«رقابت کوهستانی» شروع شد

به گزارش کودک پرس ، «رقابت کوهستانی» اثر نوجوان دیگری از نشر ادامه (کودک و نوجوان نشر اطراف) است که به تازگی روانه بازار کتاب کودک و نوجوان کشور شده است.

این رمان قصهٔ پنج دختر و پسرِ ۳ تا ۱۳ ساله است که وارد یک مسابقه نقشه‌کشی شده‌اند و می‌خواهند با بزرگ‌ترها، با زمان و حتی با خودشان مسابقه بدهند. هر روز از سفر این بچه‌ها پر از خطر، سرگرمی، شوخی‌های بامزه و حس‌هایی آشنا مثل ترس یا دلتنگی است. بعد از خواندن این ماجراها جور دیگری به نقشه‌ها نگاه می‌کنید و ممکن است بخواهید داستان پشت هر نقشهٔ کوچک و بزرگی را کشف کنید، از ته‌وتوی جریان نام‌گذاری رودخانه‌ها، خیابان‌ها و مسیرهای فرعی هر جنگل یا شهری در جهان سر در بیاورید و به دنیای پشت لوکیشن‌ها و جی‌پی‌اس‌ها و نقشه‌های اینترنتی سفر کنید.

کتاب «رقابت کوهستانی» برنده جایزه کتاب سال کودک و نوجوان نیوزیلند شده است. این اثر از مجموعه «جوان و جهان» در بخش رمان‌های نوجوانِ ادامه است که مخاطب را با ادبیات نوجوانی در گوشه‌وکنار دنیا آشنا می‌کند تا شیوه‌های مختلف نوشتن، فکر کردن و زندگی در کنار یکدیگر را بهتر بشناسد. این مجموعه تا کنون سه عضو دارد: «سفر به سرزمین‌های غریب»، «قطاری که ایستگاه نداشت»، و «رقابت کوهستانی».

نویسنده این کتاب ایرلیس هانتر است. آیرلیس هانتر حالا ۷۰ ساله است و در زندگی‌اش شغل‌های عجیب و غریبی داشته؛ مثلاً در فیلیپین معلم بوده و در سنگاپور آرشیو نامه‌ها را مرتب می‌کرده است. مدتی نظافتچی قلعه‌های تودرتو بوده و بعضی‌وقت‌ها داور جشنواره‌های ادبی. حالا هم از نیوزیلند برای مجموعه‌دارهای عربستانی سنگ می‌فرستد.

این نویسنده ماجراجو در لندن به دنیا آمده اما حالا در شهر ولینگتون نیوزیلند زندگی می‌کند؛ در سرزمین بادها، شهری افسانه‌ای که احتمالاً در فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» صخره‌ها و طبیعت اسرارآمیزش را دیده‌اید. او عاشق نقشه‌هاست. فکر می‌کند نقشه‌ها راهنماهای هیجان‌انگیزی‌اند که پای ما را به دنیاهای جدید باز می‌کنند. برای همین هم به دانشگاه کمبریج رفت تا جغرافیا بخواند و از دنیای پیچیدهٔ نقشه‌ها سر در بیاورد؛ اما نقشه‌های توی کتاب‌های درسی انگار به اندازه نقشه‌های توی رمان‌ها و داستان‌ها، جادویی و خیال‌انگیز نبودند. برای همین خودش دست به کار شد و رمان‌های هیجان‌انگیزی درباره دنیای نقشه‌ها نوشت.

 

بخشی از متن کتاب:

جو قطب‌نما را باز کرد و به بکت گفت «سوزنش رو می‌بینی؟ خیلی می‌لرزه. از قطب‌نمای قدیمی‌ام هم بیشتر می‌لرزه. برای این‌که حساس‌تر و دقیق‌تره. فرانسی هم همین‌طوریه. نسبت به آدم‌های دیگه حساس‌تره ولی چیزهای بیشتری رو هم تجربه می‌کنه. می‌تونه صداهای بیشتری رو بشنوه. یه عالمه صداهای بلند رو با هم می‌شنوه. برای همینه که اون‌قدر از جمعیت زیاد آدم‌ها می‌ترسه. اون همه جار و جَنجال، صدای وحشتناکی توی سرش درست می‌کنن. اما خوبیش اینه که رنگ‌ها براش درخشان‌ترن و شکل‌ها و اُلگوهای همه چی رو می‌تونه ببینه. همه چی هم دقیق یادش می‌مونه. همهٔ تیم‌ها کسی رو دارن که نقشه‌ها رو براشون طراحی می‌کنه. فرانسی طراح و البته سِلاح سِری و مخفی ماست. ما به خاطر فرانسی شانس بردن توی این مسابقه رو داریم. البته اون توی خونه مثل آدم‌های عادیه. منظورم اینه که کارهای روزمره‌اش رو مثل بقیه انجام می‌ده. برای خودش چای می‌ریزه، لباس‌های تمیز و خیس رو پهن می‌کنه تا خشک بشن، فقط… لباس‌ها رو به ترتیب رنگ‌های رنگین‌کمون پهن می‌کنه!»

بکت هویج را نوازش کرد. «درسته. فکر کنم هیچ‌وقت نفهمم دقیقاً چند نوع آدم توی دنیا وجود دارن.».

رمان نوجوان «رقابت کوهستانی» به قلم ایرلیس هانتر با ترجمه ملیکا خوش‌نژاد در ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و به بهای ۲۲۰ هزار تومان از سوی نشر ادامه (کودک و نوجوان نشر اطراف) منتشر شده است.