تاثیر رفتارهای والدین بر تربیت کودکانی خجالتی

کمرویی در کودکان علل مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین علت‌ها به رفتارهای والدین برمی‌گردد. به عبارتی والدین خجالتی فضارا برای تربیت کودکانی خجالتی آماده می‌کنند.

به گزارش کودک پرس ، از نظر روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی، کمرویی و انزواطلبی یکی از مشکلات جدی کودکان است.

بخشی از این ویژگی ارثی و بخش عمدهی آن محیطی است. کمرویی برای کودک دوازده ماههای که خود را پشت دامان مادرش مخفی می-کند، بسیار طبیعی است. معمولاً کودکانِ شدیداً کمرو، دارای پدر و مادر کمرو و خجالتی هستند به همین دلیل، فرصتها و روابط کمتری برای ملاقات و معاشرت با دیگران داشتهاند. در تمام موارد هرگز نباید کودک را به خاطر کمرویی تمسخر و یا تنبیه نمود.

 

کمرویی در بُعد شناختی
در بسیاری از مواقع، هوش و استعدادی سرشار در پس ابرهای تیرهی کمرویی پنهان میماند. به عبارت دیگر، بعضی از کودکان و نوجوانان کمرو به رغم آن که ممکن است فوق العاده تیزهوش و سرآمد باشند اما قدرت هوشمندی ایشان، توسط دیگران بهخصوص معلمان، به طور واقعبینانه مورد ارزیابی قرار نمیگیرد.

کمرویی «پایدار» میتواند منجر به یک ترس و تنش عمومی بشود. ممکن است کودک یا نوجوان کمرو، اعتماد به نفس و جرأت تجربهی هیچ کار تازهای را پیدا نکند و در نتیجه، عملکرد و پیشرفت او به طور معنی داری پایینتر از سطح تواناییاش ظاهر گردد. به کلام دیگر، همیشه فاصلهای قابل توجه بین توان بالقوه و توان بالفعل افراد کمرو وجود دارد.

 

کمرویی و محدودیت قدرت تفکر
کمرویی موجب افزایش فوق العادهی خودتوجهی و اشتغال ذهنی فرد کمرو نسبت به واکنشهای خویش میشود، به گونهای که شخص از هر گونه تفکر مولد و خلاق و ارتباط برتر باز میماند؛ چرا که خلاقیت، متضمن برخورداری از شخصیتی سالم، پویا و فعال است و کودکان و نوجوانان خلاق عموماً افرادی کنجکاو، جستجوگر، اهل چالش ذهنی، انعطافپذیر، صریح الکلام و شجاع، راحت و بی تکلف، گشاده رو و متبسم هستند. بنابراین کمرویی قدرت تفکر خلاق و خلاقیت فرد را محدود میکند.

 

کمرویی و احساس تنهایی
احساس تنهایی یک واکنش هیجانی است. فردی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست، احساس می-کند از دوستان و نزدیکان جداست و به طور قابل ملاحظهای کمتر از دیگران از روابط اجتماعی بهره میبرد.

چنین فردی نمیتواند احساسات خوشایند، ترسها، نگرانیها و امیدهایش را با نزدیکان و دوستانش در میان بگذارد و پاسخها و عکس العملهای ایشان را دریافت کند. احساس تنهایی نیز همانند کمرویی، نوعی ناتوانی اجتماعی است.

و هر کدام از ما در یک موقعیت، با شرایط خاص، ممکن است احساس کنیم که تنها هستیم. افرادی که دچار احساس تنهایی میشوند، و این احساس با شدت و مداومت، افکار و رفتار ایشان را فرا میگیرد، بهتدریج از تمایلات اجتماعی و ارتباطات بین فردیشان کاسته میشود تا به حداقل میرسد و از این نظر، بعضی از ویژگیهای افراد کمرو را پیدا میکنند. کمرویی همان ناتوانی و معلولیت فرد در برقراری ارتباط است. و تنهایی، مشکل انسان در اثر فقر ارتباطی است.

 

کمرویی در بعد عاطفی ـ روانی ـ اجتماعی
افراد کمرو غالباً دچار اضطراب، افسردگی و احساس تنهایی بوده، در برقراری و حفظ پیوندهای عاطفی با مشکل جدی مواجه هستند. کمرویی مانع اصلی رشد مطلوب عاطفی و روانی فرد است. در افراد کمرو، ترس از غریبهها ممکن است به تدریج تعمیم یابد و باعث شود که آنان از هر چیز تازهای بترسند.

این امر میتواند محصور کنندهی فرد در میان دیوارهای احساسات بازدارنده باشد و زمینهی رشد نابهنجاری روانی ـ اجتماعی او را تقویت کند. گر چه معمولاً افراد کمرو به خصوص به خاطر تبعیت پذیری و زمان بری از سوی اعضای گروه طرد نمیشوند اما باید اذعان داشت که غالباً مورد کم توجهی واقع میشوند و در نتیجه، چنین نقش غیر فعال در گروه و سازشیافتگی ضعیف، از کسب یادگیریها، مهارتها و تجارب مؤثر فعالیتهای اجتماعی محروم میمانند.

کمرویی باعث میشود فرد در عین برتری از نظر صلاحیتهای علمی، فکری و اخلاقی، در میان همسالان، نتواند رهبری گروه را عهدهدار شود، در حالی که فرصت رهبری گروهی، از تجارب ارزشمند رشد اجتماعی و از عوامل مؤثر افزایش اعتماد به نفس است.

 

از آن جا که فرد کمرو غالباً میترسد با دیگران، به ویژه با مخاطبان ناآشنا، تازه واردها و غریبهها صحبت کند، با لطبع دیگران نیز با او کمتر سخن میگویند. ارتباط مؤثر کلامی، برآیندی از تعامل فردی است و امری است متقابل و مستلزم علاقه، تمایل و انگیزهی طرفین. و در صورت کمیِ ارتباطات کلامی و روابط اجتماعی، کودک، نوجوان یا فرد بزرگسال کمرو، دچار خود محصوری میشود و از زندگی فعال و خوشایند اجتماعی محروم میماند.