به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش کودک پرس، آذرماه 4 سال پیش بود که معلم یک مدرسه ابتدایی تصمیم بزرگی گرفت؛ تصمیمی که اکنون به درخت تناوری تبدیل شده است و میوههای آن در اقصی نقاط کشور قابل برداشت است.
آن روز این معلم نمیدانست که چه کار بزرگی انجام داده است فقط میخواست کاری کند که شاگرد کوچکش به زندگی باز گردد و او را دوباره شاد ببیند.
***
همه چیز از یک بیماری شروع شد، بیماری که موجب شده بود ماهان با تمام دانشآموزان متفاوت باشد؛ کم حرف بزند و از بچهها دوری کند؛ حتی مورد تمسخر دانشآموزان بود چرا که به خاطر بیماری ضعیف و نحیف شده بود.
محمدعلی محمدیان معلم کلاس دوم دبستان بود و ماهان در کلاس اول درس میخواند؛ او را هر روز در حیاط مدرسه میدید که بیشتر و بیشتر آب میشود اما نمیدانست چه اتفاقی برایش افتاده است؛ تا آنکه ماهان به کلاس دوم آمد.
محمدیان میگوید: از همان روز اول که ماهان به کلاس درسم وارد شد، از دیدن بیماریاش ناراحت شدم؛ با خانوادهاش تماس گرفتم و متوجه شدم که آنها او را به نزد چند پزشک بردهاند اما بیماریاش مشخص نیست.
وی ادامه میدهد: بعد از پیگیریهای متعدد متوجه شدیم که او به یک بیماری مبتلاست که موهای سرش را از دست میدهد و همین اتفاق هم افتاد و این موضوع در روحیه ماهان تأثیر بسیار زیادی گذاشت؛ با کلاه به مدرسه میآمد و با بچهها دوست نبود اما مورد تمسخر آنها قرار میگرفت.
***
شب آن روزی که ایدهاش را عملی کرد، فکرهای زیادی از ذهنش گذشت؛خواب به چشمانش نمیآمد. میخواست کاری کند؛ کاری که بتواند دل یک کودک را شاد کند.
فردا صبح از حمام که بیرون آمد، فرزندانش با دیدن پدر لبخند بر لب آوردند؛ هنوز کسی نمیدانست چرا پدر این کار را کرده است اما او مردی نبود که بیدلیل کاری را انجام دهد.
همسر آقای محمدیان که نسبت فامیلی هم با هم دارند، با دیدن همسرش، متعجب شد؛ خانم آقامعلم به کودک پرس میگوید: صبح آن روز در آشپزخانه در حال تهیه صبحانه بودم که صدای خندیدن بچهها را شنیدم؛ وقتی وارد پذیرایی شدم، با دیدن آقای محمدیان که موهای سرش را تراشیده بود، خیلی تعجب کردم و راستش ناراحت شدم.
وی ادامه میدهد: پرسیدم «چرا این کار را کردی؟»، لبخندی زد و گفت«بعدا میفهمی» واقعیتش ناراحت شده بودم، گفتم «چه چیزی را میفهمم؟» اما پاسخی نداد.
همسر آقا معلم آن روز ناراحت شد اما میدانست که شوهرش حتما دلیل قانع کنندهای دارد پس صبر کرد تا دلیل این اقدام همسرش را بداند.
***
ورود آقا معلم به مدرسه در آن روز، زندگی جدیدی را برای ماهان رقم زد؛ ماهان با دیدن معلمش که موهای سرش را تراشیده بود، لبخند زد.
حالا دیگر ماهان تنها پسر بی موی مدرسه نبود بلکه آقا معلم هم شبیه او شده بود.
آقا معلم از آن روز خاص، عکسی گرفت و مثل تمام اتفاقات مدرسهاش در صفحه شخصی خودش در فضای مجازی گذاشت؛ همان عکس را هم برای همسرش به منزل آورد تا دلیل حرکت شوهرش را بداند.
همسر آقا معلم میگوید: عکس را نشانم داد و گفت «این بچه مریض است» راستش نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم و فکر کردم همسرم چه کار قشنگی انجام داده است.
وی ادامه میدهد: آن روز من و بچهها از این حرکت آقای محمدیان خیلی خوشحال شدیم.
***
محمدعلی محمدیان، آموزگار پایه دوم دبستان شهرستان مریوان، کار ماندگاری انجام داد؛ کاری که این روزها تبدیل به یک واحد درسی مهربانی در مدارس کشور شده است.
بعد از آنکه آقای محمدیان، موهای سرش را برای همدردی با دانشآموزش تراشید؛ تعداد زیادی از دانشآموزان مدرسهاش هم با ماهان همدردی کردند و آنها هم موهای سرشان را تراشیدند.
محمدیان میگوید: من با ماهان همدلی کردم چرا که احساس میکنم، یادگیری از طریق همدلی صورت میگیرد؛ یعنی معلم تا احساسات دانشآموزش را درک نکند نمیتواند آنچه را که میخواهد به او القا کند؛ من هم به همین خاطر با او همدلی کردم تا احساس تنهایی در کلاس نکند.
وی ادامه میدهد: بعد از این ماجرا، ماهان کلا تغییر کرد؛ با بچهها دوست شده بود و دیگر هیچکس، او را تحقیر نمیکرد.
***
قرار نبود این ماجرا رسانهای شود اما شد و در همهجا پیچید؛ دیگر همه میدانستند کمک کردن تنها به بخشش مال نیست؛ همدلی نیز میتواند یک زندگی را تغییر دهد و چه بسا بیش از همان کمک مالی.
محمدیان میگوید: قصد نداشتم این موضوع رسانهای شود. قبل از اینکه عکس ماهان و خودم را در صفحه شخصیام کار کنم، از پدر و مادرش اجازه گرفتم و هدفم این بود که فقط فعالیتهای روزانه کلاس را در صفحه بگذارم اما خب این جریان در همه جا پیچید.
***
اسفند ماه همان سال یعنی سال 92، دانشآموزان اول دبستانی مدرسه شهید رجایی شهرستان تفت از توابع استان یزد برای همدلی با «علیرضا» همکلاسی بیمارشان، همگی، موهای سرشان را تراشیدند.
سال بعد از این جریان هم یعنی دی ماه سال 93 بود که دانشآموزان یک مدرسه، برای همدلی با معلم ورزش مدرسه که مبتلا به سرطان بود، به پاخاستند و همگی موهای سرشان را تراشیدند.
300 دانشآموز دبستان آیتالله معصومی همدان به محمدرضا قادری، معلم ورزششان که دچار سرطان ریه شده بود، ابراز عشق کردند و با تراشیدن موهای سرشان با وی همدردی کردند.
البته همکاران آقای قادری هم موهای سر خود را برای همدلی با همکارشان تراشیدند.
آبان ماه امسال، محمدی مدیر باسابقه هسته گزینش آموزش و پرورش شهر تهران که 35 سال سابقه در آموزش و پرورش و 30 سال سابقه در گزینش داشت، برای همدردی با همکارش که به سرطان مبتلا شده بود، موی سر خود را تراشید.
و آبان ماه امسال هم جمعی از دانشآموزان دبیرستان آیتالله خامنهای شهرستان خلیلآباد از توابع خراسان رضوی به نشانه ابراز همدردی با «ابوالفضل» همکلاسی مبتلا به سرطان، موهای سرخود را تراشیدند.
***
آری نهالی که محمدعلی محمدیان در مدرسه خود کاشت، اکنون به درخت تناوری تبدیل شده است که سراسر کشور را در برگرفته است؛ حرکت نمادینی که این روزها در گوشه و کنار کشور شاهدیم و نشانه زیبای همدلی است.
همدلی، درس مهربانی است که این روزها در مدارس کشور خودجوش تدریس میشود؛ نه ساعت مشخصی ندارد و نه واحد رسمی است اما دانشآموزان با عشق، آن را میخوانند.
ارسال دیدگاه