به گزارش کودک پرس ،کمپانیهای بزرگ فیلمسازی دنیا این روزها دست به تولید پروژههای بسیار پرهزینهای برای مخاطبان کودک و نوجوان میزنند تا در شکلگیری جهانبینی و طرز تفکر آیندهسازان دنیا ردپایی از تفکر و بینش خود را برجای بگذارند؛ در واقع فیلمها، در مقام یکی از پرجاذبهترین ابزارهای آموزشی، همیشه آثار تربیتی مورد توجهی بر جوامع داشتهاند.
با توجه به اینکه بخش عمدهای از مخاطبان سینمای کودک و نوجوان را دانشآموزان تشکیل میدهند، دستگاه آموزش و پرورش به عنوان متولی تعلیم و تربیت در همه کشورها به مقوله فیلم و فیلمسازی توجه ویژه ای نشان میدهد. در ایران نیز این اهمیت و حساسیت در همکاری میان وزارت آموزش و پرورش و ساختار فیلمسازی کشور خصوصا سینماگران کودک و نوجوان چه در دولت و چه بخش خصوصی نمود پیدا کرده است. متولیان آموزشوپرورش و سینماگران کودک و نوجوان گرچه به مناسبتهای مختلف باب همکاری گشودند و دست همراهی دادند، اما این همراهی و همکاری در عمل چندان کارآمد نبوده و نتایج قابل ملاحظهای از آن حاصل نشده است.
رهبر قنبری کارگردان و نویسنده فیلمهای کودک و نوجوان که آثاری چون «روییدن در باد»، «عروسی حسین» و«او» را در کارنامه هنری خود دارد، امروز یکی از اعضای هیات موسس مرکز توسعه سینمای کودک و نوجوان سازمان سینمایی است. این فیلمساز با اشاره به گسست میان دستگاه آموزش و پرورش و بدنه فیلمسازی کشور میگوید: وظیفه تولید محتوا باید در دولت وحدتیافته باشد، کارهای مربوط به تولید محتوای آموزشی و کتب درسی برعهده وزارت آموزشوپرورش است و فعالیتهای فیلمسازی هم زیرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود و این دو وزارتخانه حق دخالت در امور یکدیگر را ندارند. در این میان نوع همفکری و همکاری که بین دو وزارتخانه و دو وزیر شکل میگیرد باعث میشود هم فیلمسازان بتوانند در زمینه تولید فیلم از تجارب آموزشوپرورش استفاده کنند و هم فیلمسازان در نمایش آثار خود از حمایت آموزشوپرورش برخوردار شوند، اما وقتی تفاوت اندیشه بین دو وزیر باشد این همفکری و همکاری تبدیل به دخالت بیمورد میشود و حمایتی هم درکار نخواهد بود. در واقع جدایی و نبود همفکری میان دو وزیر یکی از علل موفقنبودن سینمای کودک و نوجوان در کشور است.
وی با اشاره به راهکارهایی که میتواند به تولید فیلمهای سینمای کودک و نوجوان متناسب با اصول دستگاه تعلیم و تربیت منجر شود گفت: آموزشوپرورش باید مطابق با اصول تربیتی و آموزشی خود فیلم سینمایی سفارش بدهد. علاوه بر این کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متعلق به آموزشوپرورش است که فیلمسازان بزرگی چون عباس کیارستمی، ابراهیم فروزش، محمد علی طالبی برای آن فیلم ساختهاند.
سالنهای نمایش فیلم کودک و نوجوان به دست سوداگران سینما افتاد
قنبری در ادامه پرداختن به علل ضعف سینمای کودک و نوجوان به موضوع سالنهای سینما اشاره کرد و گفت: طی سالهای اخیر سالنهای ویژه نمایش فیلم کودک و نوجوان به دست سوداگران سینما افتاد و 7 سینمای مخصوص این فیلمها، به جای نمایش فیلم کودک، به محل برگزاری نمایشهای طنز و برنامههای کمدی تبدیل شدند که از میان آنها میتوان به سینما سعدی در خیابان جمهوری، قیام در خیابان طالقانی، شاهد در نظامآباد، بولوار در بلوار کشاورز و سینما قلهک اشاره کنم که امروز محل برگزاری نمایشگاه یا طنزهای شبانه شدهاند.
وی افزود: در شهرستانها هم همین اتفاق افتاد و در شهرهای بزرگی چون اصفهان، تبریز، مشهد، اردبیل و رشت که یک سالن سینما به فیلم کودک و نوجوان اختصاص داشت همگی این سالنها را جوکرها به کام خود کردند. این سوء مدیریت در سالهای اخیر باعث شد سالنهایی که متعلق به فیلمهای کودکان و نوجوانان بود به دست سوداگران افتاد.
سیستم دولتی ما به سختی پذیرنده آراء متفاوت است
کارگردان فیلم «پرندهباز کوچک» محدودیت فیلمسازان در انتخاب سوژه فیلم کودک و نوجوان را یکی دیگر از مسائل این بخش برشمرد و گفت: سیستم دولتی ما به سختی پذیرنده آراء متفاوت است. آنها تعریفی برای سینمای کودک دارند که آن را تغییر نمیدهند. مثلا فیلمسازی تمایل دارد درباره کودکان کار فیلم بسازد؛ مخاطب این فیلم گروههای مرجع آموزشی، تربیتی و اجتماعی مثلا معلمان؛ ولی سیستم دولتی ما بیشتر تمایلی به این نوع فیلمها ندارد، چون نمیخواهد بعضی ضعفها و نقایص به تصویر کشیده شود.
وی در پاسخ به این پرسش که «چرا برخی فیلمهای کودک و نوجوان حتی موفق نشدند هیچکجا، حتی در گروه سینمایی هنر و تجربه، اکران شوند؟» گفت: تعاریف اینها (هنروتجربه) هم مشخص نیست و بیشتر روشنفکربازیهای آبکی به نظر میرسد.
ارسال دیدگاه