به گزارش کودک پرس ، بارها بیان شده که سرانه مطالعه در ایران پایین است و امر کتابخوانی جزء اموری است که در ایران به شدت مهجور واقع شده است، دوری از «یار مهربان»، بسیاری را ترغیب کرد که جامعه را به سوی کتابخوانی هدایت کنند، برخی موفق شدند، اما گروهی راه را به اشتباه رفتند؛ از جمله افرادی که تنها در وادی ترجمه گام برداشتند و بدون توجه به فرهنگ مقصد و مبدأ تنها به ترجمه کتاب بسنده کردند، برای آسیبشناسی این موضوع به سراغ سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان رفتیم، او به آسیب ترجمههای بیرویه در ادبیات کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: وقتی ناشر یک اثر آمادهای را میتواند بدون رعایت کپیرایت و هزینه کمتر به چاپ برساند، چرا باید سراغ آثار تألیفی برود؟
وی ادامه داد: اغلب آنها آثاری را ترجمه و منتشر میکنند که از فروش آن اطمینان دارند، در حالی که برای اثر تألیفی باید ریسک کرده و سرمایهگذاری بیشتری انجام دهند، چون باید هم حق مؤلف و هم حق تصویرگر را بپردازند و همه این مسائل باعث میشود که به سمت آثار ترجمه گرایش بیشتری داشته باشند؛ از این رو با افزایش ترجمهها، تمرکز ناشران از آثار تألیفی کمتر شده است.
خلیلی در پاسخ به این پرسش که با این حجم بالای تمرکز چرا حوزه ترجمه در کشورمان رهاست و حتی میتوان گفت دریافت مجوز آثار ترجمهای سهلتر از آثار تألیفی است، بیان کرد: برخی ناشران به اندازهای مورد اعتماد وزارت ارشاد هستند که معمولاً آثار آنها را بررسی نکرده و ناشران از طریق گروه علمی که دارند، اثر خود را بررسی میکنند تا آنچه تولید میکنند برخلاف مقررات وزارت ارشاد نباشد. اما در مواری دیگر برخی از ممیزیها و خطوط قرمز برای ناشر حتی مشخص و ملموس نیست؛ به عنوان مثال من کتابی دست ناشر داشتم درباره مردی که در بدنش خالکوبی داشت، ناشر به من گفت که شما با وجود این همه تجربه، چرا چنین موضوعی را در کتاب مطرح کردهاید، ارشاد به این موضوع ایراد میگیرد؛ در حالی که من کتابهای بسیاری را دیده بودم که شخصیتهای آنها خالکوبی داشتند (کتاب «مرد مصور») و بارها هم تجدید چاپ شده بود.
در چاپ شانزدهم این کتاب، گفتند که باید این موضوع حذف شود؛ بنابراین به مسائل علمی نیز حساسیت نشان میدهند و تکلیف نویسنده و ناشر نیز در این زمینه مشخص نیست
خلیلی معتقد است که ممیزی و بررسی کتابها کاملاً سلیقهای است و یا به طور مستمر این مقررات تغییر میکند و تکلیف نویسنده و ناشر نیز در این زمینه مشخص نیست که بر اساس چه مقررات و یا خط قرمزهایی کتاب بنویسد یا ترجمه کند.
این نویسنده درباره اینکه کودکان و نوجوانان باید چه کتابی بخوانند یا والدین برای آنها چه کتابی انتخاب کنند، گفت: بچهها باید در انتخاب کتاب موردنظر خود آزاد باشند، هر چند باید راهنماییهای والدین هم باشد و متناسب با شرایط روحی و اجتماعی کودک او را راهنمایی کرد.
به اعتقاد این نویسنده و مترجم کتابهای تألیفی نویسندگان ایرانی، بسیار کمضررتر از آثار ترجمهای است، زیرا اغلب آثار ترجمهای متناسب با فرهنگی ایرانی و اسلامی نیست و چه بسا با آن مغایرت دارد. این مسئله را میتوان در داستانهایی دید که درباره جشنهای غربی است و جزء خرده فرهنگ محسوب میشود، اما وقتی همین خردهفرهنگها در قالب آثار مکتوب خارجی وارد فرهنگ و ادبیات کشورمان میشود، تبدیل به فرهنگ خواهد شد که نظیر آن را میتوان در جشن هالووین دید. در حالی که فرهنگ غنی ایرانی مملو از جشنها و آداب و رسومی است که میتواند به شکلی جذاب برای کودکان و نوجوانان تبیین و از فراموش شدن آنها جلوگیری شود.
وی با اشاره به معیارهای انتخاب اثر ترجمهای کودک و نوجوان بیان کرد: در انتخاب کتاب برای ترجمه، یا خودم انتخاب میکنم و یا به سفارش و انتخاب ناشر دست به ترجمه میزنم. اما در انتخاب آنچه بیش از همه حائز اهمیت است، مخاطب کودک و نوجوان است که آیا خوراک خوبی برای آنها تأمین میکنم یا خیر؟ چون برای من مهم است که چه اثری را برای کودک بنویسم همواره در ترجمه آثارم، به این میاندیشم که آیا این کتاب میتواند مشکل مخاطبم را حل کند و یا زندگی آنها را بهتر کند یا خیر؟
خلیلی در پاسخ به اینکه آیا رویکردتان در نگارش و ترجمه آثار آموزشی بوده است، گفت: صرفاً آموزشی نبوده، ادبی هم بوده است. به نظرم کتاب «وقتی دریا نقرهای شد» بهترین کتابی است که خوانده و ترجمه کردهام. این کتاب رمانی درباره اسطورههای چینی است که سرشار از نکتههای بدیع و نو از فرهنگ چین است و میتواند اطلاعات خوبی را به مخاطب انتقال دهد.
ارسال دیدگاه