بازار نشر بین‌الملل‌ کتاب کودک برای ایران، مجموعه‌ای از چالش‌ها و پیچیدگی‌ها

علی بوذری، تصویرگر و استادیار دانشگاه هنر تهران معتقد است، زبان حاشیه‌ای مبدأ و عدم پیروی از قوانین بین‌المللی، مانعی جدی برای توسعه ادبیات کودک ایران در جهان به شمار می‌آید. او در یادداشتی به این موضوع پرداخته است.

به گزارش کودک پرس ، ایران جزء معدود کشورهایی است که عضو کنوانسیون برن، یا هیچ معاهده بین‌المللی دیگری برای حمایت از آثار ادبی و هنری، نیست. این موضوع صنعت نشر ایران را با چالش بزرگی مواجه کرده است؛ از یک‌سو در این عدم پایبندی، مواهب فریبنده‌ای برای مصرف کننده ایرانی دارد؛ برای مثال نرم‌افزارهای کامپیوتری با قیمتی باورنکردنی یا حتی رایگان، در اختیار مصرف‌کنندگان قرار دارد، بینندگان و خوانندگان فارسی‌زبان، با فاصله چند روز، فیلم‌ها و سریال‌های خارجی با زیرنویس یا ترجمه فارسی را در اختیاردارند و از سوی دیگر این موضوع، مانعی جدی برای حضور پرقدرت ایران در جوامع بین‌المللی به‌حساب می‌آید. در هر نمایشگاه کتاب بین‌المللی که ایران معمولاً با چند ناشر محدود و غرفه موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران حضور می‌یابد، همواره شاهد آن هستیم که ناشری یا نویسنده‌ای یا تصویرگری خارجی لب به اعتراض می‌گشاید و از چاپ کتاب بدون مجوزش در ایران به مسئول غرفه می‌نالد.

درواقع از منظر اعضای کنوانسیون برن که 165 کشور هستند، ناشران ایرانی دزدانی هستند که بی‌مزد و منت آثار آن‌ها را، به یمن دستگاه‌های جدید و پیشرفته اسکن، چاپ می‌کنند. بی‌شک، در جهان امروزی، این نوع نگاه سدی برای پیشرفت و گسترش ادبیات کودک ایران محسوب می‌شود. این نکته را نباید ازنظر دور داشت که برخلاف رسانه تصویرگری که بی‌نیاز به ترجمه، قابل‌درک توسط مخاطب خارجی است و یکی از دلایل موفقیت چشم‌گیر تصویرگری ایران در این سال‌ها نیز همین بوده، زبان فارسی، زبانی بومی و محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص است و متون فارسی برای معرفی و عرضه در بازار جهانی باید ترجمه و حتی مناسب‌سازی شود که اکثر ناشران از توجه به آن غافل‌اند. این دو مشکل، یعنی زبان حاشیه‌ای مبدأ و عدم پیروی از قوانین بین‌المللی، مانعی جدی برای توسعه ادبیات کودک ایران در جهان به شمار می‌آید.

در این فضای چندگانه، در چند سال اخیر، برخی از ناشران قدیمی تصمیم به اخذ مجوز انتشار کتاب‌های خارجی در ایران گرفته‌اند. ایشان یا فردی را به‌عنوان مشاور بین‌الملل یا مسئول کپی‌رایت در استخدام خود دارند یا با معدود آژانس‌های ادبی ایرانی همکاری می‌کنند. سؤال اینجاست درحالی‌که این کار پروسه‌ای طولانی و گاهی پیچیده است، این ناشران چه منفعتی برای خود متصور هستند؟ پس از انتخاب کتاب که پروسه‌ای زمان بر و مختص تمام ناشران است، ناشر ایرانی باید با ناشر مقصد وارد مذاکره شود. ناشر مقصد معمولاً تصوری از بازار ایران ندارد و از آنجایی که قیمت کتاب در ایران از قیمت جهانی بسیار پایین‌تر است، معمولاً مبلغی که به‌عنوان کپی‌رایت به ناشر فرنگی تعلق می‌گیرد بسیار ناچیز است و ناشر خارجی، چنانچه تمایل به همکاری داشته باشد از شنیدن مبلغ کپی‌رایتی که به او پرداخت می‌شود، شوکه خواهد شد چرا که سود چندانی برای او در بر ندارد. چنانچه بالاخره دو ناشر بر سر قیمت به نتیجه برسند، موضوع چگونگی پرداخت مبلغ پیش می‌آید که یا باید در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب به شکل نقد باشد یا ناشر ایرانی حساب بانکی خارج از ایران برای این منظور داشته باشد. بگذریم از ناشران آمریکایی و انگلیسی که با تردید بسیار به این کار دست می‌زنند و گاهی حتی برای جواب دادن ایمیل را نیز خطر نمی‌کنند. چنانچه این پروسه به شکل سعادت‌قرین به سرانجام برسد، ناشر ایرانی متن و تصاویر باکیفیتی در اختیار دارد که می‌تواند کتاب را به شکل شایسته‌ای منتشر کند. بااین‌حال قیمت تمام‌شده کتاب به دلیل افزوده شدن قیمت کپی‌رایت، بالاتر از نرمال جامعه نشر است. این در حالی است که این خطر همواره وجود دارد که نه یک ناشر، بلکه ده‌ها ناشر دیگر، هم‌زمان و یا حتی زودتر، زمانی که ناشر ایرانی وقت خود را صرف مذاکره با ناشر مبدأ می‌کند، کتاب را با قیمتی پایین‌تر چاپ کنند و بازار را به دست‌گیرند.

باید اذعان کرد که این کار سراپا ضرر مالی و از دست رفتن وقت برای انتشار کتاب است و ناشر ایرانی تنها و تنها به دلیل به دست آوردن اعتبار بین‌المللی دست به این کار زیان‌بار و پرزحمت می‌زنند. گذشته از ناشران قدیمی، برخی از ناشران نورسیده که پول اصلی خود را از منابع و تجارت‌های دیگر به دست می‌آورند، برای کسب اعتبار که به دلیل نوپایی نیازمند آن هستند در این رقابت نابرابر وارد می‌شوند. نابرابر ازآن‌جهت که ناشری که سود و هزینه خود را از تجارت پول‌ساز دیگری کسب می‌کند در برابر ناشری قرار می‌گیرد که باید در چرخه نشر ایران هزینه‌های خود را درآورد و گاهی ناشر تازه‌رسیده، با قیمتی بالاتر و بدون بحث و گفتگو کپی‌رایت کتاب را از آن خود می‌کند و ناشر قدیمی در این رقابت ناکام می‌ماند.

پیوستن به معاهده‌های بین‌المللی برای حمایت از آثار ادبی و هنری در درازمدت به نفع نشر کتاب در ایران است و دیر یا زود باید به این پیروی از این قوانین تن داد. بااین‌حال شروع این حرکت از سوی ناشران و بدنه نشر، با تمام مشکلات و عواقبش، روندی از پایین به بالاست و سیاست‌گذاران نشر کشور را به چاره‌اندیشی جدی در این مورد ناچار می‌کند.