به گزارش کودک پرس ،جایگاه تربیت دینی در ساختار نظام آموزش و پرورش چه در مدارس و چه در مهدهای کودک از جمله موضوعات به روز، مهم و دورانساز جامعه اسلامی ماست. یکی از مهمترین دغدغههای نظام آموزشی کشور چیستی و چگونگی تولید و عرضهی محتوای آموزشی دینی و قرآن و برنامهریزی برای انتقال صحیح محتوای یادشده به کودکان و نوجوانان خصوصاً در مهدکودک و مدرسه است. از طرفی، این دوران مهمترین مرحله در راستای شکلگیری شخصیت کودکان و از حساسترین مقاطع سنی آنان است. این دوران بهترین زمان برای انس بیشتر دانش آموزان با متون دینی و قرآن کریم است. بنابراین، اهمیت آموزش در این دوران و نیز شکلگیری شخصیت انسانی در مرحله کودکی و تلاقی این دو، حاکی از نقش توأمان و فوقالعاده شأن در حیات انسانی شخص و بالتبع زندگی اجتماعی اوست.
با استقرار نظام جمهوری اسلامی، آموزش و تربیت دینی، سرلوحه برنامههای نظام آموزشی کشور قرار گرفت. پس از گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، بازشناسی و اصلاح وضعیت تربیت دینی در مهدهای کودک و مدارس امری ضروری است. پژوهشها و همچنین وضعیت اجتماعی ایران نشان میدهد که تربیت دینی در نهادها، بازدهی چندان بالایی ندارد و از نقطه آرمانی خود فاصله بسیار دارد.
در دومین قسمت از سلسله گزارشهای چالشهای آموزش دینی در مدرسه با علیرضا حاجیان زاده، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
علیرضا حاجیان زاده، رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در خصوص ضرورتهای تأسیس این سازمان عنوان کرد: سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک یک سازمان نوپاست و روند تأسیس آن به زمانی که مهدهای کودک تحت پوشش سازمان بهزیستی بودند، باز میگردد و پس از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مدیران آموزش و پرورش و تاکید ایشان بر لزوم تغییر در ساختار نظارت بر مهد کودکها، با برگزاری جلسات متعدد در شورای عالی انقلاب فرهنگی و بررسی طرحهای مختلف، تأسیس این سازمان پس از تصویب در شورا، مورد موافقت رهبر معظم انقلاب قرار گرفته و تحت نظر وزارت آموزش و پرورش تشکیل شد.
وی با بیان اینکه اساس نامه این سازمان در اسفندماه سال ۹۹ به تصویب رسیده و به آموزش و پرورش ابلاغ شد، گفت: اواخر خرداد سال ۱۴۰۰، هیئت امنای، این سازمان تشکیل و رئیس سازمان انتخاب و فعالیت این سازمان رسماً از تیرماه ۱۴۰۰ آغاز شد. در چند ماه اخیر عمده تلاش ما بر راه اندازی یک سازمان نوپاست که هیچگونه سابقه اجرایی و کاری نداشته و باید مقدمات کار را از صفر آغاز میکردیم.
حاجیان زاده، خاطرنشان کرد: آنچه در اساس نامه این سازمان، به عنوان چشمانداز و سیاستهای سازمان قرار گرفته، کودکان زیر ۶ سال را با جامعه آماری حدود ۸ میلیون نفر، مخاطب قرار داده است که از این تعداد، بخشی در مهد کودک و پیش دبستانیها و سایر مراکزی نگهداری کودک از جمله مهدهای قرآنی یا خانههای کودک و… به سر میبرند و بخشی هم تحت پوشش صد درصدی خانوادهها هستند.
منش و رفتار مربی با کودک در تربیت دینی مؤثر است
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، در ادامه با اشاره به ابعاد تربیت دینی کودکان عنوان کرد: تربیت دینی را باید از دو منظر مورد بررسی قرار داد. نخست آشنایی با ائمه اطهار (ع)، مناسبتهای دینی و… که از آنها تحت عنوان مناسک دینی یاد میشود. اما نکتهای که در تربیت دینی باید به آن توجه کرد، این است که دین و مفاهیم دینی باید در تمام شیرازه فعالیتها وجود داشته باشد، گاهی ممکن است، نامی از دین در میان نباشد، اما مفاهیم دینی را در بازیهای کودکانه، قصههایی که برای آنها نقل میکنیم، در رفتاری که با کودک داریم، به کودک منتقل کنیم. به عنوان مثال در موضوع صداقت و راست گویی، کودک نمیداند که تحت تعلیم قرار گرفته، اما تحت تأثیر رفتار والدین و اطرافیان، با صداقت و راست گویی مأنوس میشود و یاد میگیرد که از دروغ و خلاف واقع گفتن پرهیز کند و این امر باید در جان او بنشیند. تربیت دینی برای کودک باید نامحسوس انجام شود.
وی افزود: باید مفاهیم دینی را در تمام شیرازه فعالیتهایمان وارد کنیم، این در حالی است که در حوزه کودکان، بحث علوم مطرح نیست و بیشتر تربیت مدنظر است، اما قابل توجه است که حتی در آموزش و پرورش در علوم مختلف، ریاضی، فیزیک، شیمی و… نیز همین امر اتفاق میافتد و از همین مسیر، کودکان با مفاهیم آفرینش و… آشنا میشوند. این یک نگاه کلان نسبت به تربیت دینی است که منحصر به مناسبتها و مناسکها، بلکه مفاهیم دینی است.
در بسیاری از مهدهای کودک شاهد رهاشدگی کودکان هستیم
حاجیان زاده خاطرنشان کرد: زمانی که میخواهیم محتوایی را برای کودکان آماده کنیم، باید توجه کنیم که آیا این محتوا برای کودک سازنده هست یا خیر، مهارت اجتماعی کودک را تقویت میکند یا خیر، مهارتهای مختلفی که کودک باید کسب کند، در واقع محتوایی که به کودک میدهیم، منش و رفتار مربی با کودک، هر کدام به سهم خود در تربیت دینی کودک مؤثر است.
وی با اشاره به دغدغه رهبر معظم انقلاب در خصوص عدم وجود برنامه و محتوای مناسب در مهدهای کودک، تصریح کرد: به تعبیر رهبر معظم انقلاب، امروز، کودکان در مهدهای کودک رها هستند که این امر از عدم وجود برنامه منسجم در مهدهای کودک حکایت دارد، البته ممکن است در برخی مراکز، مربیان و مسئولین با رعایت کامل موازین، و با وجود رعایت اصل جذابیت، نشاط و شادابی، برای تربیت کودک برنامهریزی کنند و معیارهای تربیتی را هم اجرا کنند، اما در بسیاری از مراکز شاهد این رهاشدگی کودکان هستیم.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در ادامه تصریح کرد: ما در سازمان تلاش میکنیم که این معیارها را به نحوی طراحی و نظارت را به نحوی اعمال کنیم که درصد بالایی از مهد و پیش دبستانیهای ما، معیارهای تعیین شده را مدنظر قرار بدهند و رعایت کنند.
تربیت دینی برای کودک باید نامحسوس انجام شود
اشعار و آهنگهایی غیرمرسوم با حرکات ناموزون و رقص با موازین ما متضاد است
وی در واکنش به پخش موسیقی و رقص در مهد کودکها عنوان کرد: ما شعرخوانی برای کودکان به خصوص اشعاری که دارای مفهوم هستند و موجب ایجاد زمینه آشنایی کودکان با ادبیات فارسی میشوند را امتیاز میدانیم، حتی شعر خوانی به صورت دسته جمعی که سرود محسوب میشود و حتی زمانی که با یک ریتم همراه میشود و سبب جذابیت بیشتر اشعار برای کودک میشود و به فهم بهتر اشعار کمک میکند، مانعی ندارد. اما اشعاری که با آهنگهای غیرمرسوم و اصطلاحاً غیر مجاز، و همراه با حرکات ناموزون و رقص است و با موازین ما متضاد است، از نظر ما منتفی است، اما به این معنی نیست که شعرخوانی و سرود خوانی منع شود، خیر اما باید حد و حدود آن رعایت شود در حالی که نشاط و شادابی که اقتضای سن کودکان است باید وجود داشته باشد. این نشاط و شادابی با پخش شعر و موسیقی تأمین میشود، اگر آن شعر و موسیقی مفهوم خوب داشته باشد و آهنگ اگر مناسب باشد، مانعی ندارد. اما باید توجه داشت که همه نشاط و شادابی فقط با موسیقی مهیا نمیشود؛، یک بازی گروهی و کار هنری برای بچهها میتواند نشاط ایجاد کند. اجرای یک نمایش یا تئاتر خوب، میتواند در نشاط و شادابی کودکان مؤثر باشد.
حاجیان زاده تصریح کرد: در ارتباط با آموزش زبانهای خارجی و قرآن برای این گروههای سنی نظرات متفاوت است، ما نمیتوانیم اظهار نظر قطعی کنیم، در گروههای کارشناسی در حال بررسی این موضوع هستیم، نظرات موافق و مخالف را در کنار هم قرار میدهیم و در اولین فرصت نتیجه را اعلام خواهیم کرد که آیا مهدهای کودک مجاز هستند زبانهای خارجی اجرا کنند یا خیر، اکنون نمیتوانیم اظهار نظر قطعی کنیم، اما اگر این اتفاق هم بیافتد، نباید الزامی وجود داشته باشد و خانوادههایی که علاقهمندند با توجه به زمینه و استعداد کودکشان میتوانند نسبت به این بحث ورود کنند، درباره آموزش قرآن هم همینطور است، همانطور که اشاره شد، مفاهیم دینی و قرآنی باید در تمام فعالیتهای ما وجود داشته باشد، اینجا بحث علاقه مطرح نیست، بحث مفاهیم دینی است که باید با روشهای جذاب و زیبا در اختیار کودک قرار بگیرد.
هیچ الزامی برای حفظ قرآن به کودک نباید وجود داشته باشد
وی افزود: در خصوص یادگیری قرآن، حفظ قرآن نباید الزامی باشد، اگر در خانواده زمینهای وجود داشت، کودک علاقه مند بود، میتواند حفظ قرآن و… را دنبال کند، اما نباید هیچ الزامی برای حفظ قرآن توسط کودکان وجود داشته باشد، حتی برای بزرگسالان نیز نباید الزامی در این خصوص باشد، حفظ قرآن یک فضیلت محسوب میشود.
رئیس سازمان تعلیم و تربیت کودک با اشاره به مطالبه رهبر معظم انقلاب در خصوص تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن گفت: رهبری یک افقی را برای جامعه ترسیم کردند و از جامعه ۸۰ میلیونی، انتظار تربیت ۱۰ میلیون نفر حافظ را دارند، بنابراین حفظ قرآن یک فضیلت محسوب میشود. برای کودکان زیر ۶ سال به دلیل مسائل مغزی و محدودیتهایی که ممکن است ذهن کودکان داشته باشد، فشارها و یادگیریها باید تنظیم شده باشد، چه بسا ممکن است کودکی قرآن را آموزش ببیند، اما به دلیل فشاری که بر ذهن او واردشده، در آینده شاهد اثرات منفی بر زندگی او باشیم. باید توجه داشته باشیم که این امر با نرمی و علاقه خود کودک صورت بگیرد. در سنین ۰ تا ۶ سالگی نیز، بد نیست که کودک را تا جایی که بتوانیم با صوت و نوای قرآن آشنا کنیم، در این حال کودک خود به خود چیزهایی را یاد میگیرند، خود ما هم به عنوان مثال آیت الکرسی و… را در سنین کودکی در حالی یاد گرفتیم که پدران و مادرانمان خواندند و یا نماز را قبل از سنین مدرسه یاد گرفتیم بسیاری از مردم هم اینگونه هستند، بنابراین کودکان زیر ۶ سال باید معرض اینگونه مسائل قرار بگیرند، چه در خانواده و چه مهد کودک باید به صورت غیر علنی و غیر رسمی باید کودکان را تعلیم داد.
نمیتوانیم بگوییم که نقص خانواده را آموزش و پرورش باید جبران کند
وی با اشاره عوامل تأثیر گذار در تربیت دینی کودکان تصریح کرد: عوامل تأثیرگذار مختلفی است که در تربیت کودکان مؤثر است، این عوامل، تأثیر گذار از فرهنگ عمومی جامعه هستند، از رسانه و صدا و سیما و خانواده گرفته تا مراکز تعلیم و تربیتی و… و همه اینها در کنار هم هر کدام تأثیرات خودشان را دارند، این عناصر تأثیر گذار اگر ضد و نقیض هم باشند که هستند، اولین آسیب را به کودک وارد میکنند، یعنی کودک در مدرسه و مهدکودک و پیش دبستانی، یک سری مفاهیم را آموزش میبیند، اما در خانواده خلاف آن موضوع را شاهد است و یا بالعکس، در یک خانواده مذهبی رشد کرده، اما در مهد کودک خلاف آن چیزی که تاکنون مشاهده کرده، آموزش میبیند، تلویزیون روشن است و کودک در آن صحنهای را میبیند، اگر خدای نکرده شبکه ماهوارهای باشد که وضعیت اسف بار است، حتی بسیاری از برنامههای صدا و سیمای کشورمان هم برای کودکان مناسب نیستند و به هیچ وجه تفکیک سنی در آنها صورت نگرفته و شما میبینید که یک کودک خردسال در حال تماشای برنامه بزرگسالان است.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک با اشاره به ضعف خانوادهها در تربیت دینی کودکان، عنوان کرد: اینکه ضریب دین داری و قرآن خوانی و به جای آوردن نماز در خانوادهها با کاهش مواجه شده است، یک آفت در فرهنگ عمومی جامعه است و ما باید در واقع این فرهنگ را ایجاد کنیم، هر کدام از عناصر تأثیر خودشان را دارند. ما نمیتوانیم بگوییم که نقص خانواده را آموزش و پرورش باید جبران کند، آموزش و پرورش نقش خودش را دارد، سازمان کودک هم همینطور.
ناهماهنگی علت مورد نقد بودن خروجی اقدامات دینی
حاجیان زاده افزود: در هر صورت این ناهماهنگی بین عناصر مختلف، اولین ضربه را به کودک میزند، ما معتقدیم که باید یک هماهنگی در بحث مدیریت تربیت کودک انجام شود. منظور از مدیریت تربیت کودک یعنی هر کدام از این عناصر باید سهم خودشان را در این پازل بدانند، یک نقشه تربیت کودک را که شامل قطعات مختلف پازل است اگر در نظر بگیریم، یک قطعه آن صدا و سیماست، یک قطعه خانواده، یک قطعه مربی، یک قطعه فضای عموی جامعه، یک قطعه ابزار و لوازمی است که در اختیار بچهها قرار میگیرد، مثل اسباب بازیها و قطعه دیگر شرایط مدیریت شهری است و …. به هر حال این عناصر باید سهم خودشان را در این پازل بدانند و یک هم صدایی باید ایجاد شود. اینکه خروجی اقدامات دینی ما یک خروجی مورد نقد است، دلیلش تنها ناهماهنگی ست.
وی با ارائه پیشنهادی تصریح کرد: با وجود این، سازمانی که متولی امور کودکان شده بسیار میتواند مؤثر باشد، اگر همه دستگاهها و بخشها همراهی و همکاری کنند و در یک نقشه مشترک با هم متعهد شوند.
کودک از کوچکترین رفتار اطرافیان الگو برداری میکند
حاجیان زاده افزود: آموزش و پرورش، سازمان ملی کودک و… باید تلاش کنند که مهارت خانوادهها ارتقا یابد، دوره توانمندسازی خانواده را از جهت اعتقادی، روش و مهارتهای کار با کودک، بنا نهادیم. والدین باید به تربیت کودکشان اهمیت بدهند، برخیها تربیت کودک برایشان اهمیت دارد اما فکر میکنند این تربیت برعهده شخص دیگری است، کودک خود را به مهدکودک میسپارند، تا کودک در آنجا تربیت شود، غافل از اینکه تمامی رفتارهای پدر و مادر با یکدیگر، رفتارهایی که در خانواده میبیند، همه اینها بر کودک اثر میگذارد، کودکان با سن کمتر، ممکن است اصلاً حرفی هم نزنند و سوالی هم نپرسند، اما مرتب در حال ضبط فیلم در ذهن خوشان و الگو برداری هستند و در جای دیگری بروز میدهند، خانواده باید در جریان این امور قرار بگیرند و آگاه باشند.
وی افزود: من تصور میکنم حتی اگر خانوادهای اعتقادات مذهبی قوی نداشته باشند، اما تربیت کودک برایش مهم است و دلسوزانه در این راه تلاش میکند؛ چراکه، دوست دارد فرزندش خوب تربیت شود، به همین دلیل ما باید این فرهنگ را در خانوادهها تقویت کنیم که هر پدر و هر مادر در نقش یک مربی باشد، برای این مهم باید به خانوادهها روش بدهیم، بسیاری از خانوادهها برای اینکه کودکانشان را سرگرم کنند، دوست دارند که قصه و داستان بلد باشند، اما یک داستان از قدیم یاد گرفتند و دائم همان را تکرار میکنند، ما باید قصههای خوب تولید کنیم و در اختیار مادران و پدران قرار دهیم.
حاجیان زاده خاطر نشان کرد: کودک به تفریح و بازی و سرگرمی احتیاج دارد و زمانی که خانواده از پس این کار بر نمیآید، این کودک تبدیل میشود به کودکی که نیاز درونی خود را طور دیگری بروز میدهد، به یک کودک بیش فعال بدل میشود، در حالی که اگر خانواده وقت خاصی را در نظر بگیرد برای کودک و در آن وقت خاص با او بازی کند، او را سرگرم کند، کودک نیازش برآورده شده و رفتارش متعادل میشود.
وی افزود: در سازمان، مهارتهای اینچنینی را به خانوادهها آموزش میدهیم، الزاماً این صحیح نیست که اگر سطح اعتقادات آن خانواده پایین باشد، برای تربیت کودک ارزش قائل نشوند، سعی میکنیم به خانواده طوری آموزش بدهیم که همراه با داستانی که برای کودک نقل میکند، مفاهیمی را نیز منتقل کند، مفاهیم سالم، مفاهیمی که موجب رشد کودک میشود.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در این بخش با اشاره به اقداماتی که در این سازمان صورت میگیرد گفت: بخش اول فعالیتها به اقدامات راه اندازی سازمان مربوط میشود، و بخش دیگر به اقدامات برنامهریزی، مذاکره و بحث و گفت و گو و… چراکه باید پایهریزی و همفکری خوبی در سازمان اتفاق بیفتد و همچنین پایهریزی مناسبی برای اجرای امور باید صورت بگیرد. یک طرح و ایده خوب باید بتواند به درستی اجرا شود و هم خوب بر آن نظارت شود.
تربیت دینی برای کودک باید نامحسوس انجام شود
وی در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه دین زمانی در پیش از انقلاب جز زندگی جاری مردم نبود و محدود به انجام مناسک و مناسبتهای مردم بود، گفت: این امر یک اشکالاتی را ایجاد میکند به هر حال بعد از انقلاب اسلامی که دین وارد بطن زندگی مردم شده و حتی حاکمیت کشور ما یک حاکمیت دینی است؛ یعنی اگر چراغ قرمز را رد کنیم گناه انجام دادیم و به این امر باور داریم، یعنی دین کاملاً در زندگی ما وارد شده است اما این اتفاق چالشهای جدی هم دارد، اگر روزی این روابط اجتماعی دینی درست انجام نگیرد، خدای نکرده خطایی از مسئولین سر بزند، ضعفی در اداره کشور اگر باشد؛ مردم این اتفاق را به حساب دین میگذارند، این یک آسیب است که وجود دارد، من معتقدم که این تقصیر دین نیست، تقصیر من مسئول و کسی است که خوب تدبیر و مدیریت نکرده است. این مسئله دین نیست، اما افکار عمومی این اتفاق را بر عهده دین میگذارند، و شاید یکی از علتهای برخی دین گریزیها در این زمانه همین امر است که برخی از مردم مشکلات را برگردن دین میاندازند؛ که آسیب و آفت جدی است. قاعدتاً حالا که دیدگاه برخی مردم اینگونه است، حاکمیت باید با حساسیت بیشتری امور را مدیریت و نظارت کند، در یک نظام دینی خلافهای خرد و کلان باید به صفر برسد. از جهت فرهنگی هم مردم باید آگاه شوند که اگر جایی خلافی اتفاق میافتد این خلاف به حساب دین گذاشته نشود.
حاجیان زاده به سخنانی از شهید مطهری اشاره و عنوان کرد: ایشان در جایی فرمودند: «من روحانیونی که تخلف میکنند را روحانی نمیدانم، اینها خلافکاران هستند که لباس روحانی بر تن کردند»، ایشان معتقد بودند که روحانی واقعی تخلف نمیکند. به نظر میرسد یکی از علتهای دین گریزی این امر هست که جذابیتهای دین به همین دلایل در ذهن برخیها کم شده است. اگر ما دین را صحیح ارائه دهیم، از جهت درست بودن مفاهیم و هم از جهت جذاب بودن روشهای ارائه آن وقت درست عمل کردیم به خصوص اگر مخاطب ما کودک و نوجوان باشند، باید سعی کنیم از روشهای هنری، قصه گویی، تئاتر، نمایش و … برای بالا بردن میزان جذابیت استفاده کنیم. اگر در سنین ۰ تا ۶ سال بتوانیم با کودکان یک رابطه دوستانه ایجاد کنیم، به نحوی که محبتی میان کودک و مربی ایجاد شود، این مربی به راحتی میتواند مفاهیم دینی را به او منتقل کند، البته اگر مربی توان کار کودکانه نداشته باشد، این آسیب است.
وی با اشاره به تعامل میان آموزش و پرورش با حوزههای علمیه، عنوان کرد: همه مسئولین بر این باورند که اگر، روحانیون توان تعامل و کار با کودک را نداشته باشند، نباید آنها را به مدارس و مراکز نگهداری از کودک اعزام کرد، روحانی باید بتواند با کودک ارتباط برقرار کند، محبت کودک را جلب کند، اگر چنین رابطهای میان روحانی و مربی با کودک ایجاد شود، دیگر تأثیرگذاری بر او بسیار آسان خواهد بود، اما اگر محبت کودک را جلب نکند قطعاً در انتقال مفاهیم نیز موفق نخواهد بود. این کارشناس تربیتی با اشاره به تصور نادرست شکاف میان دین و نسل جوان و نوجوان، در دنیای امروز عنوان کرد: تصور میکنم اگر روشهای خود را تغییر دهیم و مفاهیم را طوری تنظیم کنیم که برای کودک جاذبه بیشتری داشته باشد، کودک به واسطه فطرت پاکی که دارد، قطعاً به سوی این جریان جذب خواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به تفاهم نامه همکاری آموزش و پرورش با حوزههای علمیه، عنوان کرد: ستاد همکاری حوزههای علمیه و آموزش و پرورش که بنده در آن مسئولیت دارم، حدود ۱۵ سال هست که شکل گرفته و در عرصههای مختلفی فعالیت دارد که یکی از این عرصهها، اعزام مبلغین به مدارس است، همچنین عرصه برنامهریزی کتب درسی و تعامل بین حوزه و مؤلفین کتب درسی، عرصه پژوهشی و ایجاد هستههای فکری پژوهشی برای ایجاد روشهای تربیت مناسب در مدارس، راه اندازی مدارس علوم و معارف اسلامی و فعالیتهایی از این دست، عرصه تأمین و تربیت نیروی انسانی برای آموزش و پرورش از طرف حوزه به صورت استخدامی یا خرید خدمت و … است.
بهرهمندی از تخصص روحانیون در تألیف کتب درسی
حاجیان زاده خاطرنشان کرد: در مورد کتب درسی، ما ۱۱ گروه تربیتی یادگیری در سازمان پژوهش داریم که متولی تألیف کتب درسی هستند. این ۱۱ گروه در واقع ۱۱ موضوع درسی را با موضوعات مختلفی از جمله علوم، ریاضی، دین، قرآن و… برنامهریزی میکنند، در همه این ۱۱ گروه از طرف حوزه، متخصصینی عضو این گروهها هستند، که هم تخصص دینی دارند و هم تخصص موضوعی، به عنوان مثال روحانی که در گروه ریاضی حضور دارد، دکترای ریاضی دارد و حوزوی هم هست و با تخصص ریاضی و تخصص حوزوی در آن گروه عضو شده، در موضوعات دیگر نیز همینطور، روحانیونی را داریم که دو تخصص را با هم دارند، نقش آنها نیز برنامهریزی درسی، نظارت بر کتب درسی و نقد کتب درسی که منتشر میشود، در هر صورت این نقش را ایجاد کردیم.
وی افزود: در موضوع اعزام مبلغ یک سابقهای وجود داشته که در مناسبتهای مختلف، مبلغینی به مدارس اعزام میشدند، اما چند سالی است که ما تحت عنوان «طرح امین» فعالیت جدیدی را آغاز کرده ایم. طرح امین در واقع استقرار روحانیونی است که متناسب با شرایط سنی کودکان با آنها تعامل دارند، سه روز در هفته در مدارس و مراکز نگهداری مستقر میشوند، بر برنامههای مختلف به کودکان مشاوره و به به سوالات کودکان پاسخ میدهند، نماز جماعت میخوانند و در مجموعه با کودکان ارتباط مستمر پیدا میکنند، این ارتباط مستمر و محبتی که بین کودک و مربی یا روحانی ایجاد میشود، بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم است. این طرح تاکنون در تحقق اهداف موفق عمل کرده و ما در تدارک گسترش طرح هستیم.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک ابراز امیدواری کرد: در فرهنگ سازی میان خانوادهها نیز میتوانیم موفق عمل کنیم. فرهنگ سازی میان خانوادهها از راههای مختلف میتواند محقق شود، یکی از گستردهترین و تأثیرگذار ترین روشها فرهنگ سازی از طریق رسانهها و فضای مجازی است، مساجد و مکانهای مذهبی که بسیاری از مردم در آنها حضور فعال دارند نیز از مهمترین پایگاههایی است که میتوان از آنها در فرهنگ سازی میان خانوادهها بهره مند شد. همچنین اگر بتوانیم از خود مهد کودکها به عنوان مرکزی برای ارتباط با خانوادهها در منطقه استفاده کنیم، میتوانیم در مهارت آموزی و فرهنگ سازی برای والدین و همچنین انتقال مفاهیم به کودکان بسیار موفق عمل کنیم.
ساماندهی مراکز نگهداری از کودکان وظیفه نخست سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک
وی افزود: بخش اول برنامههای سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، در جهت سامان دهی مراکز نگهداری کودکان اعم از مهدکودک، پیش دبستانیها و… است. چراکه حدود ۲ میلیون نفر از جمعیت ۸ میلیونی کودکان کشور تحت پوشش این سازمان قرار دارند و قاعدتاً باید آنها را سامان دهی کرد.
رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک با اشاره به دیگر وظایف این سازمان خاطرنشان کرد: یکی از وظایف عمده و ارکان سازمان، توانمندسازی خانوادهها و آشنایی آنها با روشها تربیتی و امکانات و ابزار تعامل و رابطه با کودک است، با توجه به اینکه از جهت آماری، بیشتر کودکان زیر ۶ سال، در اختیار خانوادهها هستند، باید مشاورههای تربیتی در اختیار آنها قرار بگیرد.
وی به لزوم سنجش صلاحیت مربیان مهدهای کودک اشاره و تصریح کرد: انتخاب مربیان، یکی از مهمترین مسائلی است که در سازمان مورد توجه قرار گرفته، از این رو، در حال طراحی و تصحیح ضوابط و شاخصههای بررسی شایستگی و صلاحیت مربیان هستیم تا انتخاب اولیه مربیان به درستی صورت گیرد و پس از آن به مسئله توانمندی آنها از جهات مهارتی و حرفهای میپردازیم، دورههای آموزش آکادمیک دانشگاهی و حوزوی را برای مربیان پیش بینی کردیم و در حال پیگیری ایجاد رشته تربیت مربی کودک در دانشگاهها و حوزههای علمیه هستیم.
مذاکره با دانشگاهها و حوزههای علمیه
حاجیان زاده تصریح کرد: در راستای ارتقای توانمندی مربیان، با دانشگاهها و حوزههای علمیه وارد مذاکره شدیم، دورههای کوتاه مدت بدو خدمت و ضمن خدمت را در راستای بروز رسانی و ارتقای دانش و مهارت مربیان در نظر گرفته ایم. بنابراین انتخاب صحیح مربیان و تربیت اولیه آنها از جهت دانشی و مهارتی و ارتقای مستمر آنها از ارکان اصلی سازمان در موضوع مهدهای کودک و پیش دبستانی است.
وی در ادامه به بحث محتوا در مراکز نگهداری کودکان اشاره و خاطرنشان کرد: یکی از دغدغههای مقام معظم رهبری با توجه به بیاناتشان، بحث آموزش و تربیت در مهدهای کودک است، برداشت عامه مردم این است که فرزندانشان را به مهد کودک میسپارند تا به شغل و برنامههای خودشان برسند، در حالی که این برداشت نادرست است، بله نگه داری درست از کودک از جهت مراقبتهای بهداشتی و… جزئی از مسائل بدیهی هر مهد کودکی است، اما مسائل محتوایی و آموزشی، از جمله مسائل بسیار جدی است، ما در این راستا در بحث محتوا، برنامهها و روشها، کمیتهای را تشکیل دادیم و مطالعاتی را آغاز کردیم و با مراکزی که سابقه تولید محتوا در موضوع کودک را دارند، مذاکره کردیم، سعی میکنیم از همه ظرفیتهای کشور استفاده کنیم، در خود سازمان هم اتاقهای فکری را داریم تشکیل دادیم، تا متناسب با شرایط سنی و تواناییهای کودکان و نیازهایشان، محتوای مناسب را تولید کنند.
ارسال دیدگاه