کودکانی که قربانی اعتیاد مادران جوان می‌شوند

به گزارش کودک پرس ، کودکانی که به جای بازی در پارک مجبورند در کنار مادر خود نظاره‌گر صحنه‌هایی ناخوشایند باشد که مادرش و ده‌ها زن ومرد دیگر هر روز از صبح تا شب در کوچه دست به کاری می‌زنند که شاید نداند که چه کاری انجام می دهند. اما هر روز تصویر این صحنه ها را در ذهن ثبت وضبط نموده و برخی از آنها از روی شیطنت و کنجکاوی، اقدام مادر و دیگران را امتحان، و تجربه می‌کند و دیری نمی‌گذرد که در دام اعتیاد گرفتار می‌شوند.

سال گذشته که معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری هرمزگان و فرماندار سابق بندرعباس و همچنین فرمانده نیروی انتظامی شهرستان از این محله بازدید داشتند، برخی از ساکنان با گریه والتماس از آنها می‌خواستند تا نسبت به جمع‌آوری معتادان اقدام کنند. آنها می‌گفتند فرزندان پنج شش ساله‌شان هم مواد مخدر را به طور کامل می‌شناسند.

آنها زندگی فرزندان‌شان را تباه شده می‌دانستند و عنوان می‌کردند که فرزندانی هم که در خانه‌شان معتاد وجود ندارد، اما به محضی که از خانه خارج می‌شود، صحنه‌هایی از رفت و آمد معتادان در کوچه و تزریق و استعمال مواد مخدر را می‌بینند و این تصاویر هر روزه تکرار می‌شود.

در برخی کوچه‌ها هم سرنگ‌های آلوده‌ای دیده می‌شود که معتادان پس از تزریق، بر زمین و یا در فاضلاب کوچه می‌اندازند و جان رهگذران و کودکان و اهالی را به خطر می‌اندازد.

برخی خانه‌های محله مانند خانه‌ای که در کوچه غفار 6 هم قرار دارد و به عنوان خوابگاه از آن استفاده می‌شود تا معتادان برای خواب به این خوابگاه بیایند و در کنارش هم زمینی است به عنوان پارک محله ای که در بازدیدی که هفته قبل شهردار منطقه 2 بندرعباس از این محله داشت، اعلام کرد تا چند روز آینده تعدادی وسایل بازی برای کودکان در آنجا نصب می‌شود. پارکی که به خوابگاه معتادان متصل است و مشخص است که چه اثرات سوئی را بر کودکان و نوجوانان خواهد داشت.

گرچه ساکنان و همسایگان بارها به دستگاه اجرایی متولی اعتراض کرده‌اند، اما به آنها وعده داده شده بود که پایان سال قبل، این خوابگاه را منتقل می‌کنند که تاکنون اینگونه نشده است.

آیا به راستی جمع‌آوری معتادان، موادفروشان و مشروب‌فروشان که خواسته بسیاری از اهالی این محله است، آن‌قدر سخت و نشدنی است که هر روز براین فاجعه افزوده، و قربانیانش بیشتر می‌شود؟.

بایستی بگوییم این محله را مسؤولان با بی‌تدبیری و بی‌تفاوتی به این روز درآورده‌اند. اگر کوچه‌های تنگ و تاریک را اداره برق روشن کند و شهرداری با مسدود کردن، اجازه تجمع معتادان را ندهند، آنگاه این وضعیت بهبود نمی‌یابد؟ .

وقتی که به راحتی معتادانی دست خود را داخل پنجره خانه‌هایی کرده و تزریق می‌شوند و یا مواد مشروب‌شان را تهیه می‌کنند، آیا نباید اقدام اساسی برای پاکسازی محله صورت گیرد؟

اهالی می‌گویند آیا مس‌ولان حاضرند زن و فرزند خودشان در چنین شرایطی زندگی کنند؟ آیا محله ای که 40 شهید را تقدیم انقلاب کرده است و در واقع محله‌ای شهیدپرور است، حقش این است که به عنوان غده سرطانی شهر مطرح شود؟

آیا واقعا مسؤولان نمی‌خواهند یا نمی‌توانند وضعیت موجود را سروسامان دهند ؟ چرا ده‌ها کودک و نوجوان بایستی قربانی بی‌تدبیری‌ها شوند و در دام اعتیاد گرفتار شوند؟ چرا جانشان را بایستی سرنگ‌های آلوده تهدید کند و هیچکس این وضعیت را نمی‌بیند؟

چرا مدیران ارشد استان برای درمان دمل شهناز چاره‌ای نمی‌اندیشند؟ تا کی بایستی کوچه حنیری‌هایی در محله شهناز وجود داشته باشد که پذیرای معتادان از شهرهای مختلف کشور باشد و متولیان هم چشم خود را براین واقعیت بسته‌اند؟ آیا نمی‌توان شهناز را درمان کرد یا نمی‌خواهند درمان شود؟ سؤال اینجاست.

منبع: خبرگزاری فارس

انتهای پیام/