نشست «کودک و رسانه» با بررسی چالش‌ها و موانع در حوزه کودک و نوجوان برگزار شد

به گزارش کودک پرس ، در ابتدای این نشست، مریم اسدزاده اظهار داشت:‌ در دنیای امروز که به دنیای رسانه‌ها و قدرت نرم شناخته می‌شود، تربیت و فرهنگ‌سازی نقش پررنگ‌تری پیدا کرده و ما باید کودک را نسبت به هجمه‌های فرهنگی مقاوم کنیم. این مسئله در حوزه‌های مختلف اعم از چاپ کتاب تا برنامه‌های تلویزیونی است.
مدیر واحد خواهران مدرسه سینمایی عمار، با اشاره به ساخت یک مجموعه تلویزیونی با نام «ساختمان گل‌ها» در شبکه پویا اظهار داشت: این مجموعه با هدف معرفی سبک زندگی ایرانی اسلامی ساخته شد و برای نخستین بار بازیگران زن مسئله حجاب را با نحوه زندگی خود تعریف کردند. این مجموعه تلویزیونی کمک کرد که برای نخستین بار به صورت تصویری برای کودکان تعریف مشخصی از حجاب ارائه و تا حدودی خلأ‌ معرفی این مسئله دینی در جامعه را برطرف ‌کنیم و کودک با تفاوت محرم و نامحرم آشنا می‌شود.
اسدزاده با اشاره به وجود هجمه‌های وارده به این مجموعه تلویزیونی گفت: این هجمه‌ها از فقدان «فقه رسانه» نشأت می‌گیرد و تعداد بسیار قلیلی از کارشناسان و فعالان این حوزه می‌دانند که مقام معظم رهبری بر این مسئله تاکید دارد و به دلیل نبود سواد رسانه‌ای از آن غفلت شده است.

وی با یادآوری این نکته که رهبر انقلاب این خط مشی‌ها را در دهه 80 مطرح کرده‌اند و پس از گذشت یک دهه یک سریال با این رویکرد ساخته شد، افزود: این سریال برای بسیاری از کودکان آموزنده و شیرین بود و بازخوردهای خوبی از پخش آن گرفتیم و از سریال‌های پرمخاطب  این شبکه شناخته شد.
این کارشناس رسانه از نبود اطلاعات در خصوص بدیهیات دین درباره تصویر و رسانه‌های تصویری اظهار تاسف کرد و ابراز داشت: به نظرم پیش از اینکه برای کودکان برنامه‌ای بسازیم باید برای مدیران راهکارها را تبیین کنیم که متوجه شوند کودکان در مقابل برنامه‌های بیگانه چه تاثیری می‌گیرند.

سن تماشای تلویزیون بعد از 18 ماهگی است
اسدزاده با اشاره به اینکه ما خیلی زود کودکانمان را با تصویر آشنا می‌کنیم، گفت: سن تماشای تلویزیون بعد از 18 ماهگی است، چون پیش از این کودک به دلیل نیاموختن زبان مادری و عدم تکلم آسیب می‌بیند.
وی ادامه داد: بر اساس آمار، پدر و مادرها 990 کلمه در ساعت با کودکشان حرف می‌زنند و با روشن شدن تلویزیون این تعداد کلمات به 170کلمه تقلیل می‌یابد که البته در این آمار کمی هم اغماض شده است.
مدیر واحد خواهران مدرسه سینمایی عمار، با بیان اینکه کودک، رسانه را به عنوان عضوی از خانواده می‌پذیرد،‌گفت: ما باید به مغز کودک خوراک بدهیم و خوراک مغز کودک آن چیزی است که تجربه می‌کند. در واقع کودک در مقابل تلویزیون چیزی جز تصویر را تجربه نکرده و کلمات فراموش می‌شوند و تنها تصویر در حافظه‌اش ماندگار می‌شود و سپردن کودک به تلویزیون باعث می‌شود درصدی از آموزش کاسته شود. قدرت تفکر، تحلیل و حس لامسه با تماشای تلویزیون از کودک گرفته می‌شود، هر چند گفته شده برنامه‌های تخیلی برای پرورش تخیل کودکان مفید است اما اگر والدین نتوانند مرز فراواقعیت و واقعیت را برای کودکشان تحلیل کنند،آنها دچار آسیب می‌شوند.

تفاوت اثرگذاری داستان و تصویر بر ذهن کودک
اسدزاده خاطرنشان کرد: داستان قدرت تحلیل را شکوفا می‌کند نه تصویر، در واقع تلویزیون تحلیل تصویری کودک را به مرز مرگ می‌برد و کودکی که بیش از حد خیالپردازی می‌کند دیگر مرز تخیل و واقعیت را تشخیص نخواهد داد.
وی درباره اثرات پرخاشگری در تماشای تلویزیون گفت: پرخاشگری در اثر دیدن برنامه‌های تلویزیونی با زمانبندی برای تماشای تلویزیون تا حدودی حل می‌شود اما متاسفانه در حال حاضر کودکان ما در کنار والدین‌شان به تماشای برنامه بزرگسالان می‌نشینند که این مسئله باعث تقلید کورکورانه آنان از کاراکترهای تلویزیونی می‌شوند. وقتی کودک ما همیشه مأمنی به اسم تلویزیون دارد و با شخصیت‌های آن همزاد پنداری می‌کند قطعا به آن معتاد شده و نمی‌تواند با فرد دیگری مأنوس شود.

نیاز به پردازش شخصیت‌های ملی و مذهبی برای کودکان 
این کارشناس در ادامه  با اشاره به فرصت‌هایی که تلویزیون در اختیار سیاستگذاران قرار می‌دهد، تلویزیون را فرصتی برای به تصویر کشیدن اسطوره‌ها و ارزش‌های ملی- مذهبی دانست و افزود: ‌ما باید از این فرصت برای عزتمند شدن کودکانمان استفاده کنیم، چرا که کودک اگر در تلویزیون با نحوه قهرمانی اسطوره‌ها و شهدا آشنا شود که نمود بیرونی و غیرتخیلی دارند،‌ می‌تواند از مرز تخیل به واقعیت برسد. در واقع اصل این است که امر واقعی را از طریق رسانه‌ به کودکان‌مان نشان دهیم.
اسدزاده اظهارداشت: رسانه تخیل را در مقابل کودک می گذارد اما وقتی این تخیل با واقعیت ارتباطی نداشته باشد در نتیجه این مسئله منجر به توهم می‌شود.
وی با بیان اینکه شبکه پویا و نهال به صورت اختصاصی بر روی موضوع کودک فعالیت می‌کند، گفت: اهمیت دادن به ژانر کودک باعث ورود هنرپیشه‌های صاحب‌نام به این حوزه شده است اما باید حواسمان را جمع کنیم چه کسانی برای کودکان ما قهرمان می‌شوند و اینکه چه شخصیت‌هایی چه تحلیل‌هایی به کودکان‌مان ارائه می‌دهند چرا که متاسفانه بسیاری از هنرمندان ما ترجیح می‌دهند فراملی و جهان وطنی فکر کنند.

نیازمند ورود مدیران جوان باسواد و انقلابی به حوزه رسانه هستیم
مدیر واحد خواهران مدرسه سینمایی عمار اظهارداشت: برای مدیریت این تفکر نیازمند ورود مدیران جوان با سواد و انقلابی به حوزه رسانه هستیم تا علاوه بر اینکه آموزش‌های ملی دارند به آموزش‌های دینی هم توجه داشته باشند که به این ترتیب کودک با اسطوره‌های ملی و دینی خود آشنا می‌شود.
اسدزاده با اشاره به اینکه در برنامه سازی برای قشر نوجوان باید به ژانر ماجراجویانه توجه شود، گفت: اگر این خوراک فکری را برای نوجوان تامین نکنیم، خوراک خودش را جای دیگری تامین می‌کنیم.
وی با اشاره به اینکه عمدتا نبود بودجه لازم را دلیل نپرداختن به این مسئله عنوان می‌کنند، افزود: «کمیک استریپ» راهی است که بسیاری از کشورها برای آموزش از آن سود جستند. حتی شخصیت‌های محبوبی مثل تن تن و مرد عنکبوتی هم اول از طریق این تکنیک ارائه شدند.
این کارشناس در پاسخ به این سؤالی درباره رعایت محتوا برای ساعات و گروه‌های سنی مختلف کودکان در تلویزیون، گفت: تفکیک محتوا و زمان داریم اما چون خانواده‌ها به ساعات پخش برنامه‌ها توجه نمی‌کنند با مشکل مواجه می‌شویم. حتی در شبکه کودک نهال و پویا نیز زمان‌های مشخصی برای پخش برنامه‌های مختلف تعیین شده و برنامه‌های حوزه نوجوان هم برای تسهیل کنترل تلویزیون از سوی پدر و مادرها در شبکه مجزا پخش می‌شود.

وی با اشاره به انتقاداتی که برای مسئله ممیزی برنامه‌های کودک می‌شود، گفت: برخی ممیزی را نقد می‌کنند و می‌گویند چون امکان دسترسی به محتواهای ممیزی شده در دیگر رسانه‌ها  وجود دارد اگر برنامه‌های تلویزیون با ممیزی ارائه شود، کودک تلویزیون را دروغگو می‌پندارد در حالی که این روش در تمام دنیا رواج دارد حتی هالیوود هم مسئله ممیزی را رعایت می‌کند ما که هنوز در زمینه رسانه مقلد هستیم چرا نباید یک  محصول استاندارد به کودکانمان ارائه دهیم.
این کارشناس رسانه با اشاره به ساخت برنامه‌هایی با محتوای ضد ایرانی در برخی کشورهای غربی برای کودکان و القاء سیاه بودن ایران گفت: آنها از این طریق برای ذهن کودکان‌شان کار می‌کنند و ایران را خطرناک جلوه می‌دهند، ما حداقل کاری که می‌توانیم بکنیم این است که این افکار را در اختیار کودکانمان قرار ندهیم.

دنیای امروز دنیای رسانه است
در این نشست «سمیرا خطیب‌زاده» دکترای مدیریت رسانه و مدیر فضای مجازی سازمان بسیج زنان نیز با تاکید بر اینکه دنیای امروز به عنوان دنیای رسانه شناخته می‌شود و درجه نفوذ رسانه‌ها غیرقابل انکار است، ابراز داشت: شرایط به نحوی است که گویا ساعات زندگی ما در فضای مجازی و سایبری سپری می‌شود و نمی‌توانیم درجه نفوذ رسانه‌ها را منکر شویم.
خطیب‌زاده ادامه داد:‌ کودک نیز از این منظر مستثنی نیست و به واسطه غرق شدن افراطی در فضای مجازی، کودکان هم شرایط مشابه بزرگسالان را دارد.

وی، به نتیجه نرسیدن جنگ سخت را زمینه ورود دشمنان به جنگ نرم و ابزارهای نرم دانست و افزود: آنها برای رسیدن به اهدافشان از رسانه‌ها استفاده می‌کنند، این را می‌توان از سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در این حوزه به خوبی درک کرد.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه با اشاره به قرارگیری کشور در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: در حوزه کودک همانند دیگر حوزه‌ها باید در این برهه زمانی به یک فصاحت و بلاغت رسیده باشیم و تعریف مشخصی از کودک تراز ایرانی اسلامی داشته باشیم.

خطیب‌زاده، گفتمان سازی در مراکز و سازمان‌های متولی عرصه کودک را از راه‌های تعریف شاخص‌های کودک تراز ایرانی اسلامی خواند و ابراز داشت: اگر شاخصه‌ها مشخص نشود ما جهت را گم می‌کنیم و هر چقدر فعالیت مفید در حوزه تربیتی رسانه داشته باشیم، نمی‌توانیم به مقصود برسیم.

وی اظهار داشت: درخواست ما از متولیان عرصه کودک سازمان‌های فرهنگی هنری و رسانه‌ای کشور این است که چارچوب‌هایی را مشخص کنند، هر چند تا حدودی این شاخص‌ها از جانب مقام معظم رهبری بیان شده و ما برای تشریح آن کم کاری کرده‌ایم.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه باید بحث حوزه رسانه بیشتر تدوین شود، گفت: ما باید آسیب‌شناسی دقیق و آینده‌شناسی مناسبی داشته باشیم چرا که آسیب‌های رسانه‌ای فقط مختص کشور ما نیست بلکه این آسیب‌ها جهانی است و حتی پدر و مادرهایی در قلب کشورهای اروپایی با این آسیب‌ها مواجه شده‌اند.

سپردن کودکان به پرستار الکترونیک ناشی از عادت به تماشاگری  است
خطیب‌زاده با اشاره به آسیب عادت به تماشاگری گفت: تماشاگری به این معنی است که فرزند بدون اینکه کار یا هدف مشخصی در نظرش باشد به محض ورود به خانه تلویزیون را روشن می‌کند و یا به سراغ شبکه‌های اجتماعی و یا دستگاه‌های ارتباطی‌اش می‌رود. این رفتار از روی عادت دارای آمار خیره‌کننده‌ای است. آمارها نشان می‌دهد کودکان 2 تا 11 سال 23 ساعت در هفته به تماشای تلویزیون می‌نشیند که اگر آمار شبکه‌های اجتماعی را به آن بیفزاییم در واقع فرزندان ما 24 ساعت از هفته در اختیار پرستار بچه‌ای قرار گرفته‌اند که کاملا الکترونیکی است.
وی اولین آسیب وارده از این پدیده را آسیب زمان برشمرد و افزود: زمان و ساعاتی که کودک در دسترس رسانه‌هاست به شدت زیاد است و کنترل و نظمی روی آن وجود ندارد.

ترویج خشونت در بین کودکان از طریق تماشای تلویزیون
این کارشناس رسانه یکی از مهمترین آسیب‌های این عادت را ترویج خشونت دانست و گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم کودکان بر اساس تصاویری که مشاهده می‌کنند که شامل صحنه‌های زد و خورد، دعوا و جنگ هم می‌شود آسیب می‌بینند. تحقیقات علمی از بعد رسانه ثابت کرده رابطه مستقیمی بین افزایش خشونت در کودکان و مشاهده خشونت از تلویزیون وجود دارد.
خطیب‌زاده افزود: یکی از جرم‌شناسان بزرگ می‌گوید ارتباط جمعی بر ضمیر کودکان مستعد و تلقین‌پذیر برای ارتکاب به جرائم نفوذ پیدا می‌کنند. همچنین تحقیقات در خصوص خشونت بازی‌های ویدئویی نشان می‌دهد کودکانی که تحت تاثیر این بازی‌ها هستند پرخاشگرترند و تعارض بیشتری با معلم خود پیدا می‌کنند. درگیری با همسالان از جمله مشکلات این بازی‌هاست.

چاق شدن کودکان با تلویزیون
وی، تغذیه کودک را از آسیب‌های مهم دیگر رسانه‌ها برشمرد و گفت: آمار کودکانی که در مدرسه دچار افزایش وزن زیاد هستند به شدت بالا رفته که رژیم نادرست مصرف رسانه‌ای به آن دامن زده است، عدم زمانبندی و مشخص کردن مدت و محتوا برای تماشای تلویزیون موجب کاهش تحرک کودکان شده و تبلیغ خوراکی‌های نامناسب به معرفی یک الگوی تغذیه نامناسب به آنان می‌پردازد.

نقش تلویزیون درکاهش تعامل و گفت‌و‌گوی اعضاء خانواده
این کارشناس رسانه ادامه داد: همچنین استفاده زیاد از رسانه‌ها باعث شده ساعات گفت‌وگو در خانواده کاهش یابد و نقش تعاملات خانوادگی کمرنگ شده و در نتیجه شاهد کاهش روابط عاطفی، انزوای اجتماعی و بروز استرس‌ها و اضطراب‌ها و تبدیل شدن کودک به یک شخصیت ضد اجتماعی هستیم که نمی‌تواند با محیط‌های اجتماعی پیرامونی‌اش ارتباط بگیرد.

تسخیر ذهن کودک با تکنیک اقناع
خطیب‌زاده با اشاره به عنصر اقناع در رسانه گفت: یکی از تکنیک‌های اقناع که رسانه‌های غربی در حال پیاده‌سازی آن برای کودکان هستند تکرار است. وقتی شخصیتی مثل مرد عنکبوتی به عنوان یک الگو ارائه می‌شود این الگو در تمام اجزای زندگی کودک از لباس، کیف تا وسایل اتاقش تکرار می‌شود و در واقع این شخصیت به صورت خاموش ذهن کودک را تسخیر می‌کند.
وی الگوسازی را یکی از تکنیک‌های اقناع دانست و افزود: رسانه زمانی می‌تواند مفاهیم مورد نیاز خود را به مخاطب القا کند که الگوسازی موفقی داشته باشد.
این کارشناس با تاکید بر اینکه مفاهیمی که الگو شده‌اند باورپذیرترند، اظهار داشت: اگر می‌خواهیم جریان رسانه‌ای موفقی داشته باشیم باید از این تکنیک استفاده کنیم.

لزوم نظارت خانواده‌ها بر خوراک فکری کودکان
خطیب‌زاده نظارت بر تولید محتوا و تهیه آن از سوی خانواده‌ها را یکی از راهکارهای کنترل خوراک فکری کودکان دانست و گفت: استفاده از فیلم، سریال و یا کارتون برای سرگرم کردن کودک زیر 2 سال صحیح نیست چرا که کودک در این سن نمی‌تواند میان دنیای خیال و واقعیت تمییز قائل شود.

مضرات قراردادن تلویزیون در اتاق خواب کودک
وی همچنین قرارگیری رسانه‌هایی مثل تلویزیون در اتاق خواب کودک آسیب‌رسان خواند و ابراز داشت: محتوای رسانه‌ای پیش از خواب بر روی کودک تاثیر زیادی دارد و تعادل رژیم رسانه‌ای کودک را دچار مشکل می‌کند.
این کارشناس فضای مجازی و رسانه خاطرنشان کرد: تا زمانی که والدین رژیم مصرف رسانه‌ای را در خانه رعایت نکنند نمی‌توانند الگوی مناسبی ارائه دهند.

لزوم تهیه خوراک فکری ایرانی اسلامی برای کودکان 
در ادامه این نشست «بهشته حدادیان» کارشناس تربیتی و فعال حوزه کودک با انتقاد از اینکه دوره طلایی کودکی در کشور بدون برنامه‌ریزی از سوی رسانه‌ها و نهادهای حکومتی رها شده است، گفت: باید برای کودک ایرانی اسلامی خوراک فکری تهیه کنیم.
حدادیان با اشاره به  اینکه محتوای رسانه‌ای غربی بدون نظارت در اختیار کودکان قرار می‌گیرد، اظهار داشت: ما هنوز آسیب‌های وارد شده به کودکانمان از طریق رسانه‌ها را باور نکرده‌ایم.

 

حوزه کودک بی‌سرپرست‌ترین حوزه در کشور

وی با تاکید بر اینکه حوزه کودک بی‌سرپرست‌ترین حوزه در کشور است، افزود: مجوز کار در این حوزه را بهزیستی و آموزش و پرورش می‌دهند در حالی که این دو نهاد وظایف متعدد و متفاوت دیگری بر عهده دارند.
این فعال حوزه کودک، سپرده شدن مسئله کودکان به بهزیستی را اشتباه دانست و گفت: تعریف این سازمان برای حمایت از قشر کم توان است و شأنیتی برای کودک ساده قائل نیستند لذا نیازمند تعریف یک نهاد جدید برای هدایت مسائل مربوط به کودک هستیم.
بی‌توجهی به رسانه‌های سرد

حدادیان، وضعیت رسانه‌های در اختیار کودکان را از لباس تا فیلم و سریال را فاجعه‌بار خواند و گفت: ما به رسانه‌های سرد (لباس، کفش و ملزومات کودک) توجهی نمی‌کنیم با این شرایط آیا توقع داریم این کودک در آینده با فرهنگ ما سازگار باشد؟
نیازمند ایجاد یک آکادمی والدین هستیم

وی افزود: این مسئله از نبود آگاهی در میان والدین نشأت می‌گیرد و به عقیده من نیازمند ایجاد یک آکادمی والدین هستیم تا زوجین پیش از بچه‌دار شدن صلاحیت‌های لازم را کسب کنند و با آگاهی اقدام به بچه‌دار شدن کنند.