چه تفاوتی بین خواسته‌های شعر در کودکان و بزرگسالان وجود دارد؟

به گزارش کودک پرس ، با خواندن شعرهای کودکان می‌توان متوجه شد که خواسته خوانندگان بزرگسال و کودک شعر بسیار مشابه است.

کودکان شعر را مثل بزرگسالان به شیوه‌ای می‌خوانند که هر کدام معنای خود را از شعر دریافت می‌کنند. اما کودکان در حکم خوانندگان معصوم ادبیات هستند و به همین دلیل است که آنچه می‌خوانند اثر ویژه‌ای دارد. بزرگسالان خوانندگان باتجربه‌ای هستند؛ ما کوهی از تجربه‌ی خواندن داریم، که بر اساس آن قضاوت، مقایسه، ارزیابی یا رد می‌کنیم. فعالیتِ خواندن برای کودک، کاملا تازگی دارد و به همین خاطر است که او تاثیرپذیری بیشتری دارد. آنهایی که برای کودکان می‌نویسند باید به این موضوع آگاهی داشته باشند و مطابق با آن پیش بروند. کودک باید بلافاصله درگیر و با دو سه خط اول جذب شود یا اینکه خواننده خود را از همان آغاز از دست خواهید داد.
داستان باید توجه خواننده‌ی کودک را در صفحه اول با فعالیت‌ها، کاراکترها یا فضا جذب کند، اما شعر از هر نظر سریع‌تر و مختصرتر از نثر است. نه اینکه این باعث شود یافتن ترکیب ضروری زبان و محتوایی که خواننده را در چند خط درگیر کند راحت‌تر باشد.

شعرهای بامزه، شعرهای غم‌انگیز. شعر باید احساسات را درگیر کند و پاسخ کودک به این موضوع عمیق است. شعر کودک اغلب طنزآمیز است: از شوخی‌های واضح گرفته تا ظریف. یکی از این موارد پیوند طنز شاعرانه با بازی کلمات است تا زبان را سرگرم‌کننده و جالب سازد.
و نکته اینجاست که این اشعار با ظرافت خاصی آنچه را که کودک خود انجام می‌دهد، پیاده می‌کنند. کودکان از زبان لذت می‌برند کلمات، کلمات جدید، کلمات ناآشنا، کلمات چالش برانگیز- با آنها بازی می‌کنند و به خاطر صدایشان آنها را دستکاری می‌کنند.

طنز قرن بیستم می‌تواند کاملا متفاوت باشد. تمایز بزرگ بین چیزهایی که در قرن نوزدهم و بیستم برای کودکان نوشته می‌شد، عنصر معلم‌مآبانه آن است. نویسنده قرن نوزدهمی شعر یا داستان را به عنوان وسیله‌ای ورای داستان‌سرایی و فرصتی برای آموزش کودک می‌بیند. اما نویسنده قرن بیستم همه این‌ها را دور می‌ریزد و عقیده دارد تنها هدف نوشتن برای کودکان چشاندن لذت خواندن به آنهاست. کودکِ امروز با خواندن شعر و داستان بیشتر سرگرم می‌شود تا اینکه درس‌های اخلاقی بگیرد.

در جمع‌آوری شعرها برای یک مجموعه، در میان طیف وسیع موضوعات، حیوانات مقوله رایجی هستند. شیر، موش، خرگوش، جغد، گرگ و … . همه ما با شیوه شناخت حیوانات توسط کودک و مجذوب شدن او آشنایی داریم. او چیزی را می‌بیند که مثل خودش زنده است، حرکت می‌کند و عکس‌العمل نشان می‌دهد و همچنان به طرز چشم‌گیری متفاوت است. برای یک کودک هر روز تجربیات جدیدی به همراه دارد. شاعران به این علاقه کودک اهمیت می‌دهند تا اثرات مثبتش را مشاهده کنند.

کودک انتظار دارد که نثر، داستانی را بگوید این یک الزام اولیه و انتظار معمول است. شعر موضوع دیگری است. شعر اساسا درباره زبان است. در شعر است که کودک امکانات زبان، محدوده، انعطاف‌پذیری و تنوع بی‌حد آن را کشف می‌کند. مطمئنا نثر هم به زبان می‌پردازد اما در اینجا زبان وسیله‌ای برای داستان است. تاثیر خواندن یک شعر می‌تواند بسیار آنی‌تر و روشنگرتر باشد.