ریشه علاقه به بازی در کودک و نونهال

اشباع از بازی، بدین معنا که بازی و پرداختن به آن چه در سطح انفرادی و چه در سطوح جمعی باید در این سنین جدی گرفته شود و گرنه به دلیل عدم اشباع در سنین بالاتر که فرد از مرحله کودکی و نونهالی باید گذر کند و به مرحله عقل نزدیک‌تر شود، روی به بازی می‌آورد.

به گزارش کودک پرس ، خداوند در قرآن کریم در وصف این دنیایی که در آن در حال زیستن و زندگی هستیم، به کار و فعالیت و خواب و خوراک هستیم، از واژه‌های استفاده می‌کند که وجه مشترک همه این واژگان در کلمه “بازی” می‌توان گنجاند. «الدنیا لهب و لعب…» بنای این نگارش بر تفسیر یا تحلیل این آیات نیست بلکه قصدم بر این است که از این کلام شریف پلی بزنم به دنیای کودکان. در واقع به ارتباط تنگاتنگ بازی و کودکی و نوجوانی حتی.

بسیاری از فلاسفه و روانشناسان معتقدند که کودکان و نونهالان در این دوره از طول عمرشان باید از لحاظ روحی به «مرحله اشباع» برسند، اما اشباع از چه نظر؟

اشباع از بازی ، بدین معنا که بازی و پرداختن به آن چه در سطح انفرادی و چه در سطوح جمعی باید در این سنین جدی گرفته شود و گرنه به دلیل عدم اشباع در سنین بالاتر که فرد از مرحله کودکی و نونهالی باید گذر کند و به مرحله عقل نزدیک‌تر شود، روی به بازی می‌آورد. از بازی‌های کامپیوتری تا بازی با سرنوشت خود و چه بسا خانواده خود!

بنابراین بازی را باید در این سنین جدی گرفت و آن را در حیطه ضروریات زندگی در نظر گرفت. فرد در “بازی” شکست و پیروزی را در می‌یابد، تمرین می‌کند که برنده شود، تلاش را می‌فهمد و از همه مهمتر متوجه می‌شود که “این بازی جدی نیست! و در حال تکرار است و همچنین در می‌یابد که بازی برای آزمودن یا آزموده شدن! ”

 

به عبارت دیگر در می‌یابد که بازی برای محک زدن خود و توانایی‌های خود و کشف چیزهاست. چیز‌هایی از قبیل: احساسات خود، استعداد‌های خود و چه بسا تقویت تعقل و….

در میان فلاسفه شرق، فیلسوف وجودگرا؛ ملاصدرا در کتب اش از دنیای ما “آیینه ای”می سازد که خود آن را می‌سازیم و حتی دنیای دیگر را نیز براساس همین احوالات نیز تنظیم می‌کنیم. در میان فلاسفه غربی “ویتگنشتاین” فیلسوف اتریشی تباری است که نظریه‌ای تحت عنوان “بازی‌های زبانی و هم خانواده‌ها” را مطرح می‌کند. وی معقتد است که زبان آدمی در حال بازی است و در حال یافتن هم خانواده‌هایی برای خود است. می‌توان این نکته را پیوند داد به بازی کودکان و نونهالان که با بازی کردن هم‌فکران و هم‌مزاج‌های خود را در می‌یابند و به تدریج در می‌یایند که کل این دنیا جز بازی و محک زدن خود و توانایی‌های خود نیست و نباید دنیا را جدی گرفت.

از همین رو است که خداوند اغلب سخت‌ترین آزمایشات (بلا) خود را از کسانی همچون پیامبران خود گرفته است چرا که این حضرات به نظام دنیا آگاه‌تر از سایر مخلوقات اند و بیشتر می‌دانند که این دنیا بازیچه است و باید دل قوی دارند و از آن گذر کنند تا به مراحل بالاتر متعالی گردنند.

 

حال باید بدانیم که کودکان و نونهالان، چون روح و روحیه‌ای تازه‌تر و بانشاط و حساس و هوشیارتر از افراد بالغ دارند علاقه‌مند به بازی و کشف خود و توانایی‌های خودند و ما بزرگتر اجازه دهیم که با بازی کردند خلاق‌تر و کاشف‌تر و قوی‌تر گردند و برای زندگی آینده آماده‌تر شوند. پس زندگی این دنیا را باهمه بزرگی‌اش جز بازی و کشف ندانیم، شاد باشیم و آماده برای رشد.

 

 

 

منبع: میزان