«کلوچه‌های خدا»؛ نمایشی فانتزی در تبیین ساده خداشناسی

نمایش «کلوچه‌های خدا» که هم‌اکنون در سالن بوستان روی صحنه است با استفاده از شیوه فانتزی و ارائه زبان ساده و داستانی روان، به مقوله خداشناسی در مواجهه با مخاطب کودک می‌پردازد.

به گزارش کودک پرس ، مدتی است سالن بوستان مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان میزبان اجرای نمایش «کلوچه‌های خدا» به نویسندگی و کارگردانی، آرش شریف‌زاده است؛ نمایشی که مبنای روایت آن داستانی از کلر ژوبرت؛ نویسنده و تصویرگر نام‌آشنا و مسلمانی است که قصه‌های قرآنی او مکرر از سوی ناشران کودک و نوجوان به چاپ رسیده و مورد استقبال این گروه سنی نیز قرار گرفته است.

«کلوچه‌های خدا» برنده ۶ جایزه از بیست و سومین جشنواره بین‌المللی کودک و نوجوان در سال ۹۵  نیز بوده است و توانسته مقام پرمخاطب‌ترین نمایش کودک و نوجوان در همین سال را نیز در میان سایر نمایش‌های ویژه این گروه سنی از آن خود سازد.

خلاصه روایت نمایشی «کلوچه‌های خدا» از قرار زیر است:

خرس کوچکی از خواب زمستانی بیدار شده و با جلوه‌های باشکوهی از نعمت‌های خدا در جنگل مواجه می‌شود و با خود عهد می‌کند که کاری انجام دهد تا به این وسیله شکرگزار خداوند باشد. به پیشنهاد کلاغ جنگل، اقدام به پخت کلوچه می‌کند با این توجیه که خداوند به خوردن کلوچه بسیار علاقه‌مند است و هر دو قصد می‌کنند تا کلوچه‌ها را به خدا برسانند. غافل از اینکه کلاغ، خرس را گول زده است و چون خودش به خوردن کلوچه علاقه‌مند است با این ترفند خواسته تا کلوچه‌های خرس را تصاحب کند و…

 

ماجرای این نمایش در اغلب صحنه‌ها براساس یک ذهنیت مشترک میان کودکان و بعضاً نوجوانان به پیش می‌رود و آن اینکه چون این گروه سنی تصور و درکی از ماوراء  و مفاهیم انتزاعی ندارند لذا تلقی و تصورشان از موجودیت خداوند نیز فردی همچون پدر و یا مادرشان است با این تفاوت که او بسیار قدرتمند است که توانایی انجام کارهایی را دارد که شاید از عهده والدین آن‌ها خارج باشد.

چنین موجودیتی برمبنای سطح درک کودکان ممکن است گرسنه و یا تشنه باشد و یا به چیزی مثل یک خوردنی نیز علاقه‌مند لذا برای جلب رضایت او و به پاس  زحمات و کارهایی که برای ما کرده است می‌توان حتی برایش چیزی شبیه به کلوچه که مورد علاقه اوست پخت و برایش هدیه برد.

روندی را که قهرمان این نمایش یعنی خرس کوچولو آن را طی می‌کند هر چند که ذهنیتی غلط براساس گفته‌های کلاغ به اوست اما سیری رو به تعالی را پیش روی مخاطب در صحنه نمایشی ارائه می‌کند، او در راه رسیدن به خدا برای هدیه کلوچه‌ها به او از مسیری عبور می‌کند که هرچند اغواگری‌های کلاغ با آن همراه است اما خرس برای جلب رضایت حیوانات جنگل کلوچه‌های پخت شده را در میان آن‌ها تقسیم کرده و به این وسیله دل آن‌ها را به دست آورده و جلوه‌ای از محبت و نوع‌دوستی را به شکلی غیرمستقیم در خلال روایت جذاب نمایشی به مخاطب خود ارائه و القاء می‌کند.

 

کارکرد ذهنی این نمایش در نظرگاه مخاطب آن که عمدتاً کودک و نوجوان هستند این است که خداوند هر چند بی‌نیاز از هر خوراک، پوشاکی است اما اگر به مخلوقات او کمکی صورت گیرد و یا چیزهایی که در نزد خود داریم با احساسی پاک، میان همنوعان خود تقسیم کنیم به مثابه آن است که خداوند کلوچه‌ و یا هر چیز دیگری که در راه او ارائه شده باشد را پذیرفته است و نیازی به این مسئله وجود ندارد که ما حتماً باید به شکل عینی ثمره انفاق و محبت خود در حق همنوعان خود را ببینیم.

با این وجود اما کارگردان نمایش«کلوچه‌های خدا» تمهیدی نمایشی و ملموس را نیز برای این مورد خاص در نظر گرفته است و آن بارش باران است که هر کجا که بیننده نمایش با استفاده از فلاش نور صحنه و افکت صدای رعد و برق برای او تداعی باران می‌شود براساس کُدی که بازیگر نمایش گذاشته است متوجه این نکته می‌شود که خدا رضایت کامل از عملکرد هر یک از بازیگران این نمایش دارد؛ امری که وقتی خرس کوچولو آخرین قرص کلوچه خود را نیز به حیوانی می‌بخشد، اتفاق می‌افتد و یا حتی در پایان نمایش که کلاغ از کرده خود پشیمان است و با زبانی ساده و کودکانه دست به توبه برمی‌دارد، مخاطب وقوع رعد و برق و بارش باران را شاهد است.

 

نمایش«کلوچه‌های خدا» همچنین در روند روایتی خود به نکات بسیار آموزنده‌ای نه به شکلی مستقیم و نصیحت‌گونه اشاره دارد و به طرز ماهرانه‌ای سعی در آن دارد که چنین نکاتی به شکلی در دیالوگ‌های بازیگران مستتر و غیرمستقیم بیان شود که علاوه بر اینکه تأثیر عمیق خود را بر مخاطب می‌گذارد، کودک و نوجوان چنین تصور نکنند که این نمایش قصد نصیحت به او را دارد؛ به عنوان مثال بدون آنکه روایت نمایش از تب و تاب افتاده و آن جوش و خروش و پویایی نمایش ویژه کودک و نوجوان که ویژگی آن همراهی با بافت رنگارنگ صحنه و لباس و موسیقی شادی است که برای آن انتخاب می‌شود، در نهایت نکته‌ای مهم که حتی در صحبت‌های مخاطبان نمایش پس از پایان اجرا مشهود است در ذهن آن‌ها نقش می‌بندد و آن اینکه هر کس دروغ بگوید تنها می‌ماند.

با توجه به استقبالی که از این نمایش در اجرای عمومی به عمل آمده است و همچنین توفیقی که این نمایش در جریان جشنواره‌ای بین‌المللی داشته است این نکته به اثبات می‌رسد که به شرط داشتن ایده بکر و خلاقیت و استفاده حداکثری از امکانات صحنه می‌توان آثاری مؤثر برای کودک و نوجوان در عرصه تئاتر تولید کرد آن هم با هزینه‌ای بسیار کم که معمولاً متداول شده کار تئاتر برای کودک و نوجوان هزینه‌بر است و نیاز به بودجه زیادی دارد.

 

یادآور می‌شود، نمایش«کلوچه های خدا» به نویسندگی و کارگردانی آرش شریف‌زاده تا پایان آذر هر روز به غیر از شنبه‌ها ساعت ۱۷:۳۰ در سالن بوستان مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان واقع در بوستان لاله تهران اجرا می‌رود.

 

 

 

 

منبع: ایکنا