کودکانی که از صحبت کردن در جمع می ترسند!
به گزارش کودک پرس پرس : برای برخی کودکان، صحبت کردن در جمع فرصتی برای نشان دادن افکار آنهاست، ولی برای برخی دیگر، یک فشار روانی شدید است.
بسیاری از بزرگسالان ترس «علی» را درک می کنند. در صورت عدم درمان ، این ترس می تواند بقدری شدت یابد که به فوبی (ترس غیرواقعی) تبدیل می شود. این نوع ترس یکی از معمولترین ترسهای کودکان و حتی بزرگسالان به شمار می رود که معمولاً از دبستان شروع می شود. بدین صورت که چند بار تپق زدن هنگام خواندن متن درس با صدای بلند آغازگر اضطراب است. بعضی از دانش آموزان به عمد پشت سر قدبلندترین دانش آموز کلاس می نشینند تا معلم آنها را نبیند. ما حتی دانشجویانی را دیده ایم که برای دفاع از پایان نامه که محتاج صحبت کردن در جمع است هنوز فارغ التحصیل نشده اند. از آنجا که این نوع ترس موجب فشار روانی شدیدی است و می تواند به آسانی به دوره بلوغ و پس از آن نیز کشیده شود کمک به فرزندتان در غلبه بر آن بسیار اهمیت دارد. کسب آرامش را به کودک بیاموزید؛ گام آغازین در غلبه بر این نوع نرس آموختن روشی است که واکنشهای اضطراب را کنترل می کند.بر روی روشهای کنترل تنفس بیشتر تأکید کنید. سپس کودک را مجبور کنید تا آرام تنفس کند. بدنش را شل کند و نزد خود کلمه ای (نظیر آروم باش) را زمزمه کنند و پس از آن بایستد و شروع به صحبت کند.
علت ترس را تشخیص دهید
بکوشید علت ترس کودک را از صحبت کردن در جمع دریابید آیا از اینکه تپق بزند نگران است و یا از اینکه احمق یا عصبی به نظر برسد؟ عامل ترس کودک را معین کنید . برای بعضی از کودکان خواندن یک متن با صدای بلند در حضور دیگران نگران کننده است اما برای برخی دیگر، صحبت کردن بدون داشتن نوشته ای که به آن مراجعه کنند، عامل اصلی اضطراب است. در اغلب موارد تعداد حاضران هم در این میان نقش مؤثری ایفا می کند. هر چه تعداد آنها بیشتر شود کار کودک سخت تر خواهد شد و گاهی از نوجوانی این ترس به شکل ترس از صحبت کردن با نوجوانان و یا بزرگسالانی از جنس مخالف بروز می کند. کودک را زیر نظر داشته باشید و در صورت لزوم، معلمش را در جریان بگذارید. کودک ممکن است مانند یک هنرپیشه نقش بازی کند و شما نتوانید به نگرانی او پی ببرید. اما گاهی ترس او آن چنان شدید است که کودک آن را بروز می دهد.
آموزش مهارت صحبت کردن
با افزایش اعتماد به نفس کودک و تقویت توانایی هایش به او کمک کنید تا بر این ترس غالب شود. برای صحبت کردن فرصتهایی را در اختیار کودک قرار دهید از همان سنین کم از او بخواهید سر میز شام چیزی را برای دیگران تعریف کند تا علاوه بر تمرین در صحبت کردن احساس کند که افکارش برای دیگران اهمیت دارد.
اکثر بچه های کوچک به خودنمایی علاقه دارند. بنابراین بکوشید از این علاقه آنها سود ببرید بگذارید در حضور خانواده شعر بخوانند یا لطیفه تعریف کنند. این تجربیات از آنجا که مفرح هستند بهتر می توانند اعتماد به نفس را در کودک شکل دهند.
کودک را برای صحبت کردن در جمع آماده کنید. اگر هنوز مشکل کودک برطرف نشده است مهارت های پایه را به او بیاموزید. او را تشویق کنید تا موضوعی را که هم دوست دارد و هم درباره آن اطلاعاتی دارد انتخاب کند. درباره مواردی که یک سخنرانی یا گزارش را برای شنوندگان جالب توجه می کند، صحبت کنید. مطمئن شوید که او می داند درباره چه موضوعی می خواهد صحبت کند. سپس اطلاعات مورد نیاز را روی کاغذ بنویسید و از او بخواهید چندین بار آنها را تمرین کند.
او را از پیش برای تپقها آماده کنید. به او بگویید در صورتی که مطلبی را فراموش کند و دستپاچه شود چه کار کند راه حل آن است که نفس عمیقی بکشد و سپس جمله آخرش را دوباره تکرار کند و یا به مطالبی که روی کاغذ نوشته است مراجعه کند. او می تواند به سادگی اعتراف کند که حرفش را فراموش کرده است و یا حتی با حضار چنین شوخی کند «من همیشه از صحبت کردن در جمع می ترسیدم» این روش موجب نزدیک تر شدن ارتباط شنوندگان با او می شود اما در هر صورت باید سخنرانی را ادامه دهد. برای آمادگی کودک چندین بار روی این وضعیت تمرین کنید. حتی می توانید خودتان نقش کودک را بازی کنید و کودک نقش شنونده را.
کودک را به ترس مقاوم کنید
الف. فهرستی تهیه کنید: فهرستی از موقعیت هایی را که کودک از صحبت کردن در آنها می ترسد، تهیه کنید و آن را براساس میزان ترس کودک به کار گیرید کار را از پایین فهرست آغاز کنید. برای مثال اگر فرزندتان از بلند خواندن می ترسد موقعیت هایی را برایش مهیا کنید تا بر روی این مهارت تمرین کند. در ابتدا خواندن یک داستان با صدای بلند برای برادر کوچکترش می تواند تمرین خوبی باشد سپس شما هم به جمع شنوندگان اضافه شوید تا این که بتدریج با افزایش تعداد شنوندگان کودک را عادت دهید.
ب. قبل از هر کار کودک را وادارید تا با انجام روشهای کسب آرامش از نظر روانی خود را آماده کند. در هنگام اجرای آن از او بخواهید در صورتی که احساس ناراحتی می کند تمرین را قطع و خود را آرام کند. از او بخواهید خود را در حال صحبت میان جمعی که از آن می ترسد تصور کند. برای مثال ابتدا در ذهنش تصور کند که برای معلمش صحبت می کند. بعد برای معلم و یک دانش آموز و پس از آن معلم و 2 دانش آموز و… سپس به دنبال کاهش اضطراب به تمرین ادامه دهد.
ج. کلاس درس را در خانه بازسازی کنید. وقتی کودک با موفقیت مراحل قبل را پشت سر گذاشت. 10 سوال از درسش طرح کنید تا در مورد آنها مطالعه کند و پاسخ ها را بیابد، سپس نقش معلم را در مدرسه بازی کنید. بدین صورت که نام و نام خانوادگی فرزندتان را با صدای بلند بخوانید. سپس از کودک بخواهید بایستد و به سوالات شما یکی یکی پاسخ دهد. صدایش را ضبط کنید و بگذارید قبل از پاسخگوییی به سوال بعدی چندی بار آن را گوش دهد. در صورت امکان بهتر است به جای ضبط کردن صدای کودک از او فیلمبرداری کنید تا بتواند چهره و حرکات خود را نیز مشاهده کنند. بتدریج از کودک بخواهید خلاصه یک کتاب داستان و یا بخشی از کتاب درسی اش را به صورت سخنرانی در حضور افراد خانواده ارائه دهد. همیشه او را تشویق کنید تا از روشهای کسب آرامش استفاده کند. ضبط صوتی و یا تصویری از سخنرانی های تمرینی، کودک را در اصلاح نواقصش کمک خواهد کرد.
د. مثبت نگر و صبور باشید. او را تشویق کنید تا به جای تکرار جمله های منفی بر راه حل ها تمرکز کند. به جای این که بگوید من نمی تونم حتماً خراب می کنم، بگوید می دونم که سخته اما باید سعی کنید کودک را تحت فشار نگذارید، بلکه بکوشید اعتماد به نفسش را افزایش دهید.
کاهش حساسیت کودک
وقتی کودک بتواند خود را در حال صحبت کردن در جمع تصور کند بکوشید حساسیت او را به اشتباهات گفتاری اش کاهش دهید. به کودک بگویید که همه مردم از آن که احمق یا کودن به نظر بیایند می ترسند اما گفتار هیچ یک از آنها عاری از اشتباه نیست.توجه او را به اشتباهات گفتاری دیگران جلب کنید از کودک بخواهید با دقتت به صحبت کردن معلم، شخصیت های تلویزیونی، بستگان و سایر کودکان، گوش دهد. اگر کودک از لرزش صدا یا دستهایش در حضور دیگران می ترسد از او بخواهید قبل از سخنرانی یا صحبت کردن در حضور دیگران در تنهایی حالات فوق را به صورتی مبالغه آمیز از خود نشان دهد و در حین صحبت کردن نیز با خود بگوید هر کسی ممکن است اشتباه کند و یا اگه دستام بلرزه، بازم همه دوستم دارن. به کودک بیاموزید در صورتی که مرتکب اشتباهی می شود به شوخی بگوید «می خواستم ببینم حواستون هست یا نه» این روش رابطه احساسی کودک را با جمعی که در حال صحبت کردن با آنها است، تقویت می کند.
تمرین در موقعیت های واقعی
اکنون وقت آن رسیده است تا کودک پیشرفته های خود را در موقعیت های واقعی نشان دهد. از معلم فرزندتان بخواهید شما را در این زمینه یاری کند. برای نمونه در چند هفته اول فقط سوالهایی با پاسخهای کوتاه از او بپرسید و یا از او بخواهید بخشهای کوتاهی از کتاب درسی را با صدای بلند برای سایر همکلاسی ها بخواند. سپس به تدریج مدت زمان صحبت کردن کودک را در کلاس طولانی تر کنید تا جایی که بتواند در مقابل گروهی از دانش آموزان کنفرانس بدهد.
منبع:اکاایران
ارسال دیدگاه