٨٠ درصد مادرها برای کودکان‌ قصه نمی‌گویند!

در ساحت شناختی انتظار می‌رود کودک قبل از ورود به کلاس اول مهارت‌های سواد اولیه مانند شمارش ساده و آشنایی با حروف را فرا گرفته باشد اما متوجه شدیم بسیاری از این کودکان فاقد این مهارت‌ها هستند.

گروه فرهنگ و هنر کودک پرس – هر روز در تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی و مطبوعات مطالب زیادی درباره شیوه‌های تربیتی کودکان منتشر می‌شود. در و دیوار شهرها هم پر است از تبلیغات کلاس‌های آموزشی ویژه کودکان که به پدر و مادرها نوید می‌دهند فرزندشان با شرکت در این کلاس‌ها حسابش از بقیه کودکان جدا می‌شود و آینده‌ای درخشان در انتظار اوست. اما قبل از آنکه برای تربیت کودکان نسخه‌ای پیچیده شود آیا تصویر روشنی از وضعیت رشد کودکان در ایران وجود دارد؟ پاسخ منفی است. واقعیت این است که بر خلاف کشورهای توسعه یافته در ایران مساله کودکی هنوز بسیار جوان است و داده‌های علمی قابل اتکا درباره آن هم بسیار اندک.

 

مطالعه سیر رشد ٥٠٠ کودک ایرانی

کسانی که درک‌شان از توسعه به پروژه‌های عمرانی و بتن و آهن و… محدود می‌شود شاید از اهمیت «مراحل رشد کودکان» و اثر آن بر توسعه انسانی و اجتماعی درک چندانی نداشته باشند اما برای آنها که با علم تعلیم و تربیت و به‌طور کلی علوم انسانی سر و کار دارند توجه به شرایط اجتماعی و خانوادگی رشد کودکان بسیار حایز اهمیت است. انجام پروژه‌های مطالعه رشد طولی (در بستر زمان چند ساله) روی کودکان از جمله تحقیقاتی که در دنیا بسیار مرسوم است. اما در ایران به دلایلی که در ادامه این گزارش می‌خوانید مطالعات طولی مورد اقبال قرار نگرفته‌اند. از سال ١٣٩٢ موسسه آموزشی و پژوهشی هم‌نوا با همکاری دانشگاه تربیت مدرس اجرای پروژه «مطالعه طولی رشد کودکان ایرانی» را آغاز کردند. در این طرح قرار است طی یک فرآیند هشت ساله تا سال ١٤٠٠ سیر رشد ٥٠٠ کودک ایرانی در پنج شهر ایران با ابزارهای علمی مختلف سنجیده شود. در واقع «کودکی در ایران» نخستین مطالعه طولی رشد و تحول کودکان و نوجوانان ایرانی است که با هدف بررسی عمیق و همه‌جانبه فرآیند رشد در دامنه سنی ٤ تا ١٢ سال، واکاوی چگونگی تاثیر عوامل فردی، خانوادگی و آموزشی بر حیطه‌ها و ساحت‌های مختلف تحول و نیز بررسی محیط‌های یادگیری کودکان انجام می‌شود.

 

می‌خواستیم بدانیم کجا ایستاده‌ایم

علی ترقی‌جاه، «پژوهشگر و کنشگر تعلیم و تربیت و حوزه کودکی» و عضو شورای سیاست‌گذاری این طرح تحقیقاتی درباره اینکه چه شد موسسه هم نوا به سراغ این موضوع دشوار رفت، می‌گوید: «ما عاشق سال‌های مهم کودکی هستیم و فکر می‌کنیم این دوره خیلی کلیدی است. اما تا وقتی ندانیم کودکان چگونه زندگی می‌کنند نمی‌توانیم بر زندگی آنها اثر بگذاریم. تا وقتی ندانیم کجا هستیم، نمی‌توانیم کار خوب انجام دهیم و این یک ضعف است. ما در زمینه دوران کودکی در ایران با فقر داده روبه‌رو هستیم.» او توضیح می‌دهد که جای پژوهش‌های طولی درباره مطالعه دوره کودکی در ایران خالی بود و همین انگیزه‌ای شد برای آنکه «مطالعه کودکی در ایران» شاید چراغی باشد برای کسانی که می‌خواهند کاری کنند.

 

خیران به میدان آمدند

اما در شرایطی که طرح‌های کوتاه‌مدت پژوهشی هم در ایران با دشواری‌هایی روبه رو است چگونه ایده اجرای یک طرح پژوهشی هشت ساله اجرایی شد؟ به گفته ترقی جاه خیلی‌ها در ابتدای کار توصیه کرده‌اند از اجرای طرح هشت ساله تحقیقاتی آن هم بدون حمایت ویژه و امکانات دولتی صرف نظر کنند چون نشدنی است.

اما چه شد که آن توصیه‌ها خللی در شروع کار ایجاد نکرد؟ «ما از روز اول می‌دانستیم که با چالش‌های متعددی روبه رو می‌شویم. از شیوه‌های تامین مالی گرفته تا فضای سنتی حاکم بر طرح‌های پژوهشی در کشور. خیلی‌ها به ما می‌گفتند اصلا مگر خانواده‌ها راضی می‌شوند که شما بخواهید هشت سال با آنها در ارتباط باشید و وارد خانه‌های شان شوید. ما برای رفع این چالش‌ها دایما مطالعه می‌کردیم تا به راهکار برسیم. » راهکارهایی که منجر به آن شد تا به گفته او تمام بودجه اجرای این طرح از سوی برخی خیران و مدیران بخش خصوصی تامین شود و آنها به دولت نیازمند نباشند: «بسیاری از آدم‌ها در بخش خصوصی ابتدا می‌گفتند کودکی به وظایف ما ربطی ندارد.

اما نکته کلیدی برای ما این بود که با آدم‌ها از زاویه منطق خودشان گفت‌وگو کنیم. مثلا وقتی با یک مدیر صنعتی روبه رو می‌شدیم به او توضیح می‌دادیم که کمپانی «بوش» در آلمان مرکز کودکی تاسیس کرده و چه خدماتی در این حوزه ارایه می‌کند. یا مستندات مربوط به شرکت بویینگ را به آنها ارایه می‌کردیم که چگونه بخش عمده‌ای از بودجه اجتماعی‌شان برای بهبود کیفیت زندگی کودکان زیر شش سال و افزایش آگاهی عمومی درباره دوره کودکی صرف می‌کنند.» ترقی‌جاه می‌گوید بر اثر همین شیوه از مذاکره‌ها بوده که در نهایت سه گروه از مطالعه کودکی در ایران حمایت مالی کرده‌اند. گروه‌هایی که این حمایت را به نوعی در چارچوب «مسوولیت اجتماعی»شان تعریف کرده‌اند و فعلا هم او تمایل ندارد نامی از آنها در رسانه‌ها مطرح شود.

 

ساختار مطالعه کودکی در ایران

اما مطالعه «کودکی در ایران» در پی مطالعه چه چیزی است؟ و با چه شاخص‌هایی مراحل رشد کودکان را می‌سنجد؟ طراحی چارچوب این مطالعه مبتنی بر ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی ایران انجام شده است. با این حال مطالعه تجربه مطالعات مشابه در کشورهای آلمان (NEPS)، استرالیا (LSAC) و… از جمله اقداماتی بوده تا چارچوب علمی مطالعه قابل اتکا باشد. مونا مهدیان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی و مدیر داخلی این طرح مطالعاتی به «اعتماد» می‌گوید: «طرح در دو بخش ارزیابی کودکان در ساحت‌های مختلف رشدی و سنجش محیط‌های موثر بر رشد، تدوین شده و ٥٠٠ کودک از پنج شهر تهران، مشهد، زرند، بندرعباس و تبریز برای این مطالعه انتخاب شده‌اند.» مهدیان درباره دلیل انتخاب این پنج شهر می‌گوید: «تهران هم به عنوان پایتخت و هم به عنوان شهری که میزبان اقوام مختلف است؛ اهمیت دارد. تبریز به دلیل دو زبانه بودن مردم این شهر انتخاب شد، بندرعباس از این نظر که جزو مناطق نیمه محروم دسته‌بندی می‌شود حایز اهمیت بود، مشهد به عنوان قطب مذهبی و زرند در استان کرمان به دلیل اشتراکش با یکی دیگر از طرح‌های موسسه انتخاب شدند.»

 

کودکان از خانواده‌هایی متعلق به طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی، دارای پراکندگی جغرافیایی محل سکونت و به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند. این طرح در چند موج تحقیقاتی انجام می‌شود و بر اساس آن آزمون‌گران که از نیروهای آموزش دیده بومی هر شهر هستند به منزل کودکان می‌روند و شاخص‌های مختلف رشد کودکان را در چند ساحت می‌سنجند. مهدیان از چالش‌های طرح می‌گوید: «اقناع کردن خانواده‌ها برای اینکه رضایت دهند آزمون‌گران ما هشت سال با آنها در ارتباط باشند و سالی چند بار به خانه آنها بروند ساده نبود و ساعت‌ها مذاکره و تعامل لازم بود تا اعتماد متقابل شکل بگیرد.» در این تحقیق مولفه‌های مختلفی در ساحت‌های شناختی، اجتماعی هیجانی، معنوی، جسمی و سلامت، فرهنگ، اقتصادی و زیست‌محیطی در چند موج مطالعه می‌شود. به گفته مهدیان فعلا موسسه همنوا بخشی از داده‌های موج‌های اول و دوم تحقیق را تحلیل کرده است: «از ابتدا سعی نکردیم کل داده‌ها را تحلیل کنیم. بسته به نیازهای علمی داده‌های مرتبط با آن تحلیل می‌شود. اما اگر پژوهشگران برای مقاله‌های علمی پژوهشی و طرح‌های تحقیقاتی‌شان به اطلاعات این مطالعه نیاز داشته باشند می‌توانند با ذکر منبع و به صورت رایگان از آن استفاده کنند.»

 

پیامی به خانواده‌های ایرانی

هر چند هنوز بخش زیادی از داده‌های این مطالعه تحلیل نشده‌اند اما تحلیل‌های به دست آمده از دو موج اول تحقیق هم می‌تواند برای خانواده‌ها و سیاستگذاران قابل تامل باشد. برای نمونه در موج دوم تولید داده‌ که از پاییز ١٣٩٤ تا بهار سال ١٣٩٥ به انجام رسید، شده در گروه پیش‌دبستان متغیرهای مهارت‌های سواد اولیه، مفاهیم ریاضی، زبان خارجه، رفتارهای یادگیری، مهارت‌های حرکتی بنیادی، فعالیت بدنی، خودکنترلی، احساس دینی، باور سواد والدین، فعالیت‌های سواد خانواده، و علاقه کودک به خواندن و در گروه دانش‌آموزان پایه اول متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، پیشرفت تحصیلی دروس اصلی (فارسی، علوم و ریاضی)، رفتارهای یادگیری، احساس دینی، و خودکنترلی اندازه‌گیری شده است.

 

مونا مهدیان درباره برخی از این نتایج توضیح می‌دهد: «برخی از داده‌ها برایم تامل‌برانگیز بود. مثلا در ساحت شناختی انتظار می‌رود کودک قبل از ورود به کلاس اول مهارت‌های سواد اولیه مانند شمارش ساده و آشنایی با حروف را فرا گرفته باشد اما متوجه شدیم بسیاری از این کودکان فاقد این مهارت‌ها هستند. یا مثلا از والدین می‌خواستیم برای‌مان ثبت کنند کودک آنها هر ربع ساعت یک بار با چه کسی بوده و چه کرده است. نکته این بود که کودکان کارهایی مانند ساخت کاردستی که در رشدشان بسیار موثر است را بسیار کم انجام می‌دهند.

 

یا کتابخوانی مشارکتی والد و کودک درصد پایینی به خود اختصاص داده است.» این کارشناس ارشد روانشناسی می‌گوید اگر بخواهد درباره یافته‌های مبتنی بر این داده‌ها سخن بگوید حرف برای گفتن زیاد است که فرصتی دیگر می‌طلبد اما یک نکته مهم را دوست دارد که با خانواده‌ها در میان بگذارد: «بیشتر از پیش مطمئن شدم سطح درآمد، تحصیلات، محل زندگی و… لزوما تاثیر مستقیم و مثبتی بر رشد کودکان نمی‌گذارد. اما در مقابل نوع نگاه والد به فرزندش می‌تواند خیلی اثرگذار باشد. والدین ما از روی حسن نیت دوست دارند به بچه‌ها یاد بدهند در حالی که بچه‌ها نیاز دارند خودشان تجربه کنند و زیستن را یاد بگیرند. »