بچه را با عروسک چشم آبی و موطلایی اشتباه نگیرید!
کودک قبل از اینکه به مدرسه برود و بعدها وارد دانشگاه شود، اول در دانشگاه تجربی درس میگیرد. او درس زندگی میگیرد. او میبیند که پدر هنگام سختی چقدر هوای مادر را داشته است و مادر هنگام بلا چگونه کیمیاگری کرده است.
به گزارش کودک پرس ، عجب دوره و زمانهای شده است. همه فکر میکنند یک کودک دو یا سه ماهه میتواند برای مشکلات زندگی آنها معجزه کند و کیمیاگری بلد باشد. سادهترین راهحل بزرگترها هم این است که اگر بچه بیاورید، حتماً همه چیز حل خواهد شد یا از طرفی بعضی از زوجین فکر میکنند بچه یک عروسک مو طلایی، چشم آبی و بیسر و صداست که فقط برای سرگرم کردن آنها آمده است، اما غافل از این هستند که فرزندآوری امر پر مسئولیتی است و باید در برابر تربیت او پاسخگو باشند.
ذرهای سهل انگاری و بیدقتی والدین میتواند کودک را منزوی، افسرده، پریشان حال و سرکش کند و متقابلاً اهمیت دادن و توجه آنها میتواند باعث شادی، سرزندگی، پویایی و رشد کودک باشد. با این وجود، فرزندآوری فقط آوردن کودک و به گوشهای رها کردن او نیست که هر وقت حوصله و صبر و قرار داشتیم سراغش برویم.
نهالی که به عشق و مراقبت نیاز دارد
کودک مانند نهال در حال رشد به آب و نور کافی و خاک غنی نیاز دارد البته باید گاهی دستی بر سر و روی او بکشید و با نهال خود حرف بزنید. نهال شما از وجود خود شما ریشه میگیرد. آب و نور همان پدر و مادر هستند و خاک غنی هم عشق میان آنهاست. اگر برای فرزند خود کافی نباشید، او هرگز رشد نخواهد کرد و فقط قد میکشد. درختی که در خاکی غنی ریشه ندواند، هرگز میوه نمیدهد.
اگر کودک عشق نگیرد، پدر را نشنود و مادر را حس نکند، هرگز نمیخندد، تلاش نمیکند، انگیزه ندارد و بعدها عاشق نمیشود. فرزندآوری خشت اول است و فرزندپروری خشت بعدی. فرزندپروری فقط برای امروز و فردای فرد نیست، بلکه باید پی و بنیان ساختمان وجودی او را محکم بگذارید. باید او را به گونهای تربیت کنید که در آینده همه بگویند خدا بیامرزد پدر و مادری که تو را تربیت و بزرگ کردند.
لازم نیست ایدهآل گرا باشید. فقط باید برای فرزند خود کافی باشید. اگر کافی نباشید و اهمیت ندهید، او را برده محبت دیگران کردهاید، به طوری که به دنبال عشق و توجه از طرف دیگران باشد. او رفته رفته از محبت کردن و محبت دیدن متنفر میشود و نمیتواند به خود عشق بورزد، چه برسد به اینکه در آینده شخصی دیگر را نیز دوست بدارد. اما اگر به او نور و آب و هوا بدهید، خواهید دید که چگونه به خودباوری و خودارزشی میرسد و اگر او را در برابر علایقش آزاد بگذارید و در نقش یک حامی از او مراقبت کنید، حتماً یک رابطه بدون خشونت خواهید داشت.
خشونت خانگی فقط برای زوجین نیست، بلکه مهمترین آن درباره رابطه والدین و فرزندان است. فرزند شما از همان لحظه تولد تا زمان بلوغ و استقلال فردی متوجه میشود که چقدر او را مهم میشمارید و به او ارزش میدهید. پس نگویید بچه است، متوجه نمیشود و حس نمیکند، بلکه او به اندازه خود میبیند، میشنود و تحلیل میکند. فرزندآوری و فرزندپروری یعنی گوشهای از پازل این جهان در دست شماست و باید او را در جای درست قرار دهید.
هر کس مسئول گل خود است
کودکی که ما به این دنیا میآوریم فقط هنگام راه رفتن، حرف زدن و شیرین کاری فرزند ما نیست، بلکه او در بینظمی، لجبازی و گستاخی کردنهایش هم فرزند مااست و به دست ما امانت داده شده است. باید امانتداری را یاد بگیریم. خداوند چنین نوگل خندانی را به ما امانت داده است. پس باید از جان برای پرورش این نوگل مایه بگذاریم. ما مسئول او هستیم تا راه خود را پیدا کند. این از جان مایه گذاشتن به معنی تن پرور کردن و لوس کردن فرزند نیست، بلکه باید برای شخصیت و منش او وقت بگذاریم. پس اگر میخواهید گل شما رشد کند، باید خاک خود را غنی کنید. باید به خاک خود توجه، ادب، نظم و ایمان اضافه کنید تا غنی شود. کودک آینه جهان نماست و جهان والدین خود را منعکس میکند. پس کاری کنید که از کرده خود پشیمان نشوید.
خانه یعنی مدرسه و دانشگاه تجربی
کودک قبل از اینکه به مدرسه برود و بعدها وارد دانشگاه شود، اول در دانشگاه تجربی درس میگیرد. او درس زندگی میگیرد. او میبیند که پدر هنگام سختی چقدر هوای مادر را داشته و مادر هنگام بلا چگونه کیمیاگری کرده است. او یاد میگیرد که در آینده، همسر خود را چگونه خطاب کند، صمیمیت را شوخیهای توهین آمیز نداند و مرهم درد همسرش باشد.
او یاد میگیرد که اگر یک سیلی خورد، باید بد و بیراه بگوید یا با لبخندی آب روی آتش باشد. او یاد میگیرد چگونه راه را از بیراهه تشخیص بدهد و راه برود. دانشگاه تئوریک هرگز برای او منش و رفتار نمیشود، بلکه از او یک متخصص تئوری میسازد، اما خانه است که او را به یک تحصیلکرده واقعی تبدیل میکند یا صرفاً یک تحصیلکرده مدرک دار. پس هوای آب و هوای خانه را داشته باشید که آلوده نشود، چراکه گرد و غبار آن در ریه اخلاق و رفتار فرزند شما خواهد رفت.
قبل از هر راهی به پیچ و گردنههای آن فکر کنید
فرزندآوری و فرزندپروری مانند یک راه نامعلوم است که پیچ و خم و گردنههای آن مشخص نیستند. هر روز آن با دیروز فرق دارد. یک روز باید ناز او را خریدار باشی و روز دیگر نمیدانی چنین موجود عجیبی از کجا آمده است. باید کفش آهنی به پا کنی و برای هر راهی آماده باشی. شما به عنوان بلد راه هستید و این رفتار خود شماست که باعث میشود او به مسیریابی شما ایمان داشته باشد یا شما را یک همسفر نامناسب بداند. سفر رشد کردن و بزرگ شدن را برای او تلخ نکنید و همیشه اولین انتخاب او برای سفر باشید. سعی کنید کودکی که به این جهان آوردهاید، اولویت اول شما باشد تا او هم شما را در رأس انتخابها و تصمیمهایش قرار دهد. کودک مانند مهمان عزیزی است که او را به خانه خود دعوت کردهاید. پس میزبان خوبی باشید و کاری کنید که از وقت گذراندن در کنار شما لذت ببرد. سعی کنید با او همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. میزبان خوب بودن به معنی افراط و زیادهروی نیست، بلکه برای مهمان خود کافی باشید و خود را به اندازه کافی صرف او کنید تا میانهروی، ارزش نهادن و اعتدال را ببیند و یاد بگیرد. کودک شما چیزی جز شنیده شدن و دیده شدن نمیخواهد. او را به موقع ببینید و بشنوید تا یک لحظه غفلت شما باعث یک عمر پشیمانی خودتان نشود.
منبع: تسنیم
ارسال دیدگاه