به گزارش کودک پرس ،در ایران پدرها و مادرها مقابل فرزندشون همدیگر را نوازش نمی کنند و در آغوش نمی کشند و اینکار رو مقابل کودک زشت می دانند… اما هنگام مشاجره رعایت فرزند را نمی کنند و مقابل او با هم مشاجره می کنند و فرزند چه بسا از داد و بیداد آن ها به گریه می افتد! خوب در ایران کودکان از کجا مهرورزی بیاموزند؟ نوازش و مهرورزی در مدرسه ممنوع است. در خانواده ممنوع است. پس ذهن کودک در ایران بیشتر از مهرورزی، خشونت را می آموزد. در جهانی زندگی میکنیم که باید پنهانی عشق ورزی کرد، در حالی که در روز روشن خشونت را تمرین می کنند.
خشونت خانگی از جمله روابط ناسالمی است که مواجهه کودک با آن می تواند اثرات بسیار وخیمی روی روحیات و نوع رفتارش گذاشته و شخصیت انسان بالغی که قرار است در آینده باشد را شدیدا تحت تاثیر قرار دهد. برخلاف باور همگانی که محیط خانه را محیطی امن تصور می کند، «خانه» می تواند بیش از هر مکان دیگری برای کودکان ناامن و خطرناک باشد.
کودکان در خانه خود بیش از هر جای دیگر در معرض خشونت قرار می گیرند. آنان یا به صورت مستقیم قربانی خشونت والدین و نزدیکان خود می شوند و یا به طور غیر مستقیم و تنها با مشاهده اعمال خشونت بین والدین آسیب می بینند. وجود حتی خشونت لفظی بین والدین در مورد مسائلی که به کودک مربوط می شود می تواند حس تشویش و اضطراب را در او بیدار کرده و در او احساس ناامنی ایجاد کند. اگر در این گونه مواقع کودک احساس کند که خودش عامل اختلاف و عدم توافق و در نتیجه منشأ بروز خشونت بین والدینش بوده، امکان آسیب پذیریش بیشتر شده و احتمال این که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار شود و نشانه هایی از افسردگی بروز دهد افزایش می یابد.
خانواده اولین محیطی است که کودک رفتارهای اجتماعی را در آن یاد می گیرد. کودک در سنین پایین و قبل از رفتن به مدرسه، هیچگونه امکان مقایسه بین محیط خانواده با اماکن دیگر را نداشته و خود را تا جایی که امکان دارد با آنچه در محیط خانوادگی اش می بیند، تطبیق می دهد. کودکی که نیاموخته باشد چگونه مشکلاتش را بدون خشونت و با گفتگو حل کند وقتی در رابطه با همسالان خود در مدرسه و خارج از محیط خانه قرار میگیرد به احتمال زیاد رفتارهای نامناسب و خشنی از خود بروز خواهد داد.
این رفتارها طرد شدن و حتی در مواقعی اخراج او را از مدرسه به دنبال خواهد داشت. به مرور این کودک یا نوجوان، تنها در معاشرت با کودکان و نوجوانانی شبیه به خود احساس راحتی خواهد کرد و در نتیجه احتمال جذبش به گروه های خشن و بدسابقه بیشتر می شود. در چنین شرایطی پیوستن به نهادهای اجتماعی از قبیل مدرسه یا تیم های ورزشی دشوار تر شده و بخت یادگیری و بروز رفتارهای درست اجتماعی از او گرفته می شود.
انتظار میرود کودکان همان گونه که شاهد نزاع والدین خود هستند بتوانند حسن معاشرت و مهرورزی پدر و مادر خود را ببینند و از آن ها بیاموزند که باید در برخی موقعیتها عذرخواهی کرد یا به راحتی اعضای خانواده خود را مورد مهر و محبت قرار داد. اما همواره این خلأ در مناسبات و رفتارهای اجتماعی به چشم میخورد و پدرها و مادرها سعی میکنند از محبت به یکدیگر در کنار فرزندان خودداری کنند. رویکرد و باورهای غلط باعث میشود کودکان شاهد ابراز محبت والدین به یکدیگر نباشند.
پدر و مادران بسیاری سعی میکنند در مقابل کودکان از به زبان آوردن کلمات محبتآمیز خودداری کنند تا مبادا فرزندانشان به اصطلاح پررو شوند. این باورهای نادرست در تار و پود زندگی امروزی جا خوش کرده و مانع میشوند کودکان حسن معاشرت بین والدین را ببینند و بیاموزند. حقیقت این است که یادگیری مهارتهای اصولی زندگی یک ضرورت است زیرا زندگی در عصر حاضر حتی با زندگی در ۵ سال گذشته قابل مقایسه نیست و نمیتوان فرمولهای تربیتی ۵ سال پیش را هم بعضاً برای کودکان امروز به کار برد و آن ها را از آموزش مهارت حسن معاشرت محروم کرد.
در واقع برای اینکه کودکان ارتباطات سالم اجتماعی را بیاموزند، گسترش مناسبتهای بین زوجین یک ضرورت است. چراکه همواره زبان رفتار بسیار کار آمدتر و مؤثرتر از گفتار است؛ به عبارت دیگر، کودکان آنچه را میبینند و حس میکنند بیشتر می پذیرند و تکرار میکنند. فرزندانی که امروز پرخاشگری را در خانوادهها طوطی وار میآموزند نیازمند یادگیری حسن معاشرت و مهرورزی هستند تا بتوانند دوران بزرگسالی را با موفقیت سپری کنند.
ارسال دیدگاه