نگاه ماکروسکوپی به نوجوانان در برنامههای تلویزیونی خطرناک است!
مستند مسابقه «فاز» (فرزند ایرانزمین) که محصول سازمان اوج کودک و نوجوان است این روزها به شدت مورد توجه قرار گرفته است و به همین بهانه با حامد صفائیپور، داور مسابقه درخصوص بررسی ابعاد مختلف “فاز” به گفتگو نشستهایم.
به گزارش کودک پرس ، حامد صفائیپور دانشآموخته دکتری فلسفه علم و مدرس تفکر خلاقانه است. وی در فاز صفر مسابقه و همچنین فاز ۳ به داوری و ارزیابی نوجوانان شرکتکننده در مستندمسابقه فاز پرداخته است. او حضور پررنگی در قسمتهای ابتدایی این برنامه دارد که محصول مرکز اوج کودک و نوجوان است و در هفتههای اخیر از شبکه دو و امید پخش میشود. باتوجه به تخصص وی و روحیه نقادانهاش، گپوگفت کوتاهی با وی پیرامون فاز و چگونگی عملیاتی شدن این مسابقه داشتیم. او به واسطه تفکر نقادانه اش به نقد فاز هم پرداخت و قدری هم به آسیب شناسی این مسابقه پرداخت که اولین رئالیتی شو ویژه نوجوانان در تلویزیون محسوب میشود و آنها را به کنشگری اجتماعی تشویق میکند، حال صفائی پور در گفتگویی به تشریع ابعاد مختف برنامه “فاز” پرداخته است.
چطور شد که به فاز آمدید و داوری بخشهایی از این مستند مسابقه را برعهده گرفتید؟
من قبلا در یکی از برنامه جیوگی آقای دخانچی با موضوع «گفتگو و شکاف نسلها» شرکت کرده بودم. تخصص من در مهارتهای تفکر است.
البته وقتی وارد شدم متوجه شدم که در فاز مدنظر آقای دخانچی، فقط ارزیابی این مهارت در بچهها نیست و کنشگری اجتماعی و تحولآفرینی فرهنگی را هم شامل میشود. خوب از آنجایی که خودم یک فعال فرهنگیام، از دوران نوجوانی در مراکز فرهنگی اصفهان فعالیت داشتهام و الان هم مشاور سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری اصفهان هستم به سمت آن چیزی که بیشتر مدنظر تیم سازنده بود، تمرکز کردم. یعنی از جنبههای تربیتی، اموزشی و فرهنگی خودم در داوری استفاده کردم و بهنظرم هم مفید بود و بهتر شد.
شما که استاد تفکر خلاق هستید قطعا از همین بعد به بچهها نگاه کردید، ارزیابی شما از فاز صفر، مرحلهای که از بین ثبتنامکنندگان، بچههایی را انتخاب کردید که وارد مسابقه فاز شوند چه بود؟
من در مرحله غربال اولیه نبودم، فقط در فاز صفر که تعدادی مشخص از بچهها توانستهبودند ایده بدهند و به تهران بیایند، یک ارزیابی از آنها به کمک خانم سوگل طهماسبی داشتیم. به نظر من بچههای شرکتکننده اگر براساس یک تبلیغات تلویزیونی به این مسابقه دعوت شدند، میتوانست قویتر از این باشند. دخترها به نسبت نرمشان بالاتر بود و تاحدی قابل قبول، اما پسرها ضعیفتر بودند.
یک مسالهای که به طور کامل رعایت نشده بود، سن بود. یک پسر شرکتکننده ۱۱ ساله، یکی ۱۳ ساله و یکیدوتا دختر ۱۳ ساله داشتیم که نرمالیتی جمع را از بین میبردند و این کار را هم برای داوری هم برای شرکتکنندگان که در یک تیم بودند، سخت میکرد.
انتقاد کردید از بچهها، داوریها چطور بود؟ انتقادی به آن وارد نبود؟
اتفاقا به نظرمن یکی از بزرگترین اشکالات فاز که امیدوارم در فصل بعدی برنامه حتما اصلاح بشود، نبود عینیت و روشمندی در داوری بود. یعنی من به عنوان یک بیننده تلویزیونی متوجه نمیشوم که چرا x. حذف و y. در فاز ماند. وقتی که میخواهید یک مسابقه در رده ملی برگزار کنید باید همه چیز روشن باشد. مثلا اینکه: از شما ۳ کاراکتر میخواهیم، براساس آن ۳ کارشناس متخصص گذاشتهایم و آنها هم براساس ملاکهای مشخص و روشن به داوری میپردازند. یعنی کاملا عینی.
اما وقتی از فردی که در روند مسابقه حذف شده، سوال پرسیده میشود: سال بعد چه میکنی؟ و او میگوید: همان کاری که امسال کردم. یعنی نفهمیده برای چه حذف شده و این بدین معناست که داوری عینی، روشن و شفاف نبوده است.
جالب است که این انتقاد اساسی وارد به خود شما بعنوان داور فاز است. در مورد کلیت مسابقه چه؟
اینها که گفتم در فاز مبهم بود. یعنی من بهعنوان داورم براساس سلیقه خودم داوری میکردم و هر داور دیگر هم براساس سلیقه خودشان! نتیجه این امر کاملا روی خروجی تصویر مشخص است، بیننده متوجه نمیشود چرا این رد شد و آن ماند. این بخاطر این است که باید از همان ابتدا روی بعد تربیتی کار بیشتر دقت و تمرکز میشد. ضمن آنکه میشد ارزیابی در این مسابقه بهصورت خودارزیابی انجام شود. یک هیات داوران دانشاموزی داشته باشیم، گفتگو کنند و برآیند داوری را به مردم نشان دهیم.
منظورتان از بعد تربیتی چیست؟
کار وقتی دانشآموزی میشود بعد تربیتی پیدا میکند؛ یعنی فقط صدق و کذب نیست، مساله منفعت و مصلحت، ظرفیت و پذیرش هم هست. یعنی باید یک کارشناس تربیتی نظر بدهد که فاز ۱ تا ۵ ترتیبش درست است یا خیر؟ دختر و پسر توانایی شان برای انجام فعالیتها یکسان است؟ ما فرآیندگراییم یا نتیجه فرآوردهگرا؟ مثلا اگر یک نفر در گروه به همتیمیاش ناسزا بگوید یا دعوا راه بیندازد، امتیاز تیم را پایین میآوریم یا مهم این است که خروجی تیم چه بوده؟
من برای این قصه، ساعتها با آقای دخانچی بحث کردم، در جلساتی که دعوت شدم، شده بودم مخل! یعنی مرتب میگفتم: اینجوری که نمیشود تصمیم گرفت، اینکه شدنینیست …
این بحث نگاه تربیتی که میفرمایید در داوریها هم میتواند جاری وساری باشد؟
قطعا باید اینگونه باشد؛ بحث داوریها که مهمترُ. مثلا یک بازیگر که نشسته بهجای داور به نوجوان شرکتکننده میگوید: «تو به گروه لطمه زدی» یا یا اینکه داور دیگر میگوید: «تو خوب بودی، اما بدیهات بیشتر بود» چه کسی تجویز کرده که اینگونه با نوجوانها صحبت کنیم. قطعا به نظرمن خطای داوران بیشتر از بچههای شرکتکننده در فاز است. در یک برنامه نوجوانانه نباید عارضههای تربیتی برنامههای مشابه را داشته باشیم؛ و این نگاه فراتر از یک مسابقه تلویزیونیست
بله؛ متاسفانه نگاه عمده تهرانیها به فرهنگ، نگاه از بالا و بیرون است. من میگویم «دید ماکروسکوپی» به فرهنگ دارند. یعنی به روابط میانفردی، تفاوتهای افراد، خصوصیات سنی توجه کافی نمیکنند. همین الان به این نوجوانان شرکتکننده بهعنوان آبژه رسانهای نگاه میکنند. این نگاه در ساخت و تولید بسیاری از برنامههای نوجوانانه تلویزیون دیده میشود.
با احتساب این انتقادها، بهنظرتان فاز نکته مثبت یا متمایزکننده ندارد؟
ویژگی متمایز فاز، جسارت در ورود به این حوزه است. یک جمع دانشاموزی و نوجوانانه، یک برنامه تلویزیونی، یک رقابت و مسابقه که میخواهد جذاب باشد، کار فوقالعاده سختیست و فاز این جسارت را داشته که وارد این فضا بشود. برنامههای تلویزیون یا خشک شبکه چهاریست یا تفریح شبکه سهای بدون محتوا! ساخت یک مسابقه دانشاموزی ٍجذاب و مفرح قطعا سخت است. تفریح فاخر درستکردن با تم تربیتی کار خیلی سختیست. البته باتوجه به تواناییهای آقای دخانچی میشناسم، قطعا اگر یک تیم نرمافزاری و مشاور تربیتی در کنار ایشان بود، میتوانستند و هرچه موفقیت فاز دارد از انرژی خود نوجوانهای فازیست.
منبع: خبرگزاری دانشجو
ارسال دیدگاه