یک میلیون کودک و نوجوان چشم انتظارند
خوشبختانه اقدامات و درخواستهای مردم و نهادهای مدنی به ثمر رسید و هیأت دولت لایحهای را تصویب کرد تا برای بررسی نهایی به مجلس برود که براساس آن فرزندان زنان ایرانی كه از ازدواج با همسري غير ايراني به دنيا آمدهاند، ميتوانند به تابعيت ايران در آيند.
به گزارش کودک پرس ، براساس قانون فعلي اين افراد پس از رسيدن به سن ١٨ سالگي، خودشان درخواست تابعيت ميكردند ولي مشكل مهمي كه براي آنان به وجود آمده است، حضور آنان در ايران بدون آنكه واجد هويتي باشند، بود. لذا عموماً تا ١٨ سالگي از هيچ خدماتي بهرهمند نبودند و حتي شناسنامه نيز نداشتند. بدتر اينكه از خدمات آموزشي نيز بيبهره بودند، ولي همه اينها در برابر احساس بيهويتي و تبعيض مشكل كوچكي محسوب ميشد.
از آنجا كه اين كودكان عموما در خانوادههاي ضعيف و حاشيهاي به دنيا ميآمدند و در شرايط فقر و ناداري و بيهويتي بزرگ ميشدند، هميشه اين احتمال وجود داشت كه برخی از آنان ناخواسته و بر خلاف طبیعت و فطرت انسانی خود در فرآيندهاي ضد اجتماعي وارد شوند. متأسفانه آمار دقيقي از تعداد اين افراد در دست نيست، ولي تعداد آنان را تا حدود ٤٠٠ هزار و بيشتر نيز برآورد كردهاند و اين رقم بسيار زيادي است. و اگر شرایط پیش گفته برای بخشی از آنان هم به وجود آید در آینده نه چندان دور با مشکلات اجتماعی بزرگی دست به گریبان خواهیم شد.
اقدام دولت مبني بر اينكه مادران اين كودكان ميتوانند براي آنان درخواست شناسنامه و تابعيت كنند، گام مهمي است كه هرچند دير برداشته شده است، ولي كاچي به از هيچي. البته اين تصميم بر اثر فشار افكار عمومي و فعالان حمايت از كودكان رخ داد ولي انتظار ميرفت كه دولت نيز مستقلاً و براساس وظيفه خود آن را پيگيري كند. اكنون اميدواريم كه نمايندگان مجلس و شوراي نگهبان خيلي سريع آن را رسيدگي و نهايي کنند.
اين ذهنيت كه تابعيت از خون است و فرد دارای تابعیت ايراني كسي است كه پدرش تابعيت ايران را داشته باشد، انديشه قابل تاملی است. از واقعيت موجود پيوندهاي يك فرد به فرهنگ و ميهن و مردمي است كه ميان آنان زندگي ميكنند. امروز در ايالات متحده تعداد و درصد فراواني از مردم آنجا حتي تا ميانسالي نيز با تابعیت و در كشور ديگري زندگي كردهاند و سپس به تابعيت آمریکا در ميآيند و هيچ احساس بدي نيز ندارند. حال چگونه است كه يك كودك كه مادرش ايراني است و از كودكي نيز ميان ايرانيان زندگي كرده و كسي و چيزي غير از آن را نديده، خواهد ايراني محسوب نشود؟ اين نگاه محافظهكارانه است. يك ملت قوي و يك دولت مقتدر براي حفظ جمعيت از درخواستهاي ديگران براي پذيرش تابعيت خود نيز استقبال ميكند، چه رسد به كودكاني كه مادرشان نيز ايراني است. حقوق این مادران نیز مهم است. یک مادر ایرانی به هر دلیلی که با یک غیر ایرانی ازدواج کرده یا از او صاحب فرزند شده باشد، دارای حقوقی است. مهمترین حق او تامین آینده برای فرزندش است. چگونه می توانیم زن ایرانی را از این حق مهم و طبیعی محروم کنیم؟ درد نادیده گرفتن این حق برای زن ایرانی کُشندهتر از هر امر دیگری است.
منبع: شهروند
ارسال دیدگاه