به گزارش کودک پرس ، لیلی رشیدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون سال 97 فیلم سینمایی “عرق سرد” را بر پرده سینماها داشت و جدا از آن در سریال “هیئت مدیره” به کارگردانی مازیار میری نیز حضور یافت. او علاوه بر این در نمایشی از امیررضا کوهستانی حضور یافت که مجموع آن باعث شد سال 97 برای او سال پرکاری باشد.
وی درباره فعالیتهای جدید خود گفت: در فیلم سینمایی “تابستان با امید” به کارگردانی صدف فروغی حضور دارم که فیلمبرداری آن از اردیبهشت آغاز میشود.
رشیدی درباره دلایل کم کاری خود بیان کرد: تلویزیون مدتی بر مبنای سیاستهایی که پیش گرفت باعث شد عدهای کار کنند و عدهای هم بیکار باشند. ضمن این که دیگر چیزی ندارد که شما را وسوسه کند تا بخواهید در آن حضور داشته باشید و کار کنید. کار وسوسه انگیزی در آن وجود ندارد. حتی زمانی به خاطر کسب درآمد میرفتیم تلویزیون، اما در حال حاضر شرایط به گونهای است که دیگر حتی پولی هم نمیدهند.
بازیگر مجموعه “آب پریا” در پاسخ به این سؤال که چرا تا این اندازه از تلویزیون دلزده شده است، گفت: من فراموش نمیکنم که کارم را با تلویزیون شروع کردم و در “قصههای تا به تا” بود که دیده شدم. اگر کمی فکر کنیم میبینیم که آن زمان تلویزیون برنامههای دیدنی بسیار زیادی داشت. من حتی اگر امروز هم کارگردانی کاربلد و متنی خوب وجود داشته باشد باز هم حاضر هستم در تلویزیون حضور داشته باشم، چرا که بسیار اثرگذار است و نمیتوان آن را انکار کرد. به هر حال مخاطب گستردهای دارد، اما مدیریت الان آن قابل دفاع نیست، مگر آن که بینش و دیدشان را تغییر دهند و بخواهند که کارگردانان خوب در این فضا کار کنند و بودجه بگذارند تا آثار خوب تولید شوند. قطعاً در چنین شرایطی دوباره اتفاقات خوب گذشته تکرار خواهد شد و تلویزیون به اوج شکوفایی خود باز خواهد گشت.
رشیدی همچنین درباره جای خالی برنامههای کودک اثرگذار در این جعبه جادویی اظهار کرد: متاسفانه جای خالی آثار خوب کودک بسیار زیاد محسوس است. این کمتوجهی به حوزه کودک به سیاست تلویزیون باز میگردد. همه برنامهها امروز معطوف شدهاند به یک استودیو، یک مجری زن یا مرد و یک عروسک بسیار دم دستی و بدتر از همه اینها متنهایی که بدون فکر نوشته میشوند و طبیعتاً وقتی کار میکنند هیچ تاثیری روی کودک نمیگذارد و بلافاصله کودک آن را فراموش میکند، چرا که ارتباط طولانی مدتی با آن برقرار نمیکند در حالی که در گذشته کارکردن برای کودکان دغدغه افراد بود. به طور مثال در سریال “قصههای تا به تا” همه چیز کاملاً فکر شده و حرفهای بود و صرفاً بگیریم بریم نبود. گروهی که کار میکردند حرفهای کار کودک انجام داده بودند. سر همین سریال من خاطرم هست که گاهی متن میرسید اما خانم برومند تأیید نمیکرد و کار تعطیل میشد تا متن دوباره نوشته شود. این یعنی کودک مهم بود و به همین خاطر این مجموعه جزو آثار اثرگذار شناخته شده است و هنوز هم وقتی کودکانی که این سریال را میبینند آن را دوست دارند. سریالی نیست که متوجه یک نسل خاص باشد و تاریخ مصرف ندارد.
منبع: هنرآنلاین
ارسال دیدگاه