برای تربیت کودکان به آنها «شاهنامه» آموزش دهید

محمدحسین باقریان قناد مدرس ادبیات و پژوهشگر «شاهنامه» فردوسی به تاثیر مثبت آموزش شاهنامه در تربیت کودکان اشاره کرد و گفت: آموزش شاهنامه مفاهیم انتزاعی را به مفاهیم عینی تبدیل می‌کند و در نتیجه بسیاری از این مفاهیم برای کودک قابل فهم می‌شود.

به گزارش کودک پرس ، محمدحسین باقریان قناد درباره شاهنامه و ضرورت آموزش شاهنامه به کودکان اظهار کرد: موضوع شاهنامه حماسه است و حماسه در لغت به معنای نبرد است؛ اما این نبرد، یک  نبرد تن به تن یا نبرد با اسلحه میان دو انسان نیست بلکه در شاهنامه، به معنای نبرد اندیشه‌هاست.

او با اشاره به این‌که حماسه، داستان نبرد بین نیکی و شر است گفت: هنگامی که ما شاهنامه می‌خوانیم حماسه را به صورت ساده‌تر یعنی بین انسان (نیروی نیکی) و دیو (نیروی شر) معنا می‌کنیم؛ همچنین در شاهنامه قهرمان داستان شخصی به عنوان پهلوان است که پهلوان به عنوان خرد، به جنگ نیروی دیو، یعنی اندیشه بد می‌رود.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی با تاکید بر این‌که دیوها در حقیقت اعمال و اندیشه‌های زشت و ناپسند جامعه هستند، تصریح کرد: پهلوان خردمند شخصی است که بتواند با دیوها بجنگد وخود را به جایگاه والای انسانی برساند.

 

باقریان افزود: به دلیل اینکه کودکان در سن یازده‌سالگی به مرحله تفکر انتزاعی می‌رسند بایستی بسیار عینی و در حد امکان، به صورت مادی، مباحث مربوط به شاهنامه را به آنان توضیح و آموزش دهیم تا تربیت آنان به درستی شکل بگیرد.

او در خصوص تاثیر اندیشه‌های بد بر رفتار و روان آدمی بیان کرد: منشا و منبع این‌گونه تاثیرات را باید در داستان‌های شاهنامه جست‌وجو کرد؛ زیرا موضوع برخی از داستان‌های شاهنامه روان‌شناختی است درصورتی که در ایران باستان، مسائل مربوط به روان‌شناسی در کتاب‌هایی نظیر ونداد و اوستا نیز وجود داشته که در آن‌ها از انواع پزشکی صحبت می‌شود؛ یکی از آن نمونه‌ها بَئَشَ زَن است که در فارسی به معنای روان‌درمانی است.

 

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی در ادامه گفت: در نتیجه حکیم فردوسی کلام شیوای خود را در قالب داستان‌های اسطوره‌ای که از پیش وجود داشته گنجانده؛ همچنین با صحنه آرایی‌های زیبا، شروع به خلق و بازآفرینی داستان‌هایی می‌کند که هم بزرگسال می‌تواند آن‌ها را دریابد و هم برای آموزش کودک موثر واقع می‌شود.

باقریان خطرنشان کرد:عبارتی مانند: «برخی از اعمال زشت خود را زیبا نشان می‌دهند» برای کودک قابل باور نیست؛ بلکه مفاهیمی از جمله، دیو سفید و سیاه یا دیو زشت و زیبا که در شاهنامه وجود دارد برای کودک قابل فهم است؛ به عنوان مثال، دیوی که زشت است رستم آن را از بین می‌برد اما دیوی که سفید است به دلیل عینی بودن می‌تواند دام‌آفرین باشد و انسان را دچار سردرگمی کند.

او افزود: بنابراین عینی بودن مفاهیم و تمثیلی بودن داستان‌ها راهگشای ماست تا بتوانیم مسائل تربیتی، روان‌شناختی و بسیاری از مهارت‌های زندگی را به کودک آموزش دهیم.

 

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی اظهار کرد: ما درخانه کودک و شهرداری مشهد، تمام مفاهیم را با استفاده از شاهنامه فردوسی به همراه مهارت‌های شهروندی به کودکان آموزش می‌دهیم تا در آینده از آن آموزه‌ها و مفاهیم در راستای نمایش خلاق استفاده کنند.

باقریان در خصوص ترویج شاهنامه‌خوانی میان کودکان و نوجوانان بیان کرد: شاهنامه فردوسی سند هویت ملی ماست. ما برای آنکه فرزند خود را با فرهنگ کشور خود آشنا کنیم بایستی به سراغ شاهنامه برویم؛ بنابراین تربیت فرزندان ما براساس فرهنگ هویت ملی شکل می‌گیرد.

او افزود: به عنوان مثال دو مادر به نام‌های فرانک(مادر ایرانی) و تهمینه (مادر تورانی) در شاهنامه معرفی شده‌اند که فرزندان آنان می‌خواهند نژاد پدر را از آنان جست‌وجو کنند؛ بنابراین هنگامی که فریدون از مادر سراغ پدر را می‌گیرد مادر، به عنوان  نماد فرهنگ ایرانی او را به درستی راهنمایی می‌کند؛ در حالی که تهمینه به عنوان نماد فرهنگ بیگانه به جای درست راهنمایی کردن سهراب، وی را تهییج روانی می‌کند تا به جنگ برود.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی گفت: بنابراین ما با استفاده از شاهنامه می‌توانیم فرهنگ کشور خود را به کودکان منتقل کنیم؛ حتی برای بومی‌سازی متن‌های خوب شرقی و غربی، استفاده از شاهنامه نیاز است.

 

باقریان تصریح کرد: مهم‌ترین موضوع پس از مسئله فرهنگ و هویت، استفاده از شاهنامه برای تربیت کودک است؛ زیرا مفاهیم انتزاعی را به مفاهیم عینی تبدیل می‌کند و در نتیجه بسیاری از این مفاهیم برای کودک قابل فهم می‌شود.

او در خصوص بهبود عملکرد و روند پیشرفت آموزش و پرورش، شهرداری و سایر نهادهای فرهنگی برای مهم شمردن بوستان و گلستان گفت: امروزه شهرداری مشهد در حال پیش ‌رفتن به این سمت‌وسو است؛ اما در خصوص آموزش و پرورش بایستی بیشتر تامل کنیم؛ به عنوان مثال ما در شاهنامه داستانی تحت عنوان «زال و سیمرغ» داریم که این داستان را با همان ابیات شاهنامه و با عنوان متفاوتی به نام «زاغ و سیمرغ» در کتاب فارسی پنجم دبستان چاپ کرده‌اند. بنابراین انتظار نمی‌رود از کسانی که چنین نظارتی بر کتاب‌های درسی دارند از شاهنامه بیشتر استفاده کنند.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی اضافه کرد: وزارتخانه‌ها و وزیران عالی‌رتبه بایستی در خصوص تالیف کتاب‌های درسی با استفاده از شاهنامه تجدید نظر کنند و بازبیبنی‌هایی را انجام دهند در حالی که بسیاری از معلمان، خواهان فراگیری و آموزش شاهنامه به کودکان و نوجوانان هستند.

 

باقریان خاطرنشان کرد: همچنین معلمان در شهر مشهد می‌توانند کودکان را به نهادهایی از جمله خانه کودک شاهنامه دعوت کنند تا از فضا و آموزش‌های مربوط به شاهنامه استفاده کنند؛ بنابراین ما بایستی در حد امکان، معلمان را در ادامه این مسیر راهنمایی کنیم تا در این بازه زمانی، سیاست‌گذاران آموزش و پرورش چنین نظارتی را بر ساختار تدریس شاهنامه به کودکان داشته باشند.

او گفت: یکی از پیشنهادات من این است که آموزش و پرورش، کتابی درسی تحت عنوان فرهنگ ایرانی، براساس شاهنامه، در کنار بوستان ، گلستان و مثنوی معنوی تالیف کند تا با استفاده از این کتاب، به فرهنگ ایرانی و مهارت‌های اجتماعی در مدارس بپردازد.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی تصریح کرد: هم‌اکنون، من در حال تالیف کتابی تحت عنوان “راهنمای فراگیر آموزش شاهنامه به کودکان و نوجوان “هستم برای آن دسته از افرادی که می‌خواهند مربی شاهنامه شوند. مربیان می‌توانند با مطالعه این کتاب، از تجربیات من برای تدریس خود استفاده کنند.

 

باقریان اظهار کرد: جامعه ما به دلیل ناآشنا بودن با آثار غنی ادبی آسیب‌های فراوانی دیده‌است؛ زیرا با تاریخ و فرهنگ خود و با آنچه بر ما گذشته آشنایی نداریم به همین علت دائم ملزم به تکرار قسمت‌های ناخوشایند تاریخ خود هستیم.

او گفت: همچنین شاهنامه فقط متن نیست که به تمجید و ستایش فرهنگ ایرانی بپردازد؛ به همین دلیل ما تنها شاهد ضعف‌های فرهنگ ایرانی شاهنامه هستیم؛ به عنوان مثال یکی از نقطه ضعف‌های فرهنگی در شاهنامه مسئله پسرکشی است.

وی افزود: در طول تاریخ، ما همیشه شاهد این موضوع هستیم که پهلوان پدر، پهلوان پسر را از بین می‌برد. این پدر و پسر در حقیقت دو انسان نیستند که بگوییم در رستم و سهراب، پدر بدون دیدن چهره پسر می‌خواهد وی را از بین ببرد، بلکه پهلوان نماد نسل است که نسل پس از خود یعنی اندیشه‌ها، آمال و آرزوها و عقاید خود را نمی‌شناسد.

باقریان گفت:بنابراین نسل سهراب، نسلی است که گذشته خود را نمی‌شناسد یعنی شاهنامه و تاریخ نمی‌خواند و تنها ملزم به تکرار تاریخ است.

 

او تصریح کرد: در سایر کشورها، حدود ۹۱ نمونه از رستم و سهراب وجود دارد که در اکثر نمونه‌های غربی، مسئله پدرکشی مطرح است، یعنی اندیشه نو به جای اندیشه کهنه می‌نشیند؛ در حالی که در ایران اندیشه کهنه بر جای خود نشسته و اندیشه نو را در نطفه خفه می‌کند.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی در خصوص آشنایی بیشتر نسل آینده با این آثار و چگونگی تاثیراتی که می‌تواند بر رشد فرهنگی ما داشته باشد، گفت: برای آشنایی نسل آینده ابتدا بایستی نسل گذشته با فرهنگ و اندیشه‌های این‌گونه آثار آشنا شود، سپس این مفاهیم را، به نسل جدید انتقال و آموزش دهد.

باقریان اظهار کرد: به نظر می‌رسد شاهنامه در مقایسه با بوستان سعدی، ساده‌ترین متن ادبیات فارسی است زیرا زبان فردوسی به زبان امروز بسیار نزدیک است، البته تعدادی از کلمات در شاهنامه وجود دارد که دیگر کاربردی در زبان امروزی ندارد؛ اما اگر معنای آن کلمات را به خاطر بسپاریم می‌توانیم شاهنامه را روان‌تر بخوانیم و مفهوم ابیات را به درستی متوجه شویم.

 

او در ادامه گفت: من سال‌هاست که شاهنامه و هنر نقالی را به کودکان آموزش می‌دهم. در این حرفه به کودکان می‌آموزم که بر ترس خود غلبه کنند. امروزه، نقالی از شیوه‌های قدیمی خود فاصله گرفته و به‌روز شده است؛ بنابراین من در آموزش نقالی غیر از لحن پهلوانی، بیشتر بر روی حرکات و بازی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنم به گونه‌ای که به تئاتر خیابانی نزدیک شده است. همچنین کودکان در طی اولین جلسه می‌توانند چند بیتی از شاهنامه را نقالی کنند و در حدود سه الی چهار جلسه یک داستان از شاهنامه را فرابگیرند.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی افزود: بزرگسالان نیز باید بتوانند در خصوص فراگیری شاهنامه بر ترس خود غلبه کنند؛ به عنوان مثال، اگر خوانش نظم شاهنامه برای آنان دشوار است شاهنامه را به صورت نثر روان مطالعه کنند و هر زمان که داستان‌های شاهنامه برای آنان قابل فهم شد می‌توانند شاهنامه را به نسل بعدی آموزش دهند. به همین جهت نسل بعدی با یادگیری فرهنگ خودی بزرگ می‌شود. همچنین اگر نسل بعدی بداند که نباید مورد تهاجم فرهنگی قرار گیرد رستم‌وار زندگی می‌کند و انسانی آزاده بار می‌آید.

 

باقریان در خصوص واقعیت داشتن داستان آرش در شاهنامه گفت: همان‌طور که افراسیاب، حدود چهارهزار سال پیش، از طریق مرز ایران و توران، از رود جیحون عبور کرد و سرزمین ایران را اشغال کرد، آرش با جان‌فشانی خود مرز را به رود جیحون بازگرداند؛ در ۳۸ سال گذشته، صدام حسین از رود اروند عبور کرد و قسمت‌هایی از ایران را تصرف کرد و افرادی با جان‌فشانی، مرز را به رود اروند باز گرداندند.

او افزود: بنابراین آرش یادآور نسلی است که با فرهنگ معنویت از جمله فرهنگ از خودگذشتگی، وطن‌پرستی و میهن‌پرستی آشنا بود؛ در حالی که ما با نسلی روبه‌رو هستیم که این مفاهیم در آنان کمرنگ شده است.

این مدرس ادبیات و پژوهشگر شاهنامه فردوسی اظهار کرد: اگر شاهنامه را به افراد آموزش دهیم مفاهیم والای انسانی در آنان تحقق پیدا می‌کند و به جایگاهی می‌رسند که می‌توانند سعادت را برای نسل بعدی بشریت به وجود آورند.

 

باقریان تصریح کرد: از خانواده‌ها خواهشمندم که هم در این زمینه و هم در سایر زمینه‌ها به آموزش فرزند خود توجه کنند؛ زیرا ما در برابر کودکان خود مسئول هستیم و زمانی می‌توانیم بگویم وظیفه خود را به درستی انجام داده‌ایم که ابتدا بر مسئله تربیت کودکان سرمایه‌گذاری کنیم.