به گزارش کودک پرس ، همانطور که هر شغلی نیاز به ابزار مخصوص خود دارد، تربیت و ارتباط صحیح با کودک و نوجوان نیز نیازمند ابزار مناسب خود است. ما سه دسته کودک و نوجوان داریم: بچههای آسان، متوسط و سخت. ما باید بدانیم با هر کودک و نوجوانی چگونه رفتار کنیم. گاهی اوقات فرزند شما با رفتارهایش به دیگران آسیب میرساند. مانند رفتارهایی همراه با پرخاشگری، نافرمانی، آسیب و آزار، لجبازی، آتش افروزی، قلدری و دزدی. گاهی فرزند شما با رفتارهایش به خودش بیشتر آسیب میرساند، مانند بچههایی که گوشهگیری شدید دارند یا افسرده، مضطرب و خجالتی هستند یا وسواس بالایی را تجربه میکنند. مادر گرامی! شما باید هنگام کار با فرزند خود شاد و پذیرش بیقید و شرط داشته باشید. متأسفانه بسیاری از والدین با دیدن هر رفتار نامطلوبی از کودک خود فقط رفتارهای کلیشهای که شامل داد زدن، دعوا و قهر کردن است از خود نشان میدهند.
از سویی باید بدانیم دنیای کودک و نوجوان کاملاً متفاوت است. این انتظار که همان رفتار و بازخوردی که با کودک خود دارید از نوجوان هم ببینید اشتباه است. نوجوان میخواهد خودش دنیای خودش را تجربه کند و دیگر به دنبال طرز فکر کامل و تصمیمهای والد خود نیست. کودک برای هر کاری از والدین خود سؤال میکند، چه بپوشم؟ کجا بروم؟ چه بخورم؟ اما نوجوان دیگر از این مرحله گذشته است.
تحقیر و سرزنش را کنار بگذارید
ابتدای کار باید بدانیم که هر کودک و نوجوانی خاص است. نمیتوانیم روشی را که روی یک کودک انجام میدهیم روی خواهر و برادر او نیز انجام دهیم.
مادری پیش من آمد و گفت: هر کاری میکنم که فرزندم حرفم را گوش بدهد فایدهای ندارد، میگویم انجام نده، بدتر لجبازی میکند و حرفهای من برایش مهم نیست. من به او گفتم مادر عزیز شما ریسمان محبتت به کودکت وصل نیست.
گاهی اوقات پدر و مادر از کودک خود انتظارات عجیبی دارند. شما باید ابتدا به عنوان والد، خودتان را بشناسید و بر اساس آن انتظاراتتان را تعریف کنید. اگر خودتان والد سرزنشگری باشید تأثیر بدی روی کودک میگذارید و او اصلاً به شما اعتماد نمیکند. اما چه باید کرد؟
تکنیک اول کنار گذاشتن تحقیر، توهین و تنبیه است. پدر و مادر اولین کاری که باید کنند این است که سرزنش، تحقیر، توهین، مقایسه کردن، تنبیه و طرد کردن را کاملاً کنار بگذارند. در ادامه شما را با سایر تکنیکها آشنا میکنم.
ویژگیهای مثبت کودک خود را بشناسید
تکنیک دوم نوشتن ویژگیهای کودکان و نوجوانان است. طبق تحقیقی که روی مادران زیادی انجام شد، از آنها خواستیم ویژگیهای کودک و نوجوانشان را بنویسند. مادران بیشتر نکات منفی را میدیدند و اصلاً به ویژگیهای مثبت توجه خاصی نداشتند. این یعنی ذهن والد نسبت به رفتارهای کودک خود منفی است و مثبت نیست.
برای اینکه مغزمان مثبت شود باید هر روز حداقل سه ویژگی مثبت کودک یا نوجوان خود را بنویسیم و بخوانیم، روز بعد آن سه ویژگی قبلی را بخوانیم و سه ویژگی دیگر اضافه کنیم. تا چهار روز باید این کار را انجام دهیم. این کار حتی روی روابط زناشویی هم جواب میدهد. با خواندن و تکرار این تکنیک مغز خود را نسبت به فرزند خود مثبت میکنیم.
برای کودک برنامه داشته باشید
یکی دیگر از مشکلات اصلی مادران ثبت نکردن برنامه روزانه برای فرزندان است و به این ترتیب کودک و نوجوان بیهدف میمانند. تکنیک سوم ایجاد هدف و برنامه تغییر رفتار روزانه برای کودک است.
مادری میگفت: فرزندم دائماً میگوید:حوصلهام سر رفته، میگویم آنقدر کارتون نبین ولی باز هم میبیند. مادر عزیز شما برای کودک و نوجوان خود برنامهای ایجاد نکردهاید که تغییر رفتاری ایجاد شود. برای کلاس اول تا شش ماه برنامه بدهید و از کودک بخواهید بعد از اتمام هر کار تیک بزند. کلاس دوم تا سه ماه، کلاس سوم تا ۲۰ روز، کلاس چهارم تا ۱۰ روز و کلاس پنجم تا یک هفته برنامه بدهید. کلاس ششم دیگر مادر برنامه ندهد، چون این برنامه مداری در فرزند شما ایجاد شده است.
این تکنیک برای سنین زیر هفت سال هم میتواند اجرا شود. کودکانی که در آینده ممکن است به بیقراری ذهنی، بیحوصلگی یا کودکان پرخاشگر دچار شوند به دلیل این است که این برنامهریزی را والد ایجاد نکرده است. این برنامهریزی میتواند از سنین سه سالگی به بعد ایجاد شود.
تغییر رفتار کودک با برخوردی اصولی
تکنیک چهارم نحوه ایجاد تغییر در رفتار کودک است. مادری میپرسید اگر در مقابل رفتارهای اشتباه کودکم او را تنبیه نکنم پس چطور در او تغییر رفتار ایجاد کنم. اینجا باید به اصول محدودیت اشاره کرد. اگر کودک شما میخواهد رفتاری انجام دهد که موافق میل شما نیست این سه کار را انجام دهید: شما در مقابل چیزی که منع کردهاید و کودکتان معمولاً گریه میکند ابتدا باید انعکاس احساس دهید، یعنی هر چه بلندتر و بیشتر داد زد شما صدایتان را پایینتر میآورید، او را بغل میکنید، باید صورت او را نگاه کنید و شیوه آرام کردن را بلد باشید.
به او میگویید آرام باش، سپس اصول محدودکننده را توضیح میدهید، باید شفاف به او توضیح دهید… بریم خونه، چون من میگم درست نیست… بریم خونه، چون باید غذا درست کنیم… اگه غذا نباشه تو گرسنه میمونی و… شفاف توضیح دهید.
گام بعدی دادن حق انتخاب است. مادر دو یا سه حق انتخاب میدهد، اما حق انتخابی که میدهد باید در کودک شما ایجاد انگیزه کند. اگر انگیزهای در کودک ایجاد نشود دیگر در کودک تغییر رفتاری به وجود نمیآید. شما با اصول انگیزشی میتوانید در کودک تغییر رفتار ایجاد کنید. در تمام جملههای فوق باید کلمه «برویم» را بگوییم. در هر سنی برای تربیت، باید کودک را با اصول انگیزشی شرطی کنیم. در هر مکان و زمانی تربیت کودک شما مهم است. نباید به اینکه در کدام جمع هستید توجه کنید. هر چه کودک سختگیرتر باشد سختگیری والدین بیشتر بوده است. همانطور گاهی اوقات پیش میآید که پدر و مادر خودشان مشکل دارند و از کودک خود به نوبهای سوءاستفاده میکنند که همزمان باید خودشان برای درمان فرستاده شوند.
به عنوان مثال مادری که وسواس شدیدی دارد و هر روز دو بار خانه را تمیز میکند و کودک او که میخواهد از کوچکترین وسیلهای استفاده کند یا گِل بازی کند مادر او را منع میکند. اینجا مادر و پدر مشکل اساسی دارند و باید دچار تغییر رفتار شوند.
هیچگاه جلوی دیگران به کودک خود دستور ندهید. والدینی که کودکان سختتری دارند باید بیشتر ورزش کنند، تغذیه مناسبتر، قرصهای آرامبخش و ویتامین استفاده کنند تا مقاومت بدنی بیشتری ایجاد شود و از خود مراقبت نمایند. والدین باید بدانند صحبت کردن شما نباید مشروط باشد، یعنی تا زمانی که فرزند موافق میل شما باشد با او صحبت میکنید، اما زمانی که او برخلاف میل شما رفتار کرد دیگر او را قبول نمیکنید.
با فرزند خود تعامل مثبت و سازنده داشته باشید
تکنیک پنجم تعامل مثبت است. شما میگویید چرا فرزندم به حرفهای من گوش نمیکند؟ تعامل مثبت داشته باشید. ریسمانتان را وصل کنید. مانند گلی که هم نور مناسب، آب، خاک و کودهای مناسب میخواهد ولی ما فقط به آن آب میدهیم. البته گاهی اوقات به آن آب بیش از حد میدهیم و گلدان میگندد. کودک و نوجوان هم مثل بزرگسالان چهار بُعد اساسی دارند. بُعد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی. اگر فقط به کودک خود غذای جسمی بدهید و انتظار داشته باشید به خوبی رشد کند و مشکلی نداشته باشد صددرصد در اشتباهید. از لحظه تولد باید به کودک خود غذای مناسب بدهید، به او شیر میدهید (بُعد جسمی)، او را بغل میگیرید (بعد روانی)، دیگران به دیدن او میآیند (بعد اجتماعی) و در گوش او اذان را زمزمه میکنند (بعد معنوی)، اما هر چه بزرگتر میشود فقط به او غذای جسمی میدهید و در نتیجه ریسمانتان جدا میشود. پدر میگوید آنقدر کار دارم که نمیرسم با فرزندم بازی کنم در نتیجه هر روز از فرزند خود دورتر میشود.
باید برای فرزند خود زمان با کیفیت بگذارید. با او بازی کنید. همانطور که هر روز غذای جسمی او را میدهید، باید غذای روانی کودک را هم بدهید. هم کیفیت و هم کمیت مهم است. پدر میپرسد میشود فقط آخر هفتهها بازی کنیم؟ من میگویم آیا میشود غذاها را جمع کنیم و فقط آخر هفتهها به او غذا بدهیم؟ پدر و مادر باید هر کدام جداگانه برای کودک خود وقت بگذارند و با او بازی کنند. برای کودک و نوجوان هر کدام رفتار جداگانهای داشته باشید. برای کودک در کنار او بازی کرده، قواعد بازی را مشخص و تایم بازی را معین کنید. برای نوجوان میتوانید کنارش بدوید، اگر فیلم میبیند در کنارش بنشینید و فیلم ببینید، در این تایم اصلاً نصیحت نکنید، از خودتان نگویید، هر کاری که میکند با او همراهی کنید. اگر تمایل داشت با او حرف بزنید، مثل نوجوان خود صحبت کنید، همسن نوجوان خود شوید، با او کوه بروید و خرید کنید.
در آخر میتوان گفت: برای اینکه فرزند شما همراهتان باشد و ارتباط مناسبی داشته باشید باید از سرزنشها و تنبیه به عنوان اصول تغییر رفتار، دست بردارید. طبق تحقیقاتی که انجام شده است تحقیر قلب انسان را میشکند و تا مدتها جایش درد میکند. دست از منفیگرایی بردارید و مثبتهای فرزند خود را هم ببینید. خود را قوی کنید، زیرا شیوه رفتار با هر کودکی متفاوت است.
برای فرزند خود برنامه ایجاد کنید، مانند هر شغلی که نیازمند سر رسید است، در امور روزانه و بزرگ کردن فرزند و ایجاد برنامه هم شما نیازمند سررسید هستید. با استفاده از اصول محدودیت به شیوه صحیح و همراه با اصول انگیزشی تغییر رفتار ایجاد کنید و برای اینکه فرزندتان با شما لجبازی نکند و به شما گوش بدهد به چهار بعد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی او رسیدگی کنید.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه