ادبیات کودکان از لالایی و افسانه تا آموزش
مادر دخترک سه سالهاش را روی پایاش گذاشت تا با خواندن لالایی دلنشین او را مهمان خواب کند. دخترک تمام گوشش را به شعر آهنگین مادر سپرده و چشمان نیمه بازش را به دهان مادر دوخته تا مادر چه میخواند و این سرفصل ادبیات فولکلور برای کودک است و این تمام قصه نیست.
به گزارش کودک پرس ، مادر در وصف دخترک خود و همچنین نوزاد چند ماهه اش شعری می بافد و در قالب لالایی برای هر دو می خواند. دخترک از این متن آهنگین به وجد آمده و همچنان که لبخند ملیحی به لب دارد، چشمانش آرام آرام بسته می شوند و اینگونه به خواب می رود و وقتی بیدار می شود خودش لالایی مادر را برای برادر خود زمزمه می کند البته با زبانی کودکانه و با کلی اشتباه در تلفظ واژگان.
همانگونه که مادران و مادربزرگان برای آرام نمودن و خواباندن کودک خود از شعر، متن های آهنگین و لالایی ها بهره می بردند که در ایران به علت وجود اقوام مختلف به شکل گویش های متفاومتی در هر قوم بیان می شود ؛ صاحب نظران در این حوزه دریافتند کودکان به متن های آهنگین و کوتاه توجه و واکنش نشان می دهند که هر چه سن آنان بیشتر شود کم کم می توانند داستان های کوتاه که متناسب سن آنان باشد را گوش فرا دهند و می توان برای آنان از کتاب های شکل دار رنگارنگ زیبا خواند و آنان هم طوطی وار تمام صفحات کتاب را به خوبی حفظ می کنند.
عمر افسانه و قصه عامیانه به اندازه عمر آدمی بوده است؛ انسان در افسانه آرزوهای سرکوب شده و برآورده نشده خود را می جوید. افسانه بازتاب ویژگی های زندگی مردم است. کودکان و نوجوانان با بهره گیری از قدرت تخیل خود، آنچه در قصه ها و افسانه ها شنیده اند بال و پر می دهند و درنهایت، خودشناسی و جهان شناسی خود را وسعت می بخشند. رفتار انسان ها و روش برخورد آنان را با یکدیگر تحلیل می کنند.
ادبیات کودک و نوجوان سعی کرده با سطح سواد و درک مخاطب خود هماهنگ باشد و از متن های ساده شروع و آرام آرام زمانی که این کودک ظرف ذهنی خود را با مطالعه بالابرد و سوادش بیشتر شد به داستان کوتاه، داستانک، رمان کوتاه و رمان بلند روی آورد و بدون آنکه کودک و نوجوان از مطالعه و کتاب خسته و زده شوند به مطالعه آنان بپردازند.
18 تیر به مناسبت سالروز درگذشت یکی از نویسندگان حوزه کودک به نام مهدی آذریزدی در سال 88، روز ادبیات کودک و نوجوان در ایران نام گرفته است.
اما نخستین نویسندگان کودک در جهان چه کسانی بودند؟ نخستین کسی که در جهان به گونهای حرفهای به آفرینش ادبیات کودکان پرداخت، هانس کریستین آندرسن دانمارکی است. معروفترین اثر او جوجه اردک زشت نام دارد و همه ما نام دخترک کبریت فروش را هم شنیده ایم و داستانش را کامل می دانیم. پری دریایی و بندانگشتی از دیگر نوشته های آندرسن است.
از نخستین نویسندگان داخل کشور در ارتباط با ادبیات کودک می توان جبار باغچه بان معروف هم اویی که کودکستان ویژه کر و لال ها را راه اندازی کرد، نام برد. پس از او نویسندگان زیادی در این وادی گام برداشتند که معروفترین آنان، مصطفی رحماندوست، محمدرضا بایرامی، شهرام شفیعی، زنده یاد امیرحسین فردی، ناصر کشاورز، زنده یاد مهدی آذر یزدی، هوشنگ مرادی کرمانی، صمد بهرنگی، افسانه شعبان نژاد، شکوه قاسم نیا و .. هستند.
جبار باغچه بان از نخستین ایرانیانی است که به سبک جدید برای کودکان آثاری آفرید. اما جریان نویسندگی برای کودکان و نوجوانان در ایران از سالهای 1340 به بعد با پایهگذاری شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به جریانی رسمیت یافته تبدیل شد. در این دوره نشریهها و رادیو و تلویزیون در ترویج ادبیات کودکان و شناخت نویسندگان ادبیات کودکان تأثیر عمدهای داشتند. همچنین آثار انقلابی که نویسندگان آرمان خوه مینوشتند در گسترش ادبیات کودکان و شناخت نویسندگان این موضوع تأثیر داشت.
در این میان صمد بهرنگی که آموزگار روستاهای دوردست آذربایجان شده بود، با نوشتن داستانهایی که درونمایه طبقاتی و برجسته کردن نقش و عواطف کودکان فرودست روستایی و حاشیه شهری داشت، موجی از نویسندگان جوان را به دنبال خود پدید آورد که میخواستند مانند او بنویسند.
در کنار این جریان کمکم از ابتدای دهه 50 نیروهای مذهبی نیز به نوشتن برای کودکان علاقه نشان دهند و جریانی ویژه در ادبیات کودکان پدید آورند. از شناخته شدهترین نویسندگان مذهبی این دوره میتوان از محمود حکیمی نام برد.
با این همه در همین دوره نویسندگان دیگری بودند که نه به جریان انقلابی چپ و نه مذهبی وابسته بودند و بیش تر میخواستند برای کودکان داستانهایی دلپذیر بنویسند. عباس یمینی شریف و ایرج جهانشاهی از این گروه هستند. از این دوره کودکان ایرانی با آثاری آشنا شدند که نویسندگان آن نیز ایرانی بودند. برخی از برجستهترین این نویسندگان پیشه اصلی شان آموزگاری یا کار در آموزش و پرورش بود. در این دوره نویسندگانی مانند علی اشرف درویشیان و منصور یاقوتی، نسیم خاکسار برای نوشتن آثاری انقلابی برای کودکان دستگیر و گاه برای سالها زندانی شدند. نویسندگی کودک و نوجوان در ایران از دهه 1340 با آثاری که صمد بهرنگی، عباس یمینی شریف، مهدی آذر یزدی، قدسی قاضی نور و دیگران پدید آوردند نهاد نویسندگی کودک و نوجوان را در جامعه ایران جا انداختند.
مصطفی رحماندوست شاعر و نویسنده کودک درباره ادبیات کودکان و در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به فراز و فرودهای نویسندگی در حوزه کودک و نوجوان در چهل سال اخیر می گوید: خوشبختانه در این سال ها تعداد نویسندگان و تعداد کتاب در زمینه کودک و نوجوان زیاد بود، البته جمعیت کودک هم به نسبت در حال افزایش بوده است.
این نویسنده حوزه کودک درباره مهدی آذریزدی ادامه می دهد: آقای آذریزدی می گفت کتاب هایی که من می خوانم از آن لذت می برم اما بچه ها این کتاب ها را نمی خوانند و این موجب ساده نویسی شد و کتابی را ساده نویسی کرد که همان «قصه های خوب برای کودکان» شد.
رحماندوست، کتاب « قصه های خوب برای کودکان» را کاری نوستالژیک می داند و معتقد است یکی از دلایل مطالعه این کتاب، نوستالژیک بودن آن است.
او درعین حال این ساده نویسی آقای آذریزدی را جزو نخستین کارها در ساده نویسی و ابتکار می نامد و تاکید می کند که حق این نویسنده هم همین بود و این کار او تاثیر خود را گذاشت؛ حالا دیگر نویسندگان باید به گونه ای دیگر خلاقیت به خرج دهند و آثار خوبی از خود برجای بگذارند.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه