سیستم‌های 3 گانه ای که کودکان اوتیسم در آن دچار اختلال هستند

به گزارش کودک پرس، پگاه میرجعفری کارشناس تغذیه در یادداشتی اختصاصی به بررسی اختلال در سیستم های سه گانه کودکان اوتیسم پرداخت.

 

كودكان اُتيستيك اغلب در 3 سيستم مختلف دچار مشكلات يكپارچگي حواس‌اند:
لامسه / ادراك فضايي وضعيت و يا موقعيت مكاني بدن/ تعادل دهليزي

لامسه
پوست ما با عصبي كه پيام‌ها را براي مغز مي‌فرستد پيوند دارد. به‌صورتي‌كه مي‌فهميم كه چه چيزي را داريم لمس مي‌كنيم. ما مي‌دانيم كه درچه‌صورتي احساس سرما، گرما و يا خارش مي‌كنيم و در نتيجه مي‌دانيم كه چگونه به آن احساس پاسخ دهيم. براي مثال ما خودمان را از بخاري داغ عقب مي‌كشيم و يا وقتي كه احساس سرما مي‌كنيم لباس گرم مي پوشيم. ولي آيا كودكي كه دچار مشكلات يكپارچگي حواس است نيز ممكن است خود را از بخاري عقب بكشد (و يا نه تازه همين احساس گرما كودك را به‌سمت بخاري داغ و لمس كردن آن مي‌كشاند)؟ و يا وقتي كه او را نوازش مي‌كنند او احساس يك ضربه سخت به بدن خود مي‌كند و يا اينكه پاي برهنه در تابستان سوزان روي سنگفرش‌ها راه مي‌رود چون كه نمي‌تواند به اين گرماي سوزان واكنشي نشان دهد (و يا اينكه اين بيش‌تحريكي تازه او را مقهور خود مي‌كند)

ادراك فضايي وضعيت و يا موقعيت مكاني بدن
اين سيستم حركات بدن را كنترل مي‌كند و به ما اجازه مي‌دهد بفهميم كدام قسمت از بدن ما در ارتباط با محيط در چه وضعيتي قرار دارد. اين سيستم به ما اين اجازه را مي‌دهد كه به‌صورت انعطاف‌پذير حركت كنيم و احساس كنيم كه در چه موقعيتي هستيم و چه تغيیراتي مي‌توانيم به وضعيت بدن خود دهيم. يك شخص اُتيستيك كه در اين زمينه مشكل دارد ممكن است دريافت‌هاي حسي داشته باشد كه نتواند علائم آن‌ها را بخواند و درك كند و همچنين رفتارهاي او ممكن است پر جست و خيز و بي‌هدف به‌نظر برسد و يا اينكه او متوجه نشود كه به حريم ديگران تجاوز كرده است زيرا ادراك روشن و واضحي نسبت به چگونگي وضعيت بدنش ندارد. قطعا همه ما به‌عنوان كساني كه با اين كودكان در ارتباطيم تابه‌حال اينگونه رفتارها را از اين كودكان ديده‌ايم و شايد بتوان يكي از دلايل رفتارهاي پرخطر اين كودكان را اين مورد بدانيم كه اين كودكان تصوير روشني درمورد وضعيت بدن خود ندارند. اين اختلال را مي‌توان از راه تقليد حركات در اين كودكان بررسي كرد و مشاهده نمود اين كودكان كمتر قادرند از حركات دنباله‌دار ما كه مانند رقص باله است پيروي و تقليد كنند.

تعادل دهليزي
ما انسان‌ها يك احساس تعادل داريم كه از گوش مياني ما سرچشمه مي‌گيرد. اين تعادل دهليزي براي نقطه ثقلي براي بدن و حركات بدن ما است. وقتي كه اين سيستم سالم است كودك ما مي‌تواند احساس تعادل كند و شروع به حركت و اشغال و ادراك فضاي اطراف خود نماید. براي مثال ما مي‌توانيم از شيب دامنه يك كوه پايين بيايیم بدون اينكه احساس خطري در مورد اين سراشيبي ناهموار كه تعادل ما را برهم مي‌زند داشته باشيم زيرا مجاري دهليزي ما به‌خوبي كار خود را انجام مي‌دهند و به ما براي حركت در اين سطح مورب نقطه ثقلي ارائه مي‌كند تا با اتكا به آن و هماهنگي انداممان و ادراك و تصويري كه در ذهن خود از موقعيت بدن خود داريم از اين سراشيبي پايين بياييم ولي اگر كودك اُتيستيكي در موقعيت سراشيبي دامنه يك كوه باشد مشاهده همين سراشيبي مي‌تواند براي او وحشتناك و دلهره‌آور باشد و از طرف ديگر او در هر گام احساس عدم تعادل مي‌كند و نمي‌تواند نقطه ثقلي براي بدن خود بيابد و به همين خاطر تلاش مي‌كند كه به اطرافيان خود چنگ بزند تا بتواند از نقطه ثقل آنان استفاده كند و در حقيقت به آنان آويزان مي‌شود.
اين كودكان نقطه اتكاهاي زنده انساني را بر نقطه اتكاهاي غيرجاندار مانند شاخه از يك درخت يا قسمتي از يك صخره ترجيح مي‌دهند ولي درصورت حركت فرد ديگر دوباره نقطه ثقل خود را براي مدتي از دست مي‌دهد تا اينكه نسبت به اين حركت عادت كند. در مواردي عنوان شده است كه اين سيستم تعادل در اين كودكان به‌خوبي شكل نگرفته و مانند موارد قبلي (لامسه و ادراك فضايي بدن) دچار نقصان‌هاي شديدي است. چيزي كه اين گفته را تاييد مي‌كند اين است كه اين كودكان ممكن است مدت زمان زيادي را دور خود بچرخند ولي اصلاً احساس سرگيجه يا تهوع نكنند، به اين معني كه اين سيستم اُرگانيك به‌خوبي كار نمي‌كند و در مواقع زيادي ما مشاهده مي‌كنيم كه اين كودكان از جايي مانند ميله‌هاي كناري دستگاه پارالل معلق و آويزان هستند و حتي به نظر مي‌رسد كه اين كودكان به اين خاطر اكثر مواقع در حال تحريكات شديد تعادلي خود هستند كه مي‌خواهند اين سيستم را تحريك كنند.