«والدپروری دیجیتال» به جای فرزندپروری

به گزارش کودک پرس ،حمیدرضا بیژنی، با بیان اینکه خانواده و در رأس آنها والدین همواره مهم­ترین رکن تربیتی در طول تاریخ زندگی بشر محسوب می­‌شوند اظهار کرد: این رکن نخستین وظیفه­ اجتماعی کردن کودکان را برعهده دارد و تلاش می­‌کند تا با آموختن چارچوب‌­های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها را برای زندگی در جامعه، مبتنی بر ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی آماده کند. این فرایند اما در طول تاریخ و مبتنی بر اجتماعات مختلف از تفاوت­‌های صوری و محتوایی متنوعی برخوردار بوده است؛ تنوعی که با تغییرات عمیق جهانی در عرصه­ زندگی انسان مدرن، از یک سوی تشدید شد و از سوی دیگر بستری برای گسترش مطالعات در این زمینه را محیا کرد.

وی افزود: پرورش کودکان و نوجوانان و یا آنچه از آن به عنوان «فرزندپروری» یاد می­‌شود در ادبیات علمی به «فرایند تقویت و حمایت از پیشرفت فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و فکری فرزند از نوزادی تا بزرگسالی» گفته می­‌شود، اما این فرایند در اثر تغییرات اخیر توسعه­ فناوری­‌های ارتباطی و اطلاعاتی عرصه­‌های نوینی را در پیش روی خود می­‌بیند. عرصه‌­هایی که غفلت از آنها می‌­تواند آسیب­‌های جبران­ ناپذیری را به لحاظ فرهنگی و اجتماعی به جامعه وارد کند و نهادهای تربیتی و آموزشی جامعه را از مسیر منظم و ساختارمند خود خارج کند.

این جامعه شناس افزود: یکی از حوزه­‌های مطالعاتی جدید که لزوم توجه نهادهای آموزشی و خانواده­‌ها به تمرکز و توجه بر آن احساس می­‌شود موضوعی است که در ذیل مفهوم «فرزندپروری دیجیتال» مورد توجه محققان در اقصی‌نقاط جهان قرار گرفته است. اما فرزند پروری دیجیتال چیست؟ چرا پرداختن به آن اهمیت دارد؟ و مرزهای تخریبی غفلت از آن تا چه اندازه است و چه نکاتی وجود دارد که می­‌توان توجه خانواده­‌ها را به آن جلب کرد؟.

بیژنی با بیان اینکه فرزندپروری دیجیتالی مفهومی چند معنایی است که به نحوه­ مشارکت والدین در تنظیم روابط فرزندان خود با رسانه­‌های دیجیتال (میانجی­گری والدین) و چگونگی استفاده­ والدین از رسانه‌های دیجیتال در فعالیت‌های روزانه و شیوه‌های به کارگیری آنها در فرایند فرزندپروری­‌شان اشاره دارد گفت: از جمله مفاهیمی که در کسب شناخت و افزایش درک نسبت به مسئله­ فرزندپروری حائز اهمیت است، «میانجی­گری والدین» است. مفهوم میانجی­گری والدین نشان دهنده­ شیوه­‌های متنوعی است که والدین برای مدیریت و تنظیم تعامل فرزندانشان با رسانه­‌ها اتخاذ می­‌کنند.

وی افزود: درک ما از فرزندپروری دیجیتال در معنای اول آن می­‌تواند بر سنت جاافتاده تحقیق در مورد میانجیگری والدین استوار باشد که در ابتدا بر میانجی­گری تماشای تلویزیون متمرکز بود تا تأثیرات آن بر رشد و رفتار کودکان ارزیابی شود. از آنجایی که اینترنت به طور گسترده در خانواده‌های دارای فرزند پذیرفته شد، محققان می‌پرسیدند که آیا استراتژی‌های میانجی‌گری والدین مبتنی بر تلویزیون را می‌توان با رسانه‌های آنلاین تطبیق داد یا اینکه رویکردهای جدیدی مورد نیاز است. در واقع توانمندی­‌های رسانه­‌های دیجیتال به عنوان اشیای فیزیکی (قابل حمل) و دیجیتال (شخصی­‌سازی، دیده شدن، ماندگاری و غیره)، چالش­‌هایی را برای انتقال ساده استراتژی­‌های مبتنی بر تلویزیون از میانجی­گری محدود، میانجی­گری آموزنده و مشاهده مشترک به رسانه­‌های آنلاین و تلفن همراه ایجاد می­‌کند.

شیوه های میانجیگری والدین در استفاده کودکان از اینترنت

این جامعه شناس افزود: جدیدترین تحقیقات در مورد میانجی­گری والدین در استفاده از اینترنت توسط کودکان به این نتیجه رسیده است که مجموعه­ متنوعی از شیوه‌های میانجی­گری که توسط والدین به کار می‌رود را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ میانجی­گری فعال یا توانمندکننده و میانجی­گری محدودکننده؛ در حالی که میانجی­گری محدودکننده می‌تواند در کاهشِ قرار گرفتن کودکان در معرض خطرات آنلاین مؤثر باشد، اما دارای عوارض جانبی متعددی است، زیرا فرصت‌های کودکان را برای توسعه­ سواد دیجیتالی و ایجاد انعطاف‌پذیری محدود و عاملیت کودکان را در رابطه­ کودک و والدین دلسرد می‌کند.

بیژنی ادامه داد: در عوض، میانجی‌گری فعال مجموعه‌ای از شیوه‌های میانجی‌گری (شامل استفاده مشترک، میانجی‌گری فعال ایمنی اینترنت، نظارت و محدودیت‌های فنی مانند کنترل‌های والدین) را در بر می‌گیرد که با هدف توانمندسازی کودکان و حمایت از تعامل فعال آنها با رسانه‌های آنلاین است. به طور کلی فرزندپروری دیجیتال به دنبال پاسخ­گویی به این سؤال است که چگونه می­‌توان از دسترسی کودکان به فرصت­‌های آنلاین و در عین حال محافظت از آنها در برابر اثرات مضر بالقوه اطمینان حاصل کرد. اثراتی که می­‌تواند بر حوزه­‌های وسیعی از فرهنگ تا اقتصاد و از اجتماع تا سیاست را در بربگیرد.  این سؤال مخصوصاً برای کودکان کوچکتر که اکنون حتی قبل از اینکه بتوانند صحبت کنند یا راه بروند به طور فزاینده‌ای آنلاین هستند بسیار مهم است.

وی تصریح کرد: با این حال، هنوز تحقیقات کمی در مورد میانجی­گری والدین در کودکان بسیار خردسال در مورد استفاده از رسانه­‌های دیجیتال آنها وجود دارد. تحقیقات موجود نشان می‌دهد که والدین کودکان کوچک‌تر تمایل به میانجی‌گری محدودکننده دارند، اگرچه آنها در شیوه‌های خود ناسازگار هستند و اغلب از صفحه‌نمایش‌های لمسی به‌عنوان پرستار کودک در حین انجام کارهای خانه یا به‌عنوان بخشی از سیستم پاداش و تنبیه برای رفتار کودکان استفاده می‌کنند.

استفاده از رسانه های دیجیتال تحت تاثیر اخلاقیات والدین

این جامعه شناس با بیان اینکه به طور کلی تخصیص رسانه­‌های دیجیتال در زندگی روزمره خانواده­‌ها تحت تأثیر سبک­‌ها یا اخلاقیات والدین است اظهار کرد: والدین برای رویارویی با پیچیدگی روزافزون دنیای دیجیتال و پیامدهای اجتماعی و رشدی آن در تجهیزات تربیتی خود شکاف­‌های عمیقی را شاهدند. این شکاف­‌ها در میانجی­گری والدین عمدتاً بر اساس تحصیلات والدین یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی پدید آمده است. حتی در میان والدین کودکان خردسال، والدین کم درآمد/ تحصیلات پایین‌تر احتمالاً شکاف دیجیتالی نسلی را تجربه می‌کنند و نسبت به توانایی‌شان در هدایت کودکان در استفاده از صفحه‌نمایش‌های لمسی و جلوگیری از قرار گرفتن آنها در معرض خطرات اطمینان کمتری دارند.

«والدپروری دیجیتال» به جای فرزندپروری

بیژنی افزود: در نتیجه، آنها تمایلی به مشارکت در میانجی­گری والدین و ایجاد رویه‌های سواد دیجیتالی فرزندانشان ندارند. بچه‌ها باید خودشان آزمایش کنند، با آزمون و خطا یاد بگیرند یا از خواهر و برادر بزرگ‌ترشان حمایت کنند. اما موضوع به ایجا نیز ختم نمی­‌شود و همانطور که بیان خواهد شد مسئله تا حدی پیچیده­‌تر می­‌شود که گاهی باید از «والدپروری دیجیتال» به جای فرزندپروری استفاده کرد.

وی با بیان اینکه مطالعات صورت گرفته در زمینه­ فرزندپروری در کشورهای در حال توسعه، به ویژه در میان خانواده‌های کمتر برخوردار، حاشیه نشین و یا گاهاً روستایی عقب ماندگیِ والدین در پذیرش و استفاده از فناوری را به نحوی نشان می‌دهد که  فرزندان به والدین خود شیوه­ استفاده از رایانه، تلفن همراه و اینترنت را آموزش می‌دهند گفت: بدین ترتیب کودکان با معرفی فناوری‌های جدید در خانواده، معکوس کردن قوانین رسانه‌ای موجود یا ایجاد قوانین جدید، هدایت استفاده والدین خود و میانجی­گری در تأثیرات رسانه‌ای، به عنوان عوامل تغییر عمل می‌کنند. موضوعی که از آن به «اثر کودک» یاد می‌شود و محقق را دعوت می‌کند تا میانجی­گری را به عنوان یک فرآیند متقابل در نظر بگیرد که به موجب آن والدین، فرزندان و خانواده نه تنها دچار یک تغییر فرهنگی می‌شوند که به سوی یک تحول قابل توجه در عرصه­ نهادی نیز حرکت می‌کنند.

مهمترین ارکان فرزندپروری دیجیتال

این جامعه شناس درباره مهمترین ارکان فرزندپروری دیجیتال گفت: اگرچه چنین مسائلی اموری فرهنگی هستند که بسترهای اجتماعی قومی، مذهبی و محلی در شکل­ گیری آنها از اهمیت بسیاری برخوردارند، اما در این زمینه می‌توان از چارچوبی که سازمان بهداشت جهانی (WHO)  پیرامون نقش‌های والدین که به طور مثبت بر رفاه نوجوانان تأثیر می‌گذارد، استفاده کرد که ارتباط، کنترل رفتار، احترام به فردیت، الگوبرداری از رفتار مناسب و تأمین و حفاظت از جمله آنهاست.

بیژنی افزود: «ارتباط»، یک پیوند مثبت، پایدار و عاطفی بین والدین و نوجوانان عامل مهمی است که به سلامت و رشد کودک و نوجوان کمک می‌کند. در دنیای دیجیتال، این بدان معناست که کودک یا نوجوانی که احساس می‌کند با والدین خود ارتباط برقرار می‌کند، احتمالاً تجربیات آنلاین و آفلاین خود را بدون ترس از مسدود شدن دسترسی‌شان به اشتراک می‌گذارد. مطالعه جهانی کودکان آنلاین ما نشان می‌دهد در جایی که کودکان می­ گویند به طور کلی با والدین رابطه مثبت دارند (که از طریق حمایت و تمجید آشکار می‌شود) احتمال بیشتری دارد که وقتی وقایع منفی آنلاین اتفاق می‌افتد با آنها در میان بگذارند.

وی با اشاره به اینکه «کنترل رفتار» نیز شامل «نظارت و کنترل بر فعالیت‌های نوجوانان، ایجاد قوانین رفتاری و پیامدهای رفتار نادرست، و انتقال انتظارات واضح برای رفتار» است عنوان کرد: وقتی صحبت از کودکان و فناوری‌های دیجیتال به میان می‌آید، این موضوع می‌تواند شامل قوانینی پیرامون زمان صرف شده در اینترنت، استفاده از دستگاه‌های دیجیتال قبل از زمان خواب، در اتاق خواب کودکان، در زمان صرف غذا و همچنین درک آنچه کودکان آنلاین انجام می‌دهند و نحوه­ تنظیم و مدیریت آن‌ها، کنترل‌های حریم خصوصی آنها و افرادی که اطلاعات شخصی را به اشتراک می‌گذارند و غیره باشد.

این جامعه شناس ادامه داد: «احترام به فردیت» نیز به این معنی است که به نوجوان اجازه می‌دهیم تا جدا از والدینش، احساس سالمی از خود ایجاد کند که شامل گوش دادن به صحبت‌های نوجوانان، اعتماد به آنها برای تکمیل مسئولیت‌های خود یا ایفای نقش‌های جدید در خانواده است. در حوزه دیجیتال، این به معنای اجازه دادن به کودکان و نوجوانان برای کاوش مستقل در اینترنت به همان روشی است که ما به آنها اجازه می‌دهیم دنیای فیزیکی را کشف کنند. سن و ظرفیت کودک مهم است، زیرا کودکان کوچکتر به وضوح نسبت به بزرگترها به راهنمایی بیشتری نیاز دارند.

بیژنی همچنین به «الگوسازی رفتار مناسب» اشاره کرد و گفت: کودکان و نوجوانان با والدین خود همذات پنداری می‌کنند، ارزش‌ها و هنجارهای موجود در خانه را جذب و سعی می‌کنند از رفتار والدین الگوبرداری کنند. اگر والدین بیشتر اوقات فراغت خود را به صورت آنلاین بگذرانند، به احتمال قوی فرزندان نیز این کار را خواهند کرد.

وی در پاسخ به اینکه اگر والدین اطلاعات زیادی را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارند، آیا این امر بر نحوه اشتراک­ گذاری اطلاعات شخصی خود توسط کودکان تأثیر می‌گذارد؟ گفت: از طریق رشد حس اختیار، کودکان ممکن است از هنجارهای تثبیت شده در خانواده دور شده و تصمیم بگیرند که رویکرد متفاوتی نسبت به رویکرد والدین خود داشته باشند. ما نمونه‌هایی از کودکان را دیده‌ایم که بر سر «اشتراک‌گذاری» یا اشتراک‌گذاری محتوا و تصاویر فرزندانشان توسط والدینشان به‌صورت آنلاین اختلاف نظر داشتند.

این جامعه شناس افزود: «تأمین و حفاظت» نیز رکن دیگر فرزندپروری دیجیتال است. والدین نمی ­توانند تمام نیازهای نوجوان در حال رشد را برآورده کنند. نقش آنها همچنین جستجوی منابعی برای فرزندانشان است که خودشان نمی ­توانند مستقیماً تهیه کنند یا اینکه اطمینان حاصل کنند که آنها به خدمات مناسب دسترسی دارند.