ساختار سازمانی تعلیم و تربیت کودک نباید تکراری باشد
وزیر آموزش و پرورش گفت: نباید پیشدبستانیها را به کلاسهای پرجمعیت و کتابهای پرحجم تبدیل کنیم و همچنین باید روشهای جذاب و متنوع برای آموزش را در نظر بگیریم؛ بچهها را آموزش نمیدهیم که نمره بگیرند و از این روشهای ابتدایی، قدیمی و منسوخ استفاده نمیکنیم. از سوی دیگر مربی باید توانمند باشد و برایش برنامه داشته باشیم.
به گزارش کودک پرس ،بالاخره بعد از سه ماه بلاتکلیفی در وزارت آموزش و پرورش، یوسف نوری توانست رأی اعتماد نمایندگان مجلس را به دست آورد و سکانداری دستگاه تعلیم و تربیت را به عهده گیرد.
یوسف نوری، دانشآموخته مرکز تربیت معلم است و فعالیت خود را در آموزش و پرورش از مدارس ایلام آغاز کرده است؛ او در این وزارتخانه سلسله مراتب اداری را طی کرده و سمتهای مختلفی از جمله مربی پرورشی، معاون پرورشی منطقه آموزش و پرورش ایلام، معاون پشتیبانی ادارهکل آموزش و پرورش ایلام و تهران، مدیر هسته گزینش ایلام، رئیس آموزش و پرورش استان ایلام، مدیرکل برنامه و بودجه وزارت آموزش و پرورش و رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت آموزش و پرورش را داشته است.
در گفتوگویی وی درباره برنامهاش برای سازمان تعلیم و تربیت کودک صحبت کرد و عنوان کرد که «ساختار سازمانی تعلیم و تربیت کودک نباید تکراری باشد بلکه باید ساختار سازمان، نوین باشد»
**ساختار سازمانی تعلیم و تربیت کودک نباید تکراری باشد
* آقای نوری، اولین پرسشمان درباره کودکان است؛ سازمان تعلیم و تربیت کودک در چندین ماه گذشته روند شکلگیری را آغاز کرده است. برنامه شما برای این سازمان چیست؟
دغدغهای در نظام تعلیم و تربیت نسبت به وضعیت کودکان وجود داشت که با ایجاد سازمان تعلیم و تربیت کودک، برطرف شد. ایجاد این سازمان حاصل مطالعات زیاد بود که نشان میداد، برای تعلیم و تربیت کودکان پیشدبستانی برنامهای نداریم و برنامههای آنها عمدتا تقلیدی بوده یا بر اساس نظریات علمای تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نبود.
ساختار سازمانی تعلیم و تربیت کودک نباید تکراری باشد که باز بگوییم دچار روزمرگی و تقلیدی شد. باید ساختار سازمان، نوین باشد و در این مسیر عجله نکنیم و حواسمان باشد که این سازمان مردمی باشد یعنی با مشارکت مردم باشد؛ مردمی که میگوییم منظور آحاد مردم نیست بلکه مثلا نهادها، گروهها، خیریهها و انجمنهای واجد صلاحیت، حوزههای علمیه و دانشگاههای دارای رشتههای تعلیم و تربیت است.
به عنوان مثال مجتمعهای آموزشی پیشدبستانی زیر نظر یک دانشگاه تشکیل شود و برنامه درسی، اهداف، محتوا، روشهای آموزش و ارزشیابی مبتنی بر فلسفه تربیت اسلامی ارئه شود و اینگونه میتوانیم نتیجه بگیریم.
* در حال حاضر سازمانها و نهادهای مختلف مهدکودک دارند، آیا آنها باز هم میتوانند ورود کنند؟
بله، همه میتوانند وارد شوند. اما نه با روشی که در حال حاضر ارائه میشود؛ روشهایی که نیاز کودک است و برای آینده کودک بسیار مهم است، باید ارائه شود.
* شما در برنامهتان در توصیف وضع موجود، به ضعف دسترسی به آموزش رایگان و باکیفیت، بازماندگی از تحصیل 17 درصد از افراد مشمول دوره متوسطه دوم، عدم دسترسی 1.2 میلیون دانشآموز به خدمات آموزش و پرورش مجازی در دوره کرونا، تحصیل بیش از 14 درصد از دانش آموزان کشور در مدارس غیردولتی شهریهای، پایین بودن میانگین معدل آزمونهای نهایی دوره (متوسطه دوم متوسطه نظری: 12.5 و متوسطه فنی و حرفه ای 7.45)، نیاز شدید 30 درصد از دانشآموزان به توانمندسازی مرتبط با آسیبهای اجتماعی، تقلیل مشارکت و ضعف مشارکت پذیری، سهم 4 درصدی مدارس هیأت امنایی، رتبه پایین ایران در آزمونهای بین المللی دانش آموزی از جمله رتبه 48 از 58 کشور شرکت کننده در آزمون علوم پایه چهارم و رتبه 50 از 59 کشور شرکت کننده در آزمون ریاضی هشتم در تیمز 2019 و چالش نیروی انسانی اشاره کردی؟ در این خصوص چه اقداماتی میخواهید انجام دهید؟
این سؤال پر از توضیحات است. در همان برنامه به چرخشهای تحول آفرین اشاره کردم یعنی از تضمین صرف دسترسی به خدمات آموزشی به تضمین آموزش و پرورش باکیفیت برای همه؛ از آموزش متکی بر انباشت اطلاعات به تقویت آموزشهای مهارتی و کاربردی در همه ساحتهای تربیتی؛ از تصمیمگیری متمرکز دولتی به افزایش تصمیمسازی و تصمیمگیری اجتماعی و مردمی؛ از یکساننگری مدیریتی ـ آموزشی به تنوع و نوآوری در الگوهای مدیریتی و برنامههای آموزشی و پرورشی؛ از مشارکت صرفاً مالی خانوادهها به مشارکت چندوجهی اجتماعی – تربیتی خانوادهها، مردم و نهادهای دولتی
و عمومی و غیردولتی؛ از مدرسه انتفاعی به مدرسه غیرانتفاعی؛ از شأن اجرایی مدیر و معلم به مشارکت جویی فعال فرهنگی-تربیتی ایشان؛ این موارد چرخشهایی است که در برنامهها قرار است صورت گیرد.
ارسال دیدگاه