هفتمين رمان ضحی كاظمی منتشر شد

به گزارش کودک پرس ، «آدم‌نما» هفتمین رمان ضحی کاظمی است که نشر هیلا به تازگی آن را منتشر کرده است.

بیش از دو سده از انقلاب سلول‌های بنیادی (اسب) گذشته است. انسان‌های آرمان‌شهرِ پس از «اسب»، تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا شهروندانی مفید و موفق باشند، جراحی‌های بهبودشان به موقع انجام شود و از مرگ دور بمانند. آن‌ها در حرفه‌های چهل‌ساله‌ خود با جدیت فعالیت می‌کنند و به قوانین منطقه‌ی زندگی خود پایبندند. اتوود که در دوره‌ی حرفه‌ا‌ی اخیر خود نویسنده بوده، برای دومین بار زیر تیغ جراحی سلول‌های خاکستری مغز می‌رود و بخش‌های زیادی از حافظه‌ی خود را از دست می‌دهد. تلاش اتوود برای پر کردن بخش‌های حذف شده‌ی خاطراتش، با چند اتفاق بیرونی بزرگ همراه می‌شود، راکتورهای هسته‌ای مناطق چندگانه‌ دنیا منفجر می‌شوند و بانک‌های سلول‌های بنیادی از کار می‌افتند. اتوود به مرور متوجه می‌شود نویسندگی او و پاک شدن حافظه‌اش به اتفاقات بزرگی که دنیا را به آشوب کشانده، بی‌ارتباط نیست…

این رمان علمی‌تخیلی-پادآرمانشهری در آینده‌ای می‌گذرد که انسان‌ها به واسطه‌ بازسازی مدام اندام‌های بدنشان از سلول‌های بنیادی، بر بیماری غلبه کرده و مرگ را به تعویق انداخته‌اند. در آرمانشهر دنیای بعد از انقلاب سلول‌های بنیادی انسان‌های عقیم شده برای بقای خود و انجام به موقع جراحی‌های بهبودشان به قوانین جامعه پایبندند و به زندگی یکنواخت روزمره، خوردن و خوابیدن و کار کردن و تبعیت از مد، دلخوش‌اند. اما در این جامعه افرادی هم هستند که به زندگی روبات‌وار راضی نیستند و دلشان می‌خواهد نقشی بیشتر از یک روبات آدم‌نما را بازی کنند. بهای این نافرمانی‌ها و سرپیچی‌ها در این دنیا، تعویق جراحی‌های بهبود و دستکاری مغز برای حذف بخش‌هایی از حافظه‌ی انسان است که او را به شهروندی ناراضی تبدیل کرده.

اتوود، قهرمان داستان، نویسنده‌ای است که برای دومین زیر تیغ جراحی سلول‌های خاکستری مغز می‌رود. اتفاقات نامترقبه و همزمان مانند انفجار راکتورهای هسته‌ای و از کار افتادن بانک‌های سلول‌های بنیادی اتوود را به جستجو برای یافتن بخش‌های پاک شده‌ی مغزش ترغیب می‌کند. تلاش اتوود برای بازیابی حافظه‌اش او را با سوال عجیبی مواجه می‌کند: آیا او در اجرای نقشه‌ی انفجارها دست داشته است؟

«آدم‌نما» از دید اول شخص و از زبان اتوود قهرمان داستان روایت می‌شود. خواننده در جست و جو و حل معمای گذشته‌ی اتوود با قهرمان داستان همراه می‌شود.

بریده ای از کتاب:
من می‌مانم و سه صندلی خالی. تا روبات بیاید روی تخت دراز می‌کشم. تصویر آرین از ذهنم دور نمی‌شود. می‌دانم که دوستش داشته‌ام و می‌دانم که از دستش داده‌ام. بیشتر از این چیزی نمی‌دانم و این ندانستن آزارم می‌دهد. چطور ممکن است؟ مگر قرار نبوده با پاک شدن خاطرات منفی، حالم بهتر شود و با حذف شدن این خاطرات، دیگر آزرده نشوم؟ اما دلم سنگین است. یک چیزی مثل بغض هنوز توی گلویم باقی مانده. می‌دانم این احساس بی‌دلیل نیست. از عوارض عمل نیست که با خوردن کپسول بنفش‌رنگ از بین برود. از آن دست احساساتیست که در جان آدم رسوخ می‌کند و تا ابد باقی می‌ماند. از جنس لکه‌های ماندگار و حفره‌های خالی وجود آدم که پر شدنی نیست. مثل جای زخمی که روی بدن باقی می‌ماند، حتی اگر از یاد برده باشی این زخم چطور بر پوستت نقش بسته بوده. اما کار بهبود همین است. خاطره‌ دردناک زخم‌ها را از ذهن و جای باقی مانده‌ی آن را از روی بدن پاک می‌کنند. نمی‌دانند بعضی زخم‌ها رد عینی به جا نمی‌گذارند. بعضی زخم‌ها فقط یک تصویر یا یک خاطره نیستند که با جراحی‌ بتوانند حذف‌شان کنند. دیدن تصویر آرین سوزش دوباره‌ زخمی بود که نمی‌دانم چرا بر دلم نشسته.

«آدم‌نما» چهارمین اثر کاظمی در ژانر علمی‌تخیلی و فانتزی است. او پیش از این رمان علمی‌تخیلی کاج‌زدگی، مجموعه علمی‌تخیلی نوجوان دنیای آدم‌نباتی‌ها و رمان فانتزی خاک‌ آدم‌پوش را منتشر کرده است.

 

 

 

 

منبع: ایبنا