بین تصویر و حقیقت نوجوان در ادبیات کشور شکاف عمیقی است
فرزانه آقاپور استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان گفت: تصویر نوجوان در ادبیات نوجوان ایران با حقیقت نوجوان امروز اغلب شکاف عمیقی دارد.
به گزارش کودک پرس ، سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی چهارشنبه با موضوع «کودک و دیگری» در سرای کتاب آغاز شد و اساتید حاضر در پنل های تخصصی این همایش به ایراد سخنرانی پرداختند.
آقاپور از جمله ارائه دهندگان مقاله به این همایش بود که در توضیح مقاله خود با عنوان «دیگر بودگی میان نوجوان و بزرگسال با مروری بر جلوه دیگری در نظام های نظری گوناگون» گفت: اندیشمندان دو مفهوم خود و دیگری را از منظرهای مختلف از جمله فلسفه، روانشناسی، نشانه شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی و سیاست بررسی و تعریف کردهاند؛ این دو در تاریخ فلسفه غرب همواره مقابل یکدیگر بودهاند و رابطهشان بر اساس دو منطقه قطبی و دیالکتیک شکل گرفته است.
وی افزود: رابطه تقابلی نوجوان، بزرگسال نمیتواند به دور از مناسبتهای قدرت باشد و از نگاه اغلب نظریهپردازان، ماهیت این تقابل بر دیگر بودگی نوجوان نسبت به بزرگسال استوار است و نوجوان در وضعیت دیگرانگی به سر میبرد و توسط ساختارهای قدرت احاطه می شود اما در تحلیل مساله قدرت نباید نوجوان را صرفا در ارتباط با بزرگسال سنجید.
آقاپور گفت: تاثیر مستقیم و سلسله مراتبی عاملان قدرت بر اجتماع، خانواده و سپس نوجوانان شایان تأمل است، نوجوان تنها بر بزرگسالانی که با او در ارتباط اند تاثیر نمیگذارد او در اصل بر حاکمیت و شبکه قدرت تلنگر می زند، دیگر بودگی میان بزرگسال و نوجوان در چرخش است.
وی ادامه داد: تعریف فرهنگ و نافرهنگ بستگی به نظرگاه و موقعیت تعریف کننده دارد برخلاف تصور رایج، بزرگسالان نیز می توانند در فرآیند دیگر شدگی قرار بگیرند و به دلیل امتناع از برقراری ارتباط فرهنگی میان خود و نوجوان توسط نوجوانان به حاشیه رانده شوند.
استادیار دانشگاه گیلان گفت: نوجوان علاوه بر برخورداری از قدرت بالقوه و ظرفیتهای شدن به علت داشتن گشودگی فرهنگی در مرزهای فرهنگ های گوناگون می ایستد و با ورود به فرهنگ های مختلف و برقراری ارتباط با انواع دیگریها اعم از نژادی، فرهنگی، قومی دینی و جز آن از امکان های هر یک از آنها بهرهمند میشود.
وی افزود: بزرگسالان در مقام نویسندگان ادبیات نوجوان، هر چه به مرکز فرهنگ بزرگسالی نزدیک تر شوند از نظر نظام فرهنگی نوجوان که از دید بزرگسال به نافرهنگ میگراید به حاشیه رانده خواهند شد بنابراین خطر دیگرشدگی و خوانده نشدن از سوی مخاطب نوجوان نویسندگان ادبیات نوجوان را تهدید میکند.
آقاپور گفت: نوجوان و بزرگسال همچنان که در مسیر پیش میروند ناهمواری های همدیگر را میسایند و حرکتشان را روان تر می کنند بنابراین تقابل میان آنها و برخورد فرهنگهایشان نوید بالندگی پرشتاب را می دهد و برای پویایی هر جامعه ای این دو سوی تقابل باید باشند باید با سودای قدرت گفتمان ها را به چالش به کشند و با هم گفتمانی نو و زمان در خور بسازند.
وی افزود: اگر ادبیات خود را مهره ای چرخان در فرآیند کلان قدرت ببینند و دیگرپذیری داشته باشند چندآواتر و لذت بخش تر می شود و کمتر درصدد تحمیل ایدئولوژی هایی که خود برتر میپندارند به نوجوانان خواهد بود.
وی ادامه داد: این ادبیات خواهد پذیرفت که نوجوان در فرآیند خوانشی لذت بخش کامل کننده او و طرف گفتوگوی اوست نه ابژه ای که با نگاهی از بالادست به فرودست فقط باید آموزش داده و جامعهپذیر شود.
آقاپور گفت: وقتی ادبیات نوجوان جهان به سمت گفتوگومندی، نگاه شبکهای به قدرت، هنجارشکنی و کم کردن نگاههای نابرابر و نیز توجه ویژه به هرگونه اقلیتی پیش میرود این گونه پا پس کشیدن از ملزومات دنیای مدرن و فرو گذاشتن جانب نوجوان سبب میشود نوجوانان این آثار را از آن خود نکنند و به حاشیه برانند.
وی ادامه داد: از سویی ادبیات نوجوان ما به دیگراندیشان کمتر پرداخته است و در توجه به جامعه های دیگر شده مسائلی مانند فقر و افراد حاشیهای شهرها و روستاها بیشترین اولویت را داشته اند.
آقاپور گفت: توجه به ادبیات زنان نیز از زاویههایی در تقابل با ادبیات مردانه در سالهای اخیر مدنظر نویسندگان بوده است اما بسیاری از دیگریها از جمله دیگریهای نژادی و قومی اقلیتهای دینی و مذهبی بیماران خاص و کودکان کار هنوز آن چنان که باید با روایتی آزادانه و صدای مستقل شان در رمانها و داستانهای نوجوان حضور نیافتهاند.
**ادبیات در ذات خود می تواند دیگری زدایی کند
مریم محمدخانی دیگر سخنران این همایش بود که در توضیح مقاله خود با عنوان «دیگری سازی، دیگری زدایی» گفت: در بررسی کتاب های تالیفی و ترجمهای که برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود درباره نمایش دیگری به نکته هایی برمی خوریم، چگونگی تعریف دیگری، تضاد هر شخصیت در هر نقطه ای با عرف و نرم جامعه، کودک و نوجوانی که در خانواده ای زندگی کند که از الگویی جز پدر، مادر و فرزند تشکیل شده باشد، در تمام این کتابها هر کودکی که شرایط متفاوتی نسبت به افراد محیط اطرافش داشته باشد نقش دیگری به خود.
نویسنده کتاب «برایم شمع روشن کن» افزود: همچنین هر کودکی که ظاهر متفاوتی داشته باشد، والد یا والدینش را به دلیلی از دست داده باشد یا از آنها جدا افتاده باشد، هر کودکی که از محیطی مالوف به محیطی جدید پا بگذارد، بیماری جسمی یا ذهنی داشته باشد، دیگری است، او باید مسیری را طی کند تا دیگران او را به عنوان عضوی از جامعه خود بپذیرند.
محمدخانی اظهار داشت: این پذیرش هم نهایتا با پذیرفتن این تفاوت پیش میآید یعنی این تفاوت است که به رسمیت شناخته میشود، کودک و نوجوان با وجود این تفاوت میتواند در گروه همسالان راه پیدا کند با این نگاه خود این کتابها دیگری سازی میکنند دیگری را می سازند و در روند خود سعی می کنند این دیگری را به عنوان عضوی از جامعه بزرگتر به رسمیت ببخشند.
وی افزود: بیشتر این کتابها واقع گرا هستند و معمولا بازنمایی شرایط جامعه اما ادبیات در ذات خود می تواند دیگری زدایی کند تمام این مناسبات را برهم بزند و اصولاً مفهوم دیگری را به چالش بکشد دیگری وجود دارد و مفهومی بَرساخته مناسبات اجتماعی است ادبیات باید بازنمای این مناسبات باشد یا میتواند خود مناسبات جدیدی بسازد و مفهوم دیگری را تغییر بدهد.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه