به گزارش کودک پرس ، «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «شازده کوچولو»، آثار ژولورن و چند کتاب دیگر، آثاری هستند که بچههای دهه 50 و 60 میخواندند. البته کتابهای بیشتری هم در دسترس کودکان نبود. اما امروز پس از حدود 30 سال تعداد کتابهای این حوزه حداقل نسبت به قبل بیشتر شده است. حالا بچهها قدرت انتخاب بیشتری نسبت به گذشته دارند. اما سوال این است که کیفیت آثاری که در دسترس بچههای امروز قرار دارند، چقدر نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده است؟ آیا راهکاری برای بهبود وضعیت فعلی برای نسلهای بعد وجود دارد؟
قفسههای پر کتابفروشیها
به عقیده بسیاری، کتابهای حوزه ادبیات کودک و نوجوان در دهه 50 و 60 کتابهای بسیار با کیفیتی بودند. البته این ادعا چندان هم بیراه نیست. آثار نویسنده بزرگی مثل ژولورن بین بچههای دهه 60 دست به دست میشد. کتابهای آیزاک آسیموف خیالپردازی آنها را تقویت میکرد و با «شازده کوچولو» با خصوصیات بد انسانی آشنا میشدند. با تنتن ماجراجویی میکردند و با «قصههای خوب برای بچههای خوب» خوب و بد رفتار در فرهنگ ایرانی را میآموختند. اما حالا بچههای امروز چه کتابهایی میخوانند؟ آیا باز همان کتابهای بچههای30 سال قبل را میخوانند یا کتابهای بیشتر و بهروزتری در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گرفته است؟ به طور کلیتر وضعیت ادبیات کودک و نوجوان نسبت به 2030 سال گذشته چه در بخش تالیف و چه در بخش ترجمه چه تغییراتی داشته است؟ سیامک گلشیری، نویسنده به «ابتکار» میگوید: اوضاع ادبیات کودک و نوجوان به نسبت چند دهه قبل بسیار بهتر شده است.
در بخش ترجمه این پیشرفت کاملا مشخص است. تعداد کتابهایی که در این حوزه به فارسی ترجمه شده افزایش چشمگیری داشته و کتابهای خوب و تاثیرگذاری هم برای ترجمه انتخاب شدهاند. این روزها قفسههای مربوط به حوزه کودک و نوجوان پر از کتابهای مختلف هستند، در گذشته اینطور نبود. زمانی که ما در سنین کودکی بودیم، این تعداد کتاب در اختیارمان نبود، تنها کتابهای محدودی وجود داشتند که البته ما همه آنها را هم خوانده بودیم. اما امروز من مدام برای فرزندم کتابهای مختلف تهیه میکنم. هر روز هم کتابهای جدیدتری به کتابفروشیها عرضه میشود.
این نویسنده که بیشتر در حوزه بزرگسال فعالیت داشته و حدود 10 سال است در حوزه کودک هم فعالیت میکند درباره وضعیت حوزه تالیف نیز در این حوزه میگوید: در این حوزه هم به نسبت2030 سال پیش پیشرفت بسیار بهتری داشتیم. به نظرم تعداد نویسندههای ما به نسبت گذشته افزایش داشته و رمانهای تالیفی بیشتری منتشر میشود. همچنین نویسندههای این حوزه در ژانرها و سبکهای متفاوت و بیشتری مینویسند.
نوجوانان آثار تالیفی میخوانند
افزایش کمّی تولید در حوزه ادبیات کودک و نوجوان قابل قبول است اما آیا در کنار افزایش تعداد کتابها به بهبود کیفیت هم توجه شده است؟ گلشیری میگوید: قطعا از لحاظ کیفی هم پیشرفت داشتهایم. البته رمانهای ضعیف هم وجود دارند اما قرار نیست تمام کتابها شاهکار باشند. اما در مجموع به نظر من افزایش سطح کیفی آثار به نسبت سه دهه قبل کاملا مشهود و ملموس است.
او میافزاید: اتفاق مهمی که رخ داده این است که بسیاری از نوجوانان به آثار تالیفی علاقهمند شدهاند و آنها را مطالعه میکنند. این اتفاق، نشانه مثبتی در رابطه با بهبود کیفیت آثار تالیفی است.
همه نویسنده نمیشوند
یکی از راههای ایجاد پیشرفت در بخش ادبیات کودک و نوجوان، آموزش و تربیت نسل جدیدی از نویسندگان است. در همین راستا قرار است کارگاههای تابستانه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای بزرگسالان، کودکان و نوجوانان در موضوعاتی مثل قصهگویی، ویرایش، تصویرگری، داستاننویسی، شعر و … برگزار شود. این کلاسها در دو سطح «بزرگسال» و «کودک و نوجوانان» تشکیل میشوند. گلشیری که یکی از استادان این کارگاهها است درباره تاثیر این کارگاهها در تربیت نسلهای بعدی داستاننویسی میگوید: بر اساس تجربه من، کسانی که وارد حرفه نویسندگی میشوند، برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید راهشان را ادامه دهند. این طور نیست که کسی با یک یا دو دوره کلاس بتواند نویسنده شوند. در نویسندگی تداوم اهمیت دارد. اگر موضوع برای شخصی جدی است، باید به صورت مداوم فعالیت کنند. به نظر من نباید توقع داشت کسی که در چنین کلاسهایی شرکت میکنند، نویسنده شوند.
این نویسنده میافزاید: از میان تمام افرادی که به طور مثال در یک کلاس شرکت میکنند، چند فرد محدود میتوانند در آینده تبدیل به یک نویسنده شوند. کمکم این افراد متوجه استعداد خود میشوند و استادان هم آنها را میشناسند. این افراد خودشان میفهمند که توانایی نوشتن و فعالیت در این حرفه را دارند و به کارشان هم ادامه میدهند. باید روی این افراد منتخب سرمایهگذاری کرد.
چاپ کتاب، راه حمایت از استعدادهای برتر
اما چه کسانی باید این افراد را حمایت کنند؟ آیا نهادهای دولتی روی این سرمایههای بالقوه سرمایهگذاری میکنند؟ گلشیری میگوید: نمیتوانیم خیلی از نهادهای مختلف توقعی داشته باشیم. به نظرم نویسندهها و کسانی که تدریس میکنند، ناشرانی را میشناسند که چنین اقداماتی را انجام میدهند. این نویسندهها میتوانند برای حمایت از کسانی که در زمینه نویسندگی استعداد دارند، با این ناشران مذاکره کنند و آثار خوب این افراد را جمعآوری کرده و به مجموعه داستان تبدیل کنند. همچنین با معرفی کتابهای مستقل این افراد از آنها حمایت کنند. این بهترین اقدام است.
باید آثار این افراد چاپ شوند. زمانی که این افراد چند کتاب را منتشر کنند، علاقهمند میشوند که حرفه نویسندگی را دنبال کنند و این اتفاق باعث ظهور نسلی فعال و تاثیر گذار در آینده در حوزه ادبیات خواهد شد.
منبع: روزنامه ابتکار
ارسال دیدگاه