به گزارش کودک پرس، آثار مختلفی در حوزه نشر دیده میشود که قطعاً از آسیب به دور نیستند. اهمیت شیوایی بیان در نگارش کتابها بهویژه کتب قرآنی یکی از موضوعات مهم در این حوزه به شمار میآید. در این راستا با محمود پوروهاب، نویسنده حوزه کودک و نوجوان گفتوگو کردیم که متن آن را در ادامه میخوانید؛
ـ آثاری را که طی چند سال اخیر در حوزه قرآن کریم به رشته تحریر درآمده است چگونه ارزیابی میکنید؟
در آثاری که اخیراً با موضوع مفاهیم قرآنی به چاپ رسیدند میتوان نوآوری برخی از نویسندگان را مشاهده کرد. اما آنچه خلأ آن در این میان احساس میشود، توجه به زبان نو و نیز زاویه نگاه جدید به موضوعات است. همچنین توجه به مسائل اخلاقی و انسانی از جمله موضوعات مهمی است که نویسندگان کودک و نوجوان باید به آنها توجه داشته باشند و در رابطه با آن دست به قلم شوند.
در همین راستا ۲۳ اثر را در آخرین جشنوارهای که با موضوع کتابهای قرآنی توسط سازمان پژوهش و آموزش وزارت آموزش و پرورش برگزار شد مورد بررسی قرار دادم که ارزیابیهای به عمل آمده نشان دهنده موضوعاتی است که در فوق به آنها اشاره کرد.
ـ آثار نوشته شده در این حوزه از نظر کیفیت محتوایی به چه سبک و شیوهای منتشر شده بودند؟
آثاری که در حوزه نوجوانان نوشته شده است از کیفیت خوبی برخوردار هستند و مفاهیم آنها در رابطه با قرآن کریم بوده است و مشکلی در این زمینه احساس نمیشود.
ـ آیا در طول سالهای اخیر نوآوری خاصی در این گونه از کتابها دیدهاید؟
برخی از نویسندگان کارهای جدیدی در این زمینه تولید کردهاند و موضوع را به شکل داستانواره یا نیمهحکایتی به مخاطب ارائه میکنند تا از این طریق بتوانند مفاهیم را به کودکان و نوجوانان بشناسانند. از اینرو میتوان گفت که این شیوه، شیوه جدیدی است؛ البته همه آثار این طور نبودند و برخی از آنها همان سبک و سیاق گذشته را داشتند و به یکباره به سراغ اصل مطلب رفته بودند. اما در این میان برخی از نویسندگان سعی کرده بودند تا حالتی داستانی یا نیمهداستان ارائه دهند تا حلاوتی به موضوع ببخشند.
ـ آیا ارزیابی شما از این رویکرد مثبت است؟
این شیوه به دو صورت در کتابها به چشم میخورد. برخی از نویسندگان موضوع را به اطناب کشیدهاند، به طوری که حوصله مخاطب را سر میبرند، اما برخی متوجه شده بودند که در این شیوه هم باید حد و حدود را نگه دارند و پرحرفی نکنند، در نتیجه به صورت خلاصهتر کار کردهاند. در عین حال برخی از آثار نیز در زبان مشکل دارند.
اگر چه این آثار برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده بود، اما در عمل برای این گروه سنی قابل هضم نبود یا آنقدر مضامین را پشت سر هم تکرار کرده بودند که برای مخاطب مزاحمتهایی را ایجاد میکرد؛ زیرا باید در نظر داشت که بمباران اطلاعاتی ذهن مخاطب موضوع پسندیدهای نیست.
در میان آثار نوشته شده کتابهای خوبی هم دیده میشود که برای مخاطبان ثمربخش است. در کنار این موضوعات، برخی از نویسندگان سوژه خاصی را انتخاب کرده و آن را گسترش میدهند؛ برای مثال یکی از دوستان موضوع جبر و اختیار را به صورتهای مختلف و از زاویههای متفاوت به مخاطبان ارائه داده است. این نحوه جزئینگری و گسترش موضوع میتواند برای مخاطب جذابیت داشته باشد.
ـ به عقیده شما آموزش مفاهیم قرآنی به مخاطبان کودک و نوجوان چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
شاید واقعاً این امکان وجود نداشته باشد که در برخی از موارد به آموزش سطحی مفاهیم بپردازیم. یا در برخی از موارد که البته کمتر پیش میآید، موضوعاتی هستند که کمتر میتوان در آن باره به آموزش عمیق مخاطبان پرداخت. اگرچه در همین موارد هم باید به آموزش پرداخته شود، اما اینکه چگونه وارد این بحث شویم، مقدمهچینی کنیم و به بیان بحث اصلی بپردازیم یا مطلب مورد نظر با چه شاهد مثالهایی همراه باشد تا برای گروه سنی مورد نظر قابلیت درک و فهم بالاترین داشته باشد، حائز اهمیت است؛ برای مثال درباره نمونهای که در حوزه جبر و اختیار نوشته شده است باید گفت که نویسنده واقعاً از عهده بیان مسئله به زبان مخاطب برآمده است. از اینرو باید گفت که نویسندگان میتوانند حتی درباره مرگ یا بهشت و جهنم، مطالب را به شیوهای بیان کنند که برای مخاطبان قابل درک و فهم باشد.
ـ با توجه به اینکه در ابتدا اشارهای به خلأها در صحبتهایتان داشتید، لطفاً در این باره بیشتر توضیح دهید.
یکی از خلأهایی که در این حوزه وجود دارد آن است که اصولاً در آثار دینی با مشکل زبان روبرو هستیم؛ زبانی که برای مخاطبان مناسب یا بهتر بگویم روزآمد نیست. مشکل دیگری که دیده میشود، نداشتن نگاه نو و زاویه دید جدید است. برای مثال به این موضوع که در جهان امروز، افراد در مکالمات خود چه کلماتی را به کار میبرند توجه نمیکنیم. به این معنی که نویسنده زبان امروزی را رعایت و بهروز نمیکند و همان روش خطی را که سبک و سیاق گذشتگان ما را دارد به کار میبرد.
معمولاً آثار دینی به صورت خطی ارائه میشوند و حتی در این باره نویسنده سعی هم نکرده است که زبان را تغییر دهد. در این باره نگاه و زاویه دید بسیار مهم است. اگر به این دو موضوع توجه شود، شکل نگارش بسیاری از آثار تغییر خواهد کرد. در حال حاضر برخی از نویسندگان فقط طرح و شکل ارائه را تغییر میدهند؛ به این معنی که فقط قالب را تا حدودی دچار تحول میکنند و در نتیجه مشکل زبان همچنان باقی میماند؛ در حالی که باید توجه داشت که تناسب آثار با نیاز مخاطبان یکی از معیارهای مهم در ارزیابی کتابهاست.
ـ شما نیاز مخاطبان را در چه موضوعاتی میدانید که لازم است نویسندگان به این حوزه هدایت شوند؟
نیاز اساسی مخاطبان گروه کودک و نوجوان ما، تقویت مبانی اخلاقی و مسائل انسانی است. کارهای انسانی مثل از خودگذشتگی و جوانمردی که در متون کهن ما بسیار است، باید دوباره برای کودکان و نوجوانان با زبان جدیدتر نوشته شود.
اینکه کودکان و نوجوانان با جامعه چگونه برخورد کرده یا چگونه به دیگران کمک کنند، یکی از موضوعات مهمی است که باید در آثار به آنها توجه شود. در این راستا باید ارزشهای اخلاقی مانند احترام به بزرگترها، کمک به ضعیفان و دانستن حقوق حیوانات به کودکان آموزش داده شود. بر این اساس نویسندگان باید به مسائل اخلاقی و انسانی و برخورد با جامعه و خانواده بپردازند.
ـ هدایت ناشران به سوی تولید آثار مناسب از اهداف مهم این حوزه به شمار میآید. چگونه میتوان به این هدف دست پیدا کرد؟
باید ارزش آثار مطلوب و مولفان موفق را بدانیم و از داورانی استفاده کنیم که در این زمینه تخصص دارند. گاهی اوقات دیده میشود که در هنگام برگزیده شدن آثار، حتی ناشر بیش از مولف اثر خوشحال میشود و به این موضوع افتخار میکند. باید اطلاعرسانی بیشتری در این رابطه صورت گیرد و از ناشران موفق نام برده شود؛ چرا که این کار باعث میشود تا ناشر در راستای ارتقای کیفیت اثر تشویق شود.
منبع : ایکنا
ارسال دیدگاه