وضعیت نامناسب کتاب کودک و نوجوان را دریابیم

فعالان حوزه کودک نسبت به وضعیت نامناسب کتاب در این حوزه نکاتی را یادآور می‌شوند، از کتاب‌های ترجمه‌ای در بازار کتاب گرفته تا نویسنده‌های ضعیف در این بخش.

به گزارش کودک پرس ، ادبيات كودك به شكل نوين آن را شايد بتوان به دوران مشروطه مرتبط دانست؛ دوراني كه تحول مهمي در ادبيات كودك به‌وجود آمد؛ آن هم به واسطه گرايش و حركت شعر از دربارها و خواص بين مردم و عوام. بعد از آن در سال‌هاي ١٣٠٠ تا ١٣٢٠ بود كه افسانه‌هاي عاميانه ملل مختلف به فارسي برگرداننده شدند و مجلات و روزنامه‌ها صفحاتي را به كودكان اختصاص دادند تا اينكه اين ادبيات در ‌سال ١٣٤٠ به نقطه عطف خود دست يافت، به‌طوري كه مي‌توان اين سال را دوره‌اي تازه در ادبيات كودك و نوجوان دانست. بعد از آن هم در دهه‌هاي ٥٠ و٦٠ رشد روزافزون جمعيت و جوان‌شدن آن و بالا رفتن ‌درصد دانش‌آموزان و بهبود نسبي اوضاع اقتصادي سبب شد توجه به كودكان و نوجوانان افزايش بيابد، اما با گذشت سال‌ها و رسيدن به دهه ٩٠ اين رشد شكل منفي به خود گرفت، به‌طوري كه در‌ سال ۹۴ رشد تعداد كتاب‌هاي كودك منفی ۱۴ بوده و ‌سال بعد از آن به منفی ۲۰‌درصد رسیده و ‌سال ۹۶ رقم منفی ۱۰‌درصد را از سر گذرانده است. در ادامه پاي گفت‌وگوي صاحب‌نظران اين حوزه نشسته‌ايم كه مي‌خوانيد.

شرايط، راه نفس كشيدن تاليف را گرفته است
ادبيات كودك و نوجوان حوزه‌اي است كه در سال‌هاي بعد از انقلاب، هم از نظر كمي و هم كيفي رشد چشمگيري داشته است، اگرچه در ميان اين باور، افراد كاربلد و صاحب‌نظر اين حوزه معتقدند كه در اين سال‌ها ادبيات كودك و نوجوان از نويسنده‌محوري به ناشرمحوري ميل كرده، مسأاله‌اي كه انتظار مي‌رود آينده ادبيات كودك را با تغييرات اساسي روبه‌رو كند. معصومه انصاريان، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان در مورد بازار كتاب كودك به «شهروند» مي‌گويد: «از دور هم نگاه كنيد، وضعيت كتاب كودك اصلا خوب نيست؛ از نظر بازار، وضعيت نويسندگان و كاغذ. درواقع نويسندگان و مترجمان وضعيت خوبي به ‌لحاظ اقتصادي ندارند، يعني نويسنده و مترجم تلاش زيادي مي‌كنند، اما از نظر اقتصادي بهره كمي مي‌برند.»

انصاريان شرايط اقتصادي نويسندگان را مساعد نمي‌داند، اما با اين اوصاف بر اين باور است كه موفقيت‌ها و پيشرفت‌هايي هم در اين حوزه كسب شده و ادامه مي‌دهد: «از آنجايي كه داور لاك‌پشت پرنده‌‌ام و توليدات را رصد مي‌كنم و مي‌دانم كه در زمينه كتاب در رنج‌هاي مختلف سني و ژانرهاي مختلف موفقيت‌ها و پيشرفت‌هاي خوبي داشته‌ایم، به‌خصوص در حوزه كودك و نوجوان اما متاسفانه به آن اندازه كه نويسندگان تلاش مي‌كنند و انتظار مي‌رود به ‌لحاظ اقتصادي حاشيه امني داشته باشند و بتوانند بر نوشتن تمركز كنند، نه متاسفانه ما چنين شرايطي نداريم. دایما اخبار ناخوشايند و نامطلوبي به گوش‌مان مي‌رسد که كاغذ و امكان چاپ نيست.»

رشد انتشار کتاب‌های ترجمه‌ای در مقایسه با کتاب‌های تالیفی، افزایش چشمگیر کتاب‌های تلخیصی بدون استفاده از هنر و خلاقیت نویسنده، ورود مترجمان کم‌تجربه به سودای کتاب کودک و … از دیگر مشکلاتی است که حوزه ادبیات کودک و نوجوان از وجود آن رنج می‌برد. بعضي از نویسندگان بر این باورند که ادامه این شیوه، آینده ادبیات این حوزه را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد. اين داور لاك‌پشت پرنده در اين مورد مي‌گويد: «متاسفانه ناشران روي ترجمه متمركز شده‌اند و تاليف نمي‌پذيرند و آن هم دليل اقتصادي دارد، چون كار تاليف به‌خصوص در حوزه كودك نياز به تصويرگري دارد، دليل آن هم هزينه كم  ترجمه است. درواقع آن‌ چيزي كه ادبيات كودك و نوجوان را تهديد مي‌كند، وضعيت اقتصادي است كه در فضاي عمومي جامعه‌ هم ديده مي‌شود كه به ادبيات كودك ضربه زده و مي‌زند و ما بايد انتظار شرايط بدتر را هم داشته باشيم.»

 

انصاريان كتاب‌هاي ترجمه‌شده را بخشي از اين بازار مي‌بيند و بر اين باور است كه در انتخاب كتاب‌ها براي ترجمه دقت‌ لازم صورت مي‌گيرد و ادامه مي‌دهد: «كتاب‌هايي كه ترجمه‌ مي‌شوند، كيفيت و محتواي خوبي دارند. درواقع ترجمه‌ها گلچين بهترين‌ها هستند، در عين حال كه فرهنگ كشورهاي ديگر را به ما معرفي مي‌كنند و اينگونه نيست كه ترجمه جاي تاليف را بگيرد. اگر امروز ترجمه جاي تاليف، نشسته، به‌دليل كم‌كاري نويسندگان نيست، چون نويسندگان كار خودشان را انجام مي‌دهند، اما به دليل شرايط اقتصادي و حرفه‌اي كه درحال حاضر براي نويسندگان در جامعه ما وجود دارد، اجازه نمي‌دهد تاليف نفس بكشد.» اين نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان با اشاره به جايگاه مناسب نويسندگان حوزه كودك و نوجوان در جهان مي‌گويد: «با كمال افتخار اعلام مي‌كنم كه انجمن نويسندگان كودك و نوجوان در دوسال اخير تلاش كرده بهترين‌هاي ادبيات كودك و نوجوان را در قالب كاتالوگي به دنيا عرضه كند. در اين كاتالوگ بهترين‌هاي ادبيات كودك و نويسندگان اين حوزه معرفي شده‌اند و به‌هرحال نمايشگاه فرانكفورت ارایه شده است، البته آثار بسياري از نويسندگان ما به زبان‌هاي مختلف ترجمه شده است.

بايرامي، حسن‌زاده، جمشيد خانيان، مرادي‌كرماني و بسياري از نويسندگان به‌ دليل ترجمه آثارشان به زبان‌هاي ديگر و بهره بردن از آنها به‌عنوان كتاب‌هاي درسي در كشورهاي ديگر جهاني شده‌اند. خوشبختانه ادبيات كودك و نوجوان در اين زمينه سرش بالاست، اما از اين حوزه حمايت نمي‌شود. اگر نويسندگان شرايط خوبي داشته باشند و بتوانند روي نوشتن تمركز داشته باشند، حتما تاليف‌هاي بهتري خواهيم داشت.» انصاريان با اشاره به بسته‌هاي آموزشي موجود در بازار كتاب كودك ادامه مي‌دهد: «بسته‌هاي آموزشي موجود در بازار نياز دارند تك‌به‌تك مورد بازنگري و تحليل قرار بگيرند و در مجموع نمي‌توان عنوان كرد اين بسته‌ها كاربردي‌اند يا نه، چون بعضي از اين بسته‌ها تحت نظر افراد صاحب‌نظر و كارشناس تهيه مي‌شوند و مي‌توانند آثار مثبتي به‌جا بگذارند، در حالي كه در مقابل مواردي هم ديده مي‌شوند كه تنها جنبه تبليغاتي و درآمدزايي دارند و هدف نهايي يعني همان درآمدزايي را دنبال مي‌كنند.»

كتاب‌هاي خوبي تاليف كرده‌ايم
بررسی آمار تطبیقی نشر کتاب کودک‌ و ‌نوجوان طی سال‌های ۹۵ و ۹۶ است. اما آمار‌ سال ۹۴ افت بسیار عظیمی را نشان می‌دهد. این افت تا حدی بوده که حتی شمارگان ‌سال ۹۶ کتاب کودک نیز همچنان به آمارهای ‌سال ۹۳ برنگشته ‌است. درواقع وضع کتاب کودک در این سال‌ها چه در محتوا و چه در شمارگان رو به رشد ارزیابی نمی‌شود. در جامعه‌ای که سهم کتاب کودک هر‌ سال کم و کمتر می‌شود، ادبیات کودک نیز درحال تغییر شکل است. علی‌اصغر سيدآبادي، شاعر و نويسنده بازار ادبيات كتاب كودك را يكپارچه و پديده‌اي مديريت‌‌شده نمي‌داند و در اين باره به «شهروند» مي‌گويد: «نمي‌توان سمت معيني براي بازار ادبيات كودك و نوجوان تعريف كرد. ادبيات كودك ايران يك‌ چيز نيست كه به شكل يكپارچه هدف مشتركي داشته باشد، لزوما ما با پديده  مديريت‌شده‌اي روبه‌رو نيستم كه بتوانيم بگوييم به كدام سمت مي‌رود.» سيدآبادي بر اين باور است كه مي‌توان در مورد سمت‌وسوي جريان‌هايي كه در ادبيات كودك و نوجوان وجود دارد، صحبت كرد و ادامه مي‌دهد: «به ‌نظرم در سال‌هاي اخير جرياني كه در ادبيات كودك شكل گرفته و مهم است جريان ساختن كتاب‌هاي زير پنج‌سال است، جرياني كه قوي‌ است. خوشبختانه وضعيتش به‌گونه‌اي است كه از نظر نيازهايي كه كودك ايراني دارد، توان رقابت با كشورهاي خارجي يافته است، البته اين توان فني‌اش نيست.

در رمان نوجوان هم فضاهاي تازه‌اي باز شده، نويسندگان نسل جديد موضوعات مهمي را مورد توجه قرار مي‌دهند، اين دومين جرياني است كه مي‌توان به آن توجه كرد، البته كماكان در ادبيات غيرداستاني كودك و نوجوان ضعف داريم و نتوانسته‌ايم كتاب‌هاي خوبي تاليف كنيم.» اگرچه اين شاعر و نويسنده ارزان‌بودن كتاب‌هاي ترجمه را دليل اصلي افزايش آنها در بازار كتاب كودك و نوجوان مي‌داند، در اين‌باره به «شهروند» مي‌گويد: «ترجمه کتاب كودك و نوجوان بخش مهمي از بازار را گرفته، چون كتاب ترجمه با قيمت ارزان‌تر امكان توليد دارد، در حالي كه در همه‌ جاي دنيا ترجمه گران‌تر است، چون  هم حق ترجمه و هم حق كپي‌رايت در ساير كشورها پرداخت مي‌شود، در حالي كه حق‌ كپي‌رايت در ايران پرداخت نمي‌شود و سبب شده ترجمه هزينه كمتري داشته باشد، البته همين قيمت پايين سبب شده ناشران به ترجمه‌ها اقبال بيشتري نشان ‌دهند.

به‌عنوان مثال تاليف يك كتاب ٢٤صفحه‌اي در ايران حداقل به ٣ تا ٤ميليون نياز دارد، در حالي كه ترجمه همين تعداد صفحه با وجود مترجمان تازه‌كار به ٥٠٠هزارتومان هزينه نياز دارد. در حقيقت رقابت در اين زمينه برابر نيست.» اين نويسنده و شاعر در مورد بسته‌ها و كتاب‌هاي آموزشی بازار كتاب كودك مي‌گويد:  «كتاب‌هايي از همان ابتدا با تصميم آموزشي وارد تاليف و بازار مي‌شوند، اما بعضي كتاب‌ها چنين تصميمي ندارند، ولی كاركرد آموزشي هم مي‌يابند. داستان‌ها مي‌توانند كاركردهاي آموزشي داشته باشند، اما هدف اوليه‌شان آموزشي نيست. بعضي داستان‌ها اين كاركرد را دارند.»

 

ادبيات كودك و نوجوان را دريابيم

سحر ترهنده، عضو هیأت‌مدیره شورای کتاب کودک و مدیر کتاب‌های طوطی از وضعيت بازار كتاب كودك و نوجوان و چالش‌هاي اين حوزه همچنین توجه به بايدها و نبايدهاي ادبيات كودك و نوجوان می‌گويد.

وضعیت بازار کتاب کودک را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟
بازار کتاب کودک در ایران بین سه گروه ناشر به صورت نامساوی تقسیم شده است؛ ناشران دولتی، خصوصی و کتاب‌های کنکوری/ کمک‌آموزشی که به تولید کتاب کودک هجوم آورده‌اند. بازار کتاب کودک با این گرانی کاغذ و چاپ و غیره روزهای خوبی را در پیش‌رو ندارد. ناشران دولتی سال‌هاست درحال تولید حجم بالایی از کتاب با کیفیت پایین و قیمت نازل هستند و به دلیل فروش‌های درون‌سازمانی چندان در قید فروش در کتابفروشی‌ها و مخاطب عام نیستند. ناشران کتاب‌های کمک‌آموزشی اما پدیده‌ای دیگرند که در چند‌ سال اخیر باعث برهم‌خوردن بازار سنتی فروش کتاب کودک شده‌اند. این ناشران با در دست داشتن سرمایه‌های کلان و تبلیغ در رسانه‌های جمعی داخل و خارج کشور به صورت مداوم و بسیار گسترده درحال گرفتن بالاترین حجم از بازار و تغییر دادن ذائقه مخاطبان کودک و نوجوان هستند، از شاخصه‌های این ناشران سرعت بالا و حجم انبوه در تولید است. در نمایشگاه کتاب تهران امسال این نکته بشدت به چشم می‌آمد که یک یا دو ناشر سهمی بیش از ٧٠‌درصد از کل فروش را به خود اختصاص داده بودند. ناشران خصوصی هم طیف گسترده‌ای دارند؛ از ناشران کتاب‌های زرد تا ناشرانی خوشنام با آثاری درجه یک. در این میان ناشران خصوصی‌ای که با بودجه‌هایی بسیار اندک درحال تولید آثاری باکیفیت و مناسب برای کودکان هستند، امکان رقابت برابر با دو گروه دیگر را ندارند و کار برایشان بسیار دشوار شده است!

 

حوزه ادبيات كودك و نوجوان چه چالش‌هایی دارد؟
در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان چالش‌های بسیار از سالیان دور وجود داشته که هنوز هم گریبانگیر ما است. به علت بحث ممیزی‌های سلیقه‌ای، عدم‌رعایت حقوق ناشران و پدیدآورندگان، تعداد کم خریداران کتاب، نبود کتابخانه در مدارس، حجم بالای کتاب‌های بازاری و بی‌کیفیت و… به دلیل نبود قانون و بخشنامه‌های مدون در رابطه با کم‌وکیف حقوق پدیدآورندگان و التزام به کپی‌رایت جهانی روزبه‌روز شاهد آشفتگی و سردرگمی بیشتر در بازار نشر هستیم. حقوق پدیدآورندگان به راحتی از سوی ناشران غیرحرفه‌ای تضییع می‌شود، شاهد ترجمه‌هایی موازی گاهی ٣ یا ٤ ترجمه همزمان از یک کتاب هستیم، مسابقه سرعت و چاپ زودتر جای توجه به کیفیت و ویرایش را گرفته است، ناشرانی که خود را ملزم به رعایت قوانین کپی‌رایت بین‌المللی می‌کنند، در بازار نشر مدام متضرر می‌شوند و کتاب‌هایی که خریده‌اند بدون اجازه از سوی نشرهای دیگر به چاپ می‌رسد؛ در کنار این آشفته بازار، حالا گرانی‌ها هم اضافه شده است. واقعا اگر این شرایط ادامه پیدا کند، با این گرانی کاغذ و چاپ که باعث بالا رفتن شدید قیمت کتاب می‌شود، آیا کتاب به وسیله‌ای لوکس برای اقشار پردرآمد تبدیل خواهد شد یا نه! سرنوشت تولید کتاب کودک به کجا خواهد کشید و اصولا در این شرایط دشوار اقتصادی دیگر کتاب در سبد خانوار ایرانی جایی خواهد داشت یا نه!

 

آیا کتاب کودک تنها جنبه سرگرمی دارد یا در قالب داستان نکات زندگی فردی و اجتماعی را به کودکان آموزش می‌دهد؟
كتاب‌هايی که برای کودک و نوجوان تولید می‌شوند، طیف بسیار وسیعی دارند؛ یک سر این طیف، کتاب‌هایی قرار دارند که تنها تصویر موجود در آنها، تصویر روی جلد است و تمام بار روایت و انتقال معنا در کتاب برعهده متن است و در سر دیگر طیف، کتاب‌هایی قرار دارند که تنها نوشته در آنها، عنوان کتاب و نام پدیدآورنده است و باقی روایت و بیان مضمون را تصاویر برعهده دارند. کتاب‌های تصویری، خود هم طیفی بسیار گسترده و گونه‌های متفاوتی دارند؛ ازجمله می‌توان به کتاب‌های اسباب‌بازی‌ها، الفباآموزها، عددآموزها، کتاب‌های مفهومی و کتاب‌های تصویری بدون‌کلام اشاره کرد.

کتاب‌های کودکان علاوه‌بر ایجاد میل و لذت خواندن باعث رشد قوه خلاقیت کودک، رشد همه‌جانبه ذهنی و شناختی کودک، گسترش درک مخاطب از مضامین پیچیده، تسهیل درک مضامین انتزاعی یا تخیلی دور از دسترس (مانند مضامینی مرتبط با تاریخ، علوم و …)، بالابردن درک کودکان از زیبایی و سواد بصری، گسترش‌دهنده دایره واژگان کودک و سواد ادبی (ترکیب کلمات و تصاویر، خوراک فکری برای تخیل، کنجکاوی و ایده‌پردازی به کودک می‌دهد)، بالابردن اطلاعات فرهنگی (نشان‌دادن تنوع جسمی، فرهنگی، قومی، نژادی، جغرافیایی، جنسیتی در قالب تصاویر، دانش عمومی مخاطب را ناخودآگاه افزایش می‌دهد)؛ به‌چالش‌کشیدن کلیشه‌های اجتماعی (تقویت فرهنگ صلح و مدارا و درک دیگری) می‌شوند.