به گزارش کودک پرس ،هادی خورشاهیان، مسئول واحد نظارت بر ضوابط نشر کتب کودک و نوجوان، شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است. وی هم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و هم در حوزه ادبیات بزرگسالان فعالیت دارد. خورشاهیان هماکنون در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه صدور مجوز برای کتابهای داستان مشغول به کار است. از سال ۱۳۷۰ آثارش در مطبوعات به چاپ رسیده و تاکنون در حدود بیش از هشتاد جلد کتاب در حوزههای ادبیات کودک و نوجوان، شعر، ادبیات داستانی، ترجمه، نقد ادبی، نمایشنامه و فیلمنامه از او منتشر شده است.
آثار وی در چند همایش و کنگره برگزیده شده و در چند همایش و کنگره نیز بهعنوان داور حضور داشته است. کتابهای او برنده جوایز متعددی همچون مسابقه قلم، جشنواره شعر رضوی، بهترین کتاب سال دفاعمقدس، اثر برتر اولین کنگره شعر زنان عاشورایی، برگزیده سومین جایزه ادبی یوسف، رتبه برتر شعر ایثار و شهادت، برگزیده سومین دوره جشنواره شعر فجر و سیزدهمین دوره جشنواره قلم زرین شدهاند. گواهینامه هنری درجه دو در رشته شعر، معادل فوقلیسانس به او اعطا شده است. در راستای پرونده ادبیات کودک و نوجوان با وی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
کتاب در حوزه کودک و نوجوان جایگاه خود را حفظ کرده است
اوضاع این روزهای ادبیات کودک و نوجوان ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
خورشاهیان: ما هیچ پدیدهای را نمیتوانیم جدا از باقی پدیدهها ارزیابی کنیم. ادبیات کودک و نوجوان را هم باید در مجموع با همه مسائل دیگری که در حوزه فرهنگ، اجتماع و امور مختلف وجود دارد، مقایسه کنیم. اگر ما از نظر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در شرایط مطلوبیم، مطمئن باشیم ادبیات کودک و نوجوان هم در شرایط مطلوب است. الان با توجه به دغدغه این روزهای مردم و با تناسب سرنوشتی که در ادبیات، کتاب و فرهنگ حاکم است، کتاب بهخصوص در حوزه کودک و نوجوان جایگاه خودش را حفظ کرده است. با همه مشکلاتی که وجود دارد اما در بخش کودک و نوجوان کتابها روز به روز از نظر کیفیت بهتر میشوند، تکنیکهای تصویرگری بیشتر میشود. از سوی دیگر نویسندههای این حوزه نسبت به سابق بیشتر شدهاند. در مجموع با توجه به تمام شرایط موجود در جامعه ایران و جامعه جهانی احساس میکنم که کتاب کودک و نوجوان در شرایط خوبی قرار دارد.
درصد کتابهای بیکیفیت در حوزه کودک و نوجوان کمتر است
چرا کتاب در حوزه کودک و نوجوان به نسبت حوزه بزرگسال شرایط بهتری دارد؟
خورشاهیان: به جهت اینکه هر کسی که در حوزه بزرگسال مینویسد بهسرعت آنرا با صرف هزینهای چاپ میکند اما کتاب کودک با توجه به هزینههای دیگری همچون تصویرگری معمولاً به این سرعت به بازار ارائه نمیشود. بنابراین درصد کتابهای بیکیفیت در کودک و نوجوان نسبت به بزرگسال هم از نظر محتوایی و هم از نظر کتابآرایی بهمراتب کمتر است.
کتاب ترجمه الزاماً آسیبزننده نیست
بسیاری بر این باورند که محتوای کتابهای کودک در بسیاری از موارد با فرهنگ ایرانی-اسلامی منافات دارد؟
خورشاهیان: خیلی از موارد که الان در جامعه ما ساری و جاری است با فرهنگ ایرانی- اسلامی منافات دارد. من معتقدم که در بحث کتاب کودک و نوجوان، این موارد در حداقل است. یعنی نویسندگان، تصویرگران و افرادی که در حوزه کودک و نوجوان کار میکنند، قاعدتاً مواردی را که در حوزه بزرگسال بیان میکنند در حوزه کودک و نوجوان نمیگویند. برخی مسائل در بخشهای مختلف توسط مترجم، ناشر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، غربالگری شده و برخی مسائلی که منافات جدی دارند، حذف میشوند. ولی کتابهای ترجمه با فرهنگ ایرانی-اسلامی بهخاطر سبک متفاوت زندگیشان منافات دارد اما به این معنی نیست که به فرهنگ ما آسیب بزند. ما میدانیم که با آنها تفاوت داریم، بنابراین این مغایرت الزاماً آسیبزننده نیست.
از طرفی هم برای ناشر بیشتر صرف میکند که کتاب ترجمه را وارد بازار کند.
خورشاهیان: مخاطب هم بیشتر دوست دارد، چون کیفیت آثار خیلی فرق دارد. بنابراین کتابهای تالیفی نه از نظر حجم و نه از نظر کیفیت به اندازه کتابهای ترجمه نیست، گو اینکه باز تصویرگری ما شاید جایگاه بهتری در سطح جهان داشته باشد.
اگر تلویزیون یک اسطوره بسازد، تأثیرگذار میشود
با توجه به افزایش کتابهای ترجمه در بازار، برخی معتقدند که الگوی کودکان ما اسطورههای خارجی شده و اسطوره ایرانی ندارند.
خورشاهیان: من یک پسر هشت ساله و یک دختر پنج ساله دارم، کارتنهای ایرانی و پهلوانهای ایرانی را هم دوست دارند. اتفاقاً بتمن و سوپرمن و… را نمیفهمند. جذاب است نمیگویم نیست. اسطورهسازی به این معنی که بگویند این اسطوره است، نیست. بچهها آنقدر باهوش شدهاند که وقتی میبینند طرف یک کار محیرالعقولی انجام میدهد میگویند این که شد «هندی!»، آدم که نمیتواند این کارها را انجام دهد. هم اینکه کودکان امروز دیگر نمیپذیرند که بتمن یا سوپرمن میآید و دنیا را نجات میدهد!
اسطورههای شاهنامه هنوز گمنامند.
خورشاهیان: کمابیش برروی شاهنامه کار کردهاند ولی آنقدر به این مقوله پرداخته نشده است. بعد هم اسطورهسازی از شاهنامه در بحث کتاب خیلی اتفاق نمیافتد، اینها باید وارد کارتن کودکان شود تا تاثیرپذیر شوند. تا زمانی که کارتن نشود و بچهها تصویر آن را نبینند، اتفاقی نمیافتد. اینکه یک کتاب اسطورهای بسازد، مثلاً در تیراژ یک یا دو هزارتا مگر چه تأثیری ممکن است در کوتاهمدت بگذارد؟ مگر اینکه مرتب تکرار شود. اما اگر تلویزیون اسطورهای بسازد، تأثیرگذار میشود.
کتاب بازاری هم مخاطب خودش را دارد
در گفتوگوهای قبلی در همین پرونده به موضوع کتابهای کودک و نوجوان بازاری که در سوپرمارکتها و دکههای روزنامهفروشی به فروش میرسند هم صحبت شد، این سبک از آثار را تا چه میزان معضل ادبیات کودک میدانید؟
خورشاهیان: اینها یک بخش قابل توجهی هستند و اصلاً نمیشود فکر کنیم که حق حضور ندارند. در بزرگسالان هم همینطور است. همه کتابها که ادبیات جدی نیستند. برخی کتابها مشهور به ادبیات عامهپسند هستند. در کشور ما سالی ۸۵ تا ۹۰ فیلم تولید میشود که معدود آنها هنریاند اما باقی برای گیشه هستند، مردم میروند و میبینند. یا خیلی از سریالهایی که در تلویزیون پخش میشود، ممکن است درجه یک نباشد، طنز باشد ولی مردم تکرار ۱۰باره آنها را هم نگاه میکنند.
این کتابها هم وجود دارند، از همه هم نباید توقع داشته باشیم بروند کتابهایی با تصویرگری خوب و با متن مناسب تهیه کنند. بله، آن کتابها ادبیاتشان شاید خیلی قوی نباشد، تصویرگریشان عموماً یکدست و کارتنی باشد ولی مخاطب خودش را دارد.
ادبیات ترسناک یک ژانر مشهور در دنیاست
یکی دیگر از ضعفهای ادبیات کودک و نوجوان مسئله تصویرگری و انتخاب تصویرهای ترسناک در داستانها و ترانههای کودکان است؛ به نظر شما دلیل استفاده از این نوع سبک تصویرگری در برخی از آثار چیست؟
خورشاهیان: این سؤال را نمیدانم چه کسی طرح کرده و کدام کتابها را دیده است. ادبیات ترسناک یک ژانر مشهور در دنیاست و در افسانههای خودمان شخصیتهای ترسناک هم فراوان بوده است. در قصههای کودکی من و شما هم که مادربزرگها تعریف میکردند بالاخره هیولایی، لولویی، جنی، دیوی، وجود داشت. این ژانر ترس در ذات بشر بوده است.
تأثیر منفی روی آنها نمیگذارد و از کتاب دلزده نمیکند؟
خورشاهیان: اتفاقاً نوجوانان به رمان ترسناک بسیار علاقه دارند، جزء چیزهایی نیست که بخوانند تا بترسند، برای لذتش میخوانند. بله، یک جایی اگر افراطی شود خب ایراد دارد، اصلاً جای تردیدی وجود ندارد. هر چیزی افراطی شود، ایراد دارد. باز کتابهای ترسناک نسبت به بازیهای ترسناکی که بچهها بازی میکنند، قابل مقایسه نیست.
کتابهای گویا از نظر تلفظ برای کودکان جذاب است
نظر شما نکات مثبت و منفی کتابهای گویا برای سنین کودک و نوجوان چیست؟
خورشاهیان: این کتابها بهخصوص برای گروه پیشدبستانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند، مناسب است. کتابهای گویا این حُسن را دارند که از بین همه کتابها، انتخاب شدهاند، یعنی یک بار غربالگری اتفاق افتاده است. نکته بعدی اینکه شخصی که کتاب را میخواند صدایی حرفهای دارد و کتاب را درست میخواند. ممکن است وقتی والدین کتاب را برای فرزندان خود بخوانند، اینتونیشن (پستی و بلندی کلمات) را خوب رعایت نکنند، بعضی از کلمات را درست نخوانند، لحن را درست ادا نکنند، مثلاً همه جملات اعم از سؤالی، خبری و … را با یک لحن بخوانند. بنابراین این کتابها از نظر تلفظ برای کودکان جذاب خواهد بود.
یکی از معایب کتابهای گویا این است که کودک در مرحله زبانآموزی در سه سال اول دوره ابتدایی برخلاف بزرگسالان که خود به خود کلمات را در ذهن متصور میشوند، این قدرت را ندارند. بهتر است که متن کتاب را هم ببینند تا کلمات را خوب یاد بگیرد. در حال حاضر به اجبار کرونا، فضای مجازی در اختیار کودکان قرار دارد و جدا از متنهای درسیشان ممکن است متنهای دیگری هم ببینند و کلمات را درست یاد نگیرند. بنابراین بهتر است کودکی که در سنین زبانآموزی است در کنار کتاب صوتی کتاب فیزیکی آن را هم داشته باشد.
تلویزیون نگاه نکنیم تا جای کتاب خواندن را نگیرد!
برخی معتقدند داستانهای صوتی جای کتابهای فیزیکی را میگیرند و آمار مطالعه از همینی هم که هست پایینتر میرود.
خورشاهیان: من خیلی اصراری ندارم که ما تا ابدالدهر به همین شکل مطالعه کنیم. مگر قدیمها این شکلی بوده است؟ قرار نیست ما همیشه به یک روال معمول کتاب بخوانیم. اگر اینجور باشد که پس باید گفت تلویزیون هم نگاه نکنیم به این دلیل که جای کتاب خواندن را میگیرد! سینما هم نرویم چون جای کتاب خواندن را میگیرد! رادیو گوش ندهیم بهخاطر اینکه جای روزنامه خواندن را میگیرد! نه! هر کدام، بخش خودش را دارد و واقعاً هم اصرار نداشته باشیم تا ابدالدهر به همین شکل جلو برویم. شاید تا پنج سال دیگر نیازی نباشد که از نظر فیزیکی کتاب بخوانیم. نیازی به این چرخه حیرتانگیز تولید کتاب نباشد. حالا نمیخواهم بحث را محیط زیستی کنم.
از طرفی کسانی که نابینا هستند، افراد کمسواد، بیحوصله و … کتاب صوتی بسیار به آنها کمک میکند. من خود نویسندهام، کتابخوان هم هستم ولی شاید حوصله نداشته باشم رمانی مثل جنگ و صلح که هزار و ۵۰۰ صفحه است را بخوانم، دوست دارم در ایام فراغتم صوتیاش را گوش کنم، چه ایرادی دارد؟ به نظرم جای کتاب فیزیکی را نمیگیرد، اگر هم بگیرد نباید نگران باشیم چون وقتی چیزی جای چیز دیگری را میگیرد، عموماً آن ادوات یا دستگاه قبلی کشش لازم را نداشته است. منکر اینکه خواندن کتاب فیزیکی کم میشود نیستم ولی اینکه فکر کنیم آسیب خاصی بزند؟ نه! به نظرم آسیب خاصی نمیزند. این جمله را هم اضافه کنم تا منتقدان ناراحت نشوند. بستگی به والدین هم دارد. ما خودمان کتابخوانیم، فرزندانمان هم کتابخوانند.
با کتاب صوتی اتفاق بدی نمیافتد!
یعنی فرهنگ کتابخوانی در خانوادهها شکل میگیرد.
خورشاهیان: بله. اصلاً نگران نباشیم. کتاب خواندن صرفاً این نیست که کتاب فیزیکی دستمان بگیریم و بخوانیم. چون ما به سه دلیل کتاب میخوانیم؛ یا میخواهیم مطلبی را یاد بگیریم، یا میخواهیم ما را سرگرم کند، یا میخواهیم لذت ببریم. کتابهای کمکآموزشی را اگر بهصورت PDF بخوانیم اتفاقی میافتد؟ اگر صوتی باشد مشکلی دارد؟ نه اتفاق بدی نمیافتد.!
ارسال دیدگاه