تبر کُند ریشه‌کنی کار کودکان

با انتشار گزارشی با عنوان تبر کُند ریشه‌کنی کار کودکان، به موضوع روز جهانی مبارزه با کار کودک به عنوان یکی از پدیده‌های مهم جامعه می‌پردازیم.

به گزارش کودک پرس ، برخی پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را باید پذیرفت چرا که وجود دارند و سال‌های زیادی در کنار آن‌ها زیسته‌ایم. یکی از این پدیده ‌ها که توامان زیر‌مجموعه‌ای از مسائل اقتصادی و اجتماعی جامعه بوده، کار توسط کودکان است!

امروز، روز جهانی مبارزه با کار کودک است؛ ما کودکان کار را می‌بینیم، پس هستند.

در طول تاریخ مبارزه برای مقابله با افزایش کار توسط کودکان دربیشتر جوامع شکل گرفته است که نمی‌توان این مبارزه‏ها را صددرصد موفق دانست؛ اگر موفقیتی وجود داشت در نزدیک‌ترین چهارراه محل زندگی‌مان هیچ کودک کاری نمی‌دیدیم. بسیاری از فعالان حوزه کودک با این موضوع که ریشه‌کن کردن کار توسط کودکان در برهه کنونی ناممکن است، کنار آمده‌اند و تلاش اصلی آن‌ها روی کاهش و یا سهل شدن فعالیت این کودکان است.

باید پرسید آیا فعالان اجتماعی راه حل‌های دائمی کار توسط کودکان را فراموش و تنها به کاهش فعالیت‌ یا در اختیار گذاشتن برخی امکانات رفاهی برای آنها بسنده کرده‌اند؟
شاید با خود بگویید سال‌ها است که از کودکان کار سخن به میان آمده است اما چرا راه حلی برای ریشه‌کن شدن آن پیشنهاد نمی‌شود؟ چرا در کشور ما حتی توان و امکانات شناسایی آنها نیز وجود ندارد؟ چرا کسی کاری نمی‌کند؟

تلاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی برای کاهش آسیب‌ها
وقتی از کودک کار حرف می‌زنیم در وهله اول همین کودکان دستمال به دست که با تمام جثه خود روی شیشه ماشین وِلو می‌شوند یا کودکانی که با گل، آدامس و … به سراغ شما می‌آیند، در ذهن متواتر می‌شود.
حال اینکه کار توسط کودکان جنبه‌های فراتری دارد و بسیاری از کودکان در نقاط مختلف جهان در کارگاه‌ها و یا کارخانه‌ها مشغول هستند.

در ایران نیز دست‌کمی از بیرون مرزهایش ندارد، کودکان کار می‌کنند و نمی‌توان آن راکتمان کرد.
کار توسط کودکان در نگاه اول شاید نفرت از والدین را در افراد به وجود بیاورد؛ حال اینکه بسیاری از این کودکان بی سرپرست و یا بدسرپرست هستند.
این تنها بخشی از آنها را شامل می‌شود و خانواده بخشی دیگر از این کودکان توان تامین هزینه‌های روزمره خود را ندارند و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیش از آنچه شما در کوچه و خیابان‌های شهر خود می‌بینید روی «زندگی» آنها آوار شده است.
به هر دلیلی این کودکان مجبور هستند چه به دلخواه و چه از روی اجبار به خیابان‌ها بیایند ویا در کارگاه‌ها سریع‌تر از آنچه تصورش را می‌کنیم، وارد بازار کار شوند.

با تمام مشکلاتی که سال‌ها کودکان کار با آن دست و پنجه نرم کرده‌اند، نهادهای دولتی و غیردولتی در کشور همواره تلاش کرده‌اند تا مشکلات آنها را حل کنند. پس از سال‌ها این نهادها به این نتیجه رسیده‌اند که ریشه‌کن کردن کار توسط کودکان «فعلاً» ممکن نیست در نتیجه راهی که در پیش گرفته‌اند، کاهش آسیب‌هایی است که از این طریق به کودکان وارد می‌شود.
راه‌های فراوانی پیشنهاد شده است، NGOها پا پیش گذاشتند و اقداماتی انجام دادند و دولتمردان نیز در قالب سازمان‌ها تا حدودی جنبه حمایتی را بازی کردند.
از جمله مواردی که تلاش شد تا زندگی برای کودکان کار ساده‌تر از گذشته شود تلاش برای جلوگیری از جنبه استثماری کار توسط کودکان بود.

بسیاری از این کودکان که در کوچه و خیابان‌ها نزد شما می‌آیند برای فروش اجناسشان، در قالب باندهای بزرگتری کار می‌کنند که ممکن است حق و حقوق آنها خورده شود! «تلاش برای کاهش ساعات کاری این کودکان»، «اقداماتی جهت ایجاد فضا برای درس خواندن»، «جلوگیری از به کارگیری کودکان در کارهای فیزیکی که از توان آنها خارج بوده»، «داشتن بیمه» و … از جمله مواردی است که توسط نهادهای دولتی و غیردولتی برای احقاق بخشی از حقوق کودکانی که کار می‌کنند، انجام شده است.

جلوگیری از تولید یک آسیب اجتماعی و ساماندهی افرادی که پیش از آن با آسیب اجتماعی درگیر شده‌اند
فاطمه زارع، مددکار اجتماعی در گفت‌وگو با روزنامه «ابتکار» با اشاره به این موضوع که در مواجهه تمام آسیب‌های اجتماعی در کشور ما با دو مقوله ریشه‌کنی و کاهش آسیب مواجه هستیم، می‌گوید: «در ابتدا برای مقابله با یک آسیب اجتماعی افکار عمومی و سازمانی بر این موضوع تمرکز می‌کند که باید آن آسیب را به صفر برسانیم. حال اینکه پس از مدتی مبارزه به این نتیجه می‌رسیم که ریشه‌کنی امکان‌پذیر نخواهد بود در نتیجه به دنبال آن می‌رویم که آسیب را به حداقل برسانیم.»
وی ادامه می‌دهد: «ما نمی‌توانیم تولید آسیب اجتماعی را متوقف کنیم در نتیجه به راهی فکر می‌کنیم که آن را کاهش دهیم و همه این‌ها در گِرو ساماندهی مناسب ایده‌ها است.

در همین راه برای حرکت به سمت ریشه‌کنی همزمان باید برای جلوگیری از تولید بیشتر آن آسیب اجتماعی گام برداریم و در کنار آن به افرادی که در گذشته دچار آن آسیب شده‌اند، بپردازیم.
هرچند برای ریشه‌کنی نیز باید سیاست‌های کلانی در سطح کشور اعمال شود و نیاز به همراهی همه‌جانبه دارد، که بعید به نظر می‌رسد، امکانپذیر باشد.»

زارع می‌گوید: «در مواجه با کودکان کار باید به سراغ خانواده‌‌های آنها رفت؛ خانواده‌هایی که توامان درگیر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند و فقر این سه مورد در زندگی آنها محسوس است.
این راهکاری است که برای جلوگیری از تولید بیشتر آسیبی به عنوان کودک کار می‌توانیم صورت دهیم. خانواده‌هایی که در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند، اگر تدابیر درستی برای آموزش در سه سطح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنها صورت دهیم، شاید موثرترین گام در کاهش کودکان کار در جامعه باشد.»

زارع با بیان اینکه ایده «خانه کودک» گامی موثر برای آموزش کودکانی است که هم اکنون درگیر کار هستند، می‌افزاید: «در خانه های کودک که متاسفانه تعداد آنها قابل قیاس با نفرات کودک کار در سطح جامعه نیست، آموزش‌هایی مانند سوادآموزی و یا موسیقی و بسیاری دیگر صورت می‌پذیرد که می‌تواند برای کودکی که کار می‌کند، این سوال را ایجاد کند که چرا کار در خیابان و یا کارگاه را رها نکنم و به کار در رشته و شاخه‌ای که به آن علاقه مند هستم بپردازم؟
ایجاد همین یک سوال کوچک، می‌تواند زندگی کودک را تغییر دهد. این موضوع نیز حائز اهمیت است که بسیاری از فعالان حوزه کودکان کار با این تصور که این افراد باید 100 درصد در اختیار قرار بگیرند تا آموزش ببینند، انگیزه‌های کودکان را کور می‌کنند؛ به این معنی که بسیاری از این کودکان کمک خرج و یا سرپرست خانواده هستند.
حال اینکه ما می‌توانیم با آموزش به آنها در کنار کاری که انجام می‌دهند، بگذاریم مسیر زندگی خود را خودشان پیدا کنند.»

این مددکار اجتماعی ادامه می‌دهد: «چرا ما باید سامانه 123 را داشته باشیم که بیاید و کودکان کار را جمع آوری کند؟
حال اینکه می‌توانیم از همین سامانه برای آموزش به این کودکان، آن هم در ساعات کاری آنها استفاده کنیم.
این موضوع نیز قابل ذکر است که بسیاری از کارشناسانی که برای حوزه کودکان کار به کار گرفته می‌شوند، افراد متخصصی نیستند؛ در حالی که ما با «کودکان» طرف هستیم؛ کودکانی که شخصیت آنها و هویت اجتماعی‌شان در حال شکل گرفتن است.»

زارع در ارتباط با وضعیت بیمه این افراد می‌گوید: «خان‌های شرکت‌های بیمه برای بیمه شدن افراد جدید به خودی خود دشوار است. حال اینکه بیمه شدن کودکان که به سن قانونی نرسیده‌اند خود ناممکن است!

بسیاری از کارگاه‌داران به دلیل ترس برملا شدن، اقدامی برای بیمه کودکان و نوجوانان انجام نمی‌دهند. هرچند اگر این کودکان تحت پوشش سازمانی چون بهزیستی باشند می توانند از آن طریق بیمه دریافت کنند و دفترچه بیمه سلامت داشته باشند و سایر بیمه‌ها مانند بیمه حوادث برای آنها ناممکن است.»

 

 

 

منبع:‌ روزنامه ابتکار