌توانند مشکلی را حل کنند بلکه  مشکلی بر مشکلات دیگر اضافه می‌کنند.

شاه‌آبادی با بیان‌که نویسنده ادبیات دینی باید با اعتقاد دست به قلم ببرد، خاطرنشان کرد:  نویسنده باید خود فرد دین‌دار و معتقدی باشد و بعد دست به قلم  ببرد؛ این موضوع امر مهمی است، اما در بسیاری موارد می‌بینیم افرادی دست به قلم می‌شوند که صرفا قصد انتفاع مالی دارند؛ ناشر و نویسنده به چیزی فکر می‌کنند که در واقع ضرورت اصلی نیست و فقط یک منفعت شخصی را  مدنظر قرار داده است.

نویسنده «دروازه مردگان» و «دیلماج» سپس بیان کرد: گاه می‌بینیم خیلی از جاها داستان‌های عاشقانه زرد به ادبیات به ظاهر دینی تبدیل می‌شود،  گاهی اوقات  هم مفاهیمی غیراخلاقی شکل و ظاهر دینی به خود می‌گیرد و به جامعه عرضه می‌شود. در واقع آدم احساس می‌کند ظاهر دینی می‌تواند برای برخی افراد  به گریزگاهی تبدیل شود که بتوانند از طریق آن مفاهیم غیراخلاقی و زرد را به جامعه تزریق کنند.

 

او همچنین گفت: اگر بنا باشد ما به ادبیات دینی خوب دسترسی پیدا کنیم در وهله اول و قبل از هرچیزی  باید از کمیت دل بکنیم و اصراری نداشته باشیم که آمارها و تعداد عناوین را بالا ببریم.  باید تلاش کنیم تا شرایطی فراهم شود که این عرصه در دست کسانی بیفتد که با اعتقاد و به شکل اصیل و ریشه‌دار به ادبیات دینی فکر می‌کنند و قلم می‌زنند. همچنین باید امکان سودجویی  و منفعت‌طلبی را در این بخش از بین ببریم. گمان می‌کنم امروزه ادبیات دینی ما به افرادی مانند محمود حکیمی و مرتضی مطهری بیشتر  از هر زمان دیگری نیاز دارد، اما متأسقانه آن‌چه می‌بینم نشان از چنین چیزی ندارد.