به گزارش کودک پرس ، آتوسا صالحی، شاعر، نویسنده و مترجم، فعالیتش را با مجله سروش نوجوان آغاز کرد و بعدها با نشریههایی چون مجله همشهری، هفتهنامه و روزنامه آفتابگردان، روزنامه شرق و ایران همکاری کرد و در سالهای بعد مسئولیتهایی چون مدیریت باشگاه کتاب افق و عضویت در شورای مباحث نظری و رمان نوجوان کانون پرورش فکری و سرویراستاری انتشارات «پیدایش» را برعهده داشت. همچنین داوری جوایزی مانند پروین اعتصامی و کتاب سال وزارت ارشاد، جشنواره سپیدار، جشنواره کتاب برتر و ادبیات کودک شیراز و کتاب سال کانون پرورش فکری را نیز در کارنامه خود دارد.
از وی تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر شده و جایزههایی را هم از جشنوارههای گوناگون دریافت کرده است؛ از جمله منتخب کتابخانه مونیخ، جایزه پروین اعتصامی، کتاب تقدیری سال، جایزه بانوی فرهنگ، کتاب برگزیده شورای کتاب کودک و تندیس جعفر پایور برای بهترین بازآفرینی، لوح زرین جشنواره کتاب و مطبوعات کانون پرورش فکری و قلم بلورین جشنواره مطبوعات. در ادامه گفتوگو با آتوسا صالحی درباره ترجمه کتابهای کودک و نوجوان، مؤلفههای انتخاب یک اثر و دلایل آشفتگی بازار ترجمه و سردرگمی مخاطبان میخوانید.
در انتخاب یک اثر برای ترجمه مؤلفههای گوناگونی مطرح است، تأثیرگذاری اثر روی مخاطب و خلاقیت و نوآوری نویسنده بیش از سایر مؤلفهها مهم است و سپس داستانپردازی یک اثر، جذابیتهای هنری و ادبی آن و کشش داستانی اهمیت دارد.
موضوعات متنوع برای کودکان و نوجوانان را میتوان در نظر گرفت. در زمینههای آثار واقعگرا طنز و آموزشی ترجمه کردهام. کتاب «۳۵ کیلو امیدواری» یک اثر آموزشی مفید برای نوجوانان است که میتواند تأثیر مثبتی در آموزش و پرورش و دیدگاه معلمان داشته باشد و نگرش آنها را به تعلیم و تربیت تغییر دهد. بنابراین موضوع یک اثر اهمیتی ندارد، اینکه چه تأثیری بر مخاطب خواهد گذاشت مهم است.
اگر ترجمهای از یک اثر وجود داشته باشد، باز هم اقدام به ترجمه آن میکنید؟
پیش از ترجمه یک اثر، بررسی میکنم که مترجمی آن را ترجمه نکرده باشد، مگر اینکه آن ترجمه قدیمی یا نامناسب باشد، زیرا وقت کم و تعداد کتابها بسیار است و ترجمه موازی و تکراری قابل توجیه نیست.
آشفتگی وضعیت ترجمه را ناشی از چه مسائلی میدانید؟
یکی از دلایل این امر میتواند به پررونق شدن ترجمه کودک و نوجوان مرتبط باشد و ناشران بسیاری در این حوزه وجود دارند و یا به تازگی به این حوزه ورود کردهاند که تخصصی ندارند و سود برای آنها اولویت دارد. بنابراین ممکن است یک اثر را چندین ناشر و یا مترجم ترجمه و چاپ کنند. به همین دلیل همزمان از یک اثر شش ترجمه وارد بازار میشود. نبود کپیرایت هم عامل اصلی است و باعث شده ناشران سودجو بدون توجه به ترجمههای دیگر که در بازار نشر هم موفق ظاهر شدهاند، دست به انتشار ترجمه دیگری از آن اثر بزنند، زیرا میخواهند سهمی از این سود را نصیب خود کنند.
آیا ترجمههای بیرویه به آثار تألیفی آسیب میزند؟
فقط ترجمهها نیستند که به حوزه تألیف آسیب میرسانند، موارد متعددی دیگری هم وجود دارند، اما در ابتدا باید نگاهی به آثار تألیفی داشته باشیم، زیرا در صورتی که این آثار محتوا، ویرایش، طرح روی جلد و … خوبی داشته باشند، به چاپهای متعدد هم میرسند. یک اثر تألیفیام به چاپ بیست و یکم رسیده است.
در موفقیت این اثر خودتان بیشتر دخیل بودهاید یا ناشر؟
به نظرم یک گروه را باید در موفقیت اثری مؤثر دانست، زیرا مترجم، ویراستار، ناشر، تصویرگر و … دخیلاند و فعالیت جمعی از افراد متخصص در کنار هم قطعاً نتیجهبخش خواهد بود و مخاطب هم از آن استقبال میکند. اما برخی ناشران سلیقه به خرج نمیدهند و یا در معرفی و تبلیغ اثر سرمایهگذاری نمیکنند تا دیده شود و به همین دلیل با شکست مواجه میشود.
به نظر شما چرا حوزه ترجمه رها شده است؟
نمیتوان به طور کلی گفت که ترجمهها خوب نیستند و آثار ترجمهای محتوای مناسبی ندارند و یا نظارتی نمیشود، زیرا ممکن است در میان انبوه آثار ترجمهای اثری با محتوای ضعیف منتشر شود و یا از نظر گروه سنی برای برخی مخاطبان مناسب نباشد، زیرا برخی ناشران حرفهای نیستند و کمیت برای آنها مهم است.
این مسئله از نظر چگونگی ترجمه یا ضعف یا قوت آن است، اما سؤال من درباره نامناسب بودن محتوای ترجمه از نظر فرهنگی و عرفی است؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این کتابها نظارت کافی میکند و نسبت به کتابهایی که برای مخاطبان کودک و نوجوان منتشر میشود حساسیت ویژهای دارد. بنابراین تاکنون کتابی را با محتوای نامناسب که با شرایط فرهنگی، اجتماعی و عرفی جامعه ما سازگار نباشد ندیدهام و اگر اثری برای گروه سنی خاصی مناسب نیست، اما برای سایرین اثر خوبی محسوب میشود نمیتوان بر مترجم خرده گرفت. اما برخی انتقادهایی به آثار فانتزی دارند که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد و این مسئله را باید به والدین سپرد که کتابهای مناسب را برای فرزندان انتخاب کنند.
همانطور که کودک به بازی نیاز دارد به آثار سرگرمکننده، فانتزی، هیجانی و … هم نیاز دارد، حال اینکه چه اثری در دسترس این مخاطبان قرار دهیم، بستگی به والدین و آموزش و پرورش دارد، زیرا شورای کتاب کودک، لاک پشت پرنده، سایت کتابک و … فهرستهای خوبی از آثار را معرفی میکند که به نظرم اتفاق فرخندهای است و میتواند راهنمای خوبی باشد
ذهن دستنخورده کودک باید با چه آثاری پرورش یابد؟
باید به مسائلی همچون سرگرمی، بازی و آموزش برای کودکان و نوجوانان توجه کرد، زیرا همانطور که کودک به بازی نیاز دارد به آثار سرگرمکننده، فانتزی، هیجانی و … هم نیاز دارد، حال اینکه چه اثری را در دسترس این مخاطبان قرار دهیم، بستگی به والدین و آموزش و پرورش دارد، زیرا شورای کتاب کودک، لاکپشت پرنده، سایت کتابک و … فهرستهای خوبی از آثار را معرفی میکنند که اتفاق فرخندهای است و میتواند راهنمای خوبی باشد.
اگر نگاه کلی به آثار ترجمهای داشته باشید، آنها تهاجم فرهنگی یا تبادل فرهنگی محسوب میشوند؟
این بهترین موقعیتی است که ادبیات در اختیار کودکان قرار میدهد و آنها میتوانند با فرهنگ کشورهای گوناگون آشنا شوند و بسیاری از تجربههایی که شاید برای آنها خطرناک و یا همراه با درد باشد یا فرصت تجربه کردن شرایط گوناگون را نداشته باشند، میتوانند با خواندن این آثار تجربههای خوبی را به دست آورند. اگر بخواهیم مخاطبان را محدود کنیم، در واقع آنها را از منبع بزرگی از تخیل، الهام، خلاقیت و شناخت جهان محروم کردهایم.
حضور و همراهی روانشناس کودک در ترجمه یک اثر خوب چه اندازه مؤثر است؟
این مسئله بستگی به شناخت و تجربه مترجم و ناشر دارد که آگاهی کافی از مسائل مخاطبان مورد نظر خود داشته باشند. اگر این گونه نباشد، همراهی روانشناس کودک میتواند کمککننده باشد.
منبع: ایکنا
ارسال دیدگاه