به گزارش کودک پرس در تاریخ آمده است که امام حسین(علیه السلام) به لشکر عمر سعد فرمودند:«شکم هایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مهر خورده است. دیگر حق را نمی پذیرید و به آن گوش نمی دهید.»(نفس المهموم، شیخ عباس قمی، قم، مکتبه بصیرتی، ص 245)
به زبان ساده، تاثیر لقمه حرام بر روح آدمی تا آن حد است که کسی که به خوردن آن عادت کرده است از سخنان امام معصوم (علیه السلام) نیز متاثر نخواهد شد و سرنوشت چنین انسانی البته معلوم است.
در حالات بعضی از اولیاء الله و بزرگان آمده است که گاه با خوردن یک لقمه شبهه ناک- و نه حرام- آنهم به صورت اتفاقی- و نه عمدی- تا مدتها از توفیق نماز شب محروم شده اند.
علامه جعفری (رحمه الله علیه) می گوید:
«لقمه حلال برای دل انسان، علم و حکمت و عشق و ظرافت ایجاد می کند و هنگامی که دیدی حسادت و جهل و غفلت تو روز افزون است بدان که نتیجه همان لقمه های حرامی است که خورده ای… لقمه حلال عالی ترین پدیده ای را که برای انسان ممکن است ایجاد می کند.»(شرح مثنوی، علامه جعفری، ج1، ص 719)
احادیث وارد شده در این زمینه بسیارند امّا تنها از باب تذکّر به دو نمونه بسنده می کنیم:
* پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند:
« مَنْ اَکَلَ الْحَلَالَ قَامَ عَلَی رَاْسِهِ مَلَکٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْ اَکْلِهِ … اِذَا وَقَعَتِ اللُّقْمَهُ مِنْ حَرَامٍ فِی جَوْفِ الْعَبْدِ لَعَنَهُ کُلُّ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ مَا دَامَتِ اللُّقْمَهُ فِی جَوْفِهِ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ اِلَیْهِ وَ مَنْ اَکَلَ اللُّقْمَهَ مِنَ الْحَرَامِ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ فَاِنْ تَابَ تَابَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ اِنْ مَاتَ فَالنَّارُ اَوْلَی بِهِ : هرکه از حلال غذا بخورد، فرشته ای بالای سر او می ایستد و تا هنگامی که دست از خوردن بکشد برایش استغفار می کند… اگر لقمه ای از حرام در شکم بنده وارد شود، تمامی فرشتگان آسمان و زمین او را لعنت می کنند و تا آن هنگام که آن لقمه داخل شکمش است خداوند به او نظر نمی کند و هر کس که لقمه حرامی بخورد غضب خدا را برای خود فراهم ساخته است؛ پس اگر توبه کند، خدا نیز به سوی او باز می گردد و اگر[در این حال] بمیرد پس اتش او را سزاوارتر است.»(بحارالانوار، ج 63، ص 314)
* همچنین حضرتش (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند:
« مَنْ اَکَلَ لُقْمَهَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ اَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَهٌ اَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ اَوْلَی بِهِ وَ اِنَّ اللُّقْمَهَ الْوَاحِدَهَ تُنْبِتُ اللَّحْمَ: کسی که لقمه حرامی بخورد، تا چهل شب نمازش قبول نمیشود و تا چهل صبح دعایش مستجاب نمیگردد و هر گوشتی که در بدن او از حرام روییده شود، به آتش جهنّم سزاوارتر است و هر یک لقمه حرام، باعث روییدن گوشت در بدن میشود»(بحارالانوار، ج 63، ص 314)
اثر مال حرام بر نطفه
۱- نطفه برآیند غذاهایی است که پدر و مادر مصرف می کنند؛ بنابراین بسیار بدیهی خواهد بود که درآمدهای حرام بر نسل انسان تاثیر منفی بگذارند:
* امام صادق(علیه السّلام) می فرمایند:
«کَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیه: اثر درآمد حرام در فرزندان آدمی آشکار می شود»(الکافی، ج 5، ص 124)
۲- اگر درآمد خانواده از راههای نامشروع تامین شود راه بر دخالت شیطان در تشکیل نطفه باز می شود:
* خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«اذهَبْ فَمَن تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَاِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآوکُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا… وَشارِکْهُمْ فِی الاَمْوَالِ وَالاَوْلادِ… : (ای شیطان) برو! هر کس از آنان که از تو تبعیّت کند، جهنّم کیفر شماست؛ کیفری فراوان…، و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی…»(سوره مبارکه اسراء؛ آیات63 و64)
* بر اساس روایات، شراکت شیطان در فرزندان آدمی وقتی محقّق می شود که نطفه آنها از مال حرام منعقد شده باشد:
از امام محمّد باقر در مورد چگونگی شراکت شیطان در آیه «وَشارِکْهُمْ فِی الاَمْوَالِ وَالاَوْلادِ… :
(ای شیطان) و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی…» پرسیده شد؛ فرمودند: « مَا کَانَ مِنْ مَالٍ حَرَامٍ فَهُوَ شِرْکُ الشَّیْطَانِ … وَ یَکُونُ مَعَ الرَّجُلِ حِینَ یُجَامِعُ فَیَکُونُ الْوَلَدُ مِنْ نُطْفَتِهِ وَ نُطْفَهِ الرَّجُلِ اِذَا کَانَ حَرَاماً: آنچه از مال حرام باشد شیطان در آن شریک است… وقتی که شخص با همسر خویش نزدیکی می کند شیطان با او همراهی می کند و اگر مال از حرام باشد، قسمتی از فرزند از نطفه شیطان و قسمتی، از نطفه خود شخص خواهد بود.»(بحارالانوار؛ ج101؛ ص136)
بدیهی است که نطفه ای که با مشارکت شیطان منعقد شود؛ فرزندی به بار خواهد نشاند که گرایشش به گناه، بیشتر و تربیت او سختتر است و راه رسیدن او به مدارج عالیه اخلاقی طولانی تر خواهد بود.
این تاثیر تا حدی است که در بزرگسالی نیز نشانه هایی آشکار در رفتار و کردار این گونه افراد دیده می شود:
* امام صادق(علیه السّلام) می فرمایند:
« من لم یبال ما قال و لا ما قیل فیه فهو شرک شیطان و من لم یبال ان یراه الناس مسییا فهو شرک شیطان و من اغتاب اخاه المومن من غیر تره بینهما فهو شرک شیطان، و من شغف بمحبه الحرام و شهوه الزنا فهو شرک شیطان: کسی که پروایی ندارد که چه بگوید یا چه درباره اش بگویند، شراکت شیطان است؛ و کسی که ابایی نداشته باشد از این که مردم او را در حال گناه ببینند، شراکت شیطان است؛ و کسی که غیبت برادر مومنش را بکند بدون آن که بین آنها نفرتی وجود داشته باشد، شراکت شیطان است وکسی که دلباخته محبت حرام و شهوت زنا است، شراکت شیطان است»(تفسیر نور الثقلین، ج3، ص183)
عالم بزرگ مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی می گوید:
«چون غذای حرام به شکم وارد شد مصداق آیه: «و الذی خبث لا یخرج الا نکداً: از خبیثت چیزی جز خبیث خارج نشود» و مصداق آن در ضرب المثلها این بیت است که: «از کوزه همان تراود که در اوست …» و قوت یافتن و بسته شدن نطفه ای که با لقمه حرام بسته و رشد یافته چیزی جز خباثت نمی باشد و چگونه می توان به چشم او امیدوار بود که به نامحرم نگاه نکند؟ و یا با زبان غیبت نکند؟ و این چنین است حال سایر اعضاء به نسبت به معاصی که صادر شده از شخص»(خزینه الجواهر، ص 430،)
عالم ربانی مرحوم ملّا احمد نراقی در کتاب معراج السعاده می نویسد:
«دلی که از لقمهحرام روییده باشد، کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا و نطفه ای که از مال حرام هم رسیده باشد به مرتبهرفیع انس با پروردگار چکار، چگونه پرتو عالم نور بدلی تابد که غذای حرام آن را تاریک کرده و کی پاکیزگی و صفا برای نفسی حاصل می شود که کثافات مال شبهه ناک آنرا آلوده و چرک آلود نموده باشد.»(معراج السعاده، انتشارات مطبوعاتی حسینی، ص 313، چاپ 1375؛)
حضرت آیت الله مظاهری نیز در مورد تاثیر غذا می فرمایند:
«غذای حلال در آن وقت [انعقاد نطفه]تاثیر عجیبی روی بچه دارد چنانچه غذای حرام در شقاوت اولاد تاثیر عجیبی دارد… غذای حرام، مال حرام، از هر آتشی بدتر است؛ اگر نطفه بچه منعقد شود از غذای حرام، رستگار شدن او کاری است بس مشکل.»(تربیت فرزند از نظر اسلام، انتشارات ام ابیها، سال 78، صص 43 و )
نکته آخر را نیز از کلام شیرین حاج آقای قرایتی(دام ظلّه) نقل می کنیم:« به یک بزرگی گفتند بچهی شما بیادب است. گفت: چه کرده است؟ گفت: سقایی مشک آبی روی دوشش بود و میرفت؛ بچهی شما یک سوزن به مشک آب فرو کرد و این آبهایش خالی شد. خیلی ناراحت شد، رفت به مادرش گفت، مادر شروع کرد به منقلب شدن و گفت: باید اینطور باشد، گفت: چرا؟ گفت: من وقتی حامله بودم، از کنار درخت اناری گذشتم، انار مردم بود. دهنم پر آب شد، یک سوزن در انار فرو کردم و از این سوراخ، آب انار را خوردم. آن آب انار خلافی که خوردم، باید… من سوزن به انار زدم، باید بچهام به مشک سوزن بزند.»
منبع: مهدپرتال
ارسال دیدگاه