به گزارش کودک پرس ، مدتی پس از فوت معاون ستاد تبلیغات جنگ در دهه 60- حمید هوشنگی- یکی از کارکنان رسانهای خوشنام و معتبر در اعلام دقیق زمان کودتاهای لندن در اقصی نقاط جهان! در روایتی به نقل از این مرحوم اعلام کرد: « شکل شهادت حسین فهمیده افسانه ساخته او برای قهرمانسازی بوده است و علت این که این مطلب را در زمان حیاتش مطرح نکرده ترس بوده است.»
هر چند اینگونه نقلقولهای شفاهی از فردی متوفی- که دیگر امکان اظهارنظر در مورد صحت و سقم آن را ندارد- بههیچ وجه از سندیتی برخوردار نیست؛ زیرا به این ترتیب هرکسی میتواند موضوعی را به فردی که در قید حیات نیست نسبت دهد و با به خدمت گرفتن موقعیت دیگران مراد خود را پی گیرد.
البته اهل نظر و تحقیق بهخوبی از دلایل تلاش گسترده در فضای مجازی که عمدتاً منشأ خارجی دارد برای به زیر سؤال بردن یافتههای تاریخی جامعه مطلعند؛ و برایشان روشن است که چرا این ادعای کاملاً بیاعتبار موجوار و بهسرعت در این فضا مورد پشتیبانی افرادی با هویت ظاهری ایرانی در اردوگاههای جنگ مجازی آلبانی قرار گرفت؛ البته دور از انتظار بود که این اراده ضدملی نمادهای کاملاً مردمی دفاع از تمامیت ارضی ایران عزیز را که امروزه به صورت اسطوره درآمدهاند، هدف گیرد. قطعاً کمکاریها در مدونسازی و تبیینگری تاریخ رشادتهای این مرز و بوم در فرصتسازی برای بدخواهان بیتأثیر نبوده است.
براساس یک فهم عمومی، امروز هیچ کس جایگاه اسطورهای چون آرش کمانگیر را با ابهام مواجه نمیسازد، بلکه مجسمه وی زینتبخش میادین نیز میشود تا ارزش «جان در راه تثبیت مرزهای وطن دادن» را همواره یادآور گردد. جالب این که در تاریخ یونان باستان برخی صاحبان قلم از جمله گزنفون حتی از شخصیتهای ایرانی برای تعالی بخشی به جامعه خویش اسطوره میساختند.
حسین فهمیده نوجوان غیور که بلافاصله بعد از حمله قوای متجاوز به جنوب و غرب کشور به یاری هموطنان خرمشهری میشتابد و علیرغم یک بار مجروحیت قبل از بهبودی کامل بیمارستان را ترک میگوید و به جایی باز میگردد که زخم برداشته است در نهایت در مصاف با یک تانک قوای متجاوز در تاریخ پنجشنبه 8 آبان 1359 به شهادت میرسد. این که نارنجک این نماد مقاومت ایرانزمین، به هنگام زیر گرفته شدن، شنیِ تانک را از کار میاندازد یا وی نارنجکش را به درون تانک پرتاب میکند و همزمان زیر گرفته میشود و… چندان تفاوتی نمیکند؛ آن چه درسآموز جاودانه برای این ملت است این که نوجوان ایرانی از غول های آهنین نمیهراسد و با کمترین امکان به مصاف آن ها میرود.
وقتی رهبر کبیر انقلاب اسلامی این نوجوان را «رهبر واقعی ملت» میخواند، میداند چه آفتی را در داخل صفوف سیاستمداران و فرماندهان دفاع مقدس هدف گرفته و چه ضربه هولناکی به متجاوز وارد میسازد.
آن چه میتوانست برای صاحبان فهم و درک، دغدغه باشد ثبت و ضبط رشادت آحاد ملت به نام سیاستمداران و صاحبان درجات و ندیده شدن ملت در فراز و نشیب تاریخی است.
همچنین زمانی ایران از گزند هر اهریمن زیادهخواهی مصون خواهد بود که برایش مسجل گردد هر نوجوان ایرانی دستکم تانکی از او را زمینگیر خواهد ساخت؛ لذا امروز «حسین فهمیده» دیگر نماد نیست؛ بلکه اسطورهای است که داستان آن در گوشها نجوا میشود. الهامگیرندگان از ایجاد ابهام در مورد چگونگی شهادت این نوجوان و چگونگی از کار افتادن تانک اشغالگر عبور کردهاند؛ زیرا در نهایت پیروزی ملت ایران که از مسیر رشادتهای همین نوجوان بهدست آمده کتمانناپذیر است. بگذار با هزینه بسیار همان حامیان دیروز صدام در جنگی رسانهای نحوه شهادت این قهرمان بزرگ در 8 آبان 59 را ساخته و پرداخته معاون ستاد تبلیغاتی اعلام کنند. در حالی که اصولا ستاد در اردیبهشت 1360 تأسیس شده است: «ستاد تبلیغات جنگ در 26 اردیبهشت ماه سال 1360 با انتشار اطلاعیهای کار خود را آغاز کرد.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی) صرفاً این نوع دشمنی ها با نمادهای مقاومت یک بی اعتباری دیگر را بر بی اعتباری های نظام استکباری و رسانه های نظام سلطه خواهد افزود.
منبع: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
ارسال دیدگاه