مطبوعات کودک با سایر نشریات تفاوتی در نظام حقوقی ندارند؛ گزارشی از یک نشست تخصصی

هم‌اندیشی «بررسی مسائل مطبوعات کودک و نوجوان با تأکید بر نظام حقوقی این نشریه‌ها» با حضور محمد حسین دیزجی، پژوهشگر و عضو شورای سردبیری نشریه تکنولوژی آموزشی رشد، سیدعلی کاشفی خوانساری، پژوهشگر مطبوعات کودک و نوجوان و وحید آگاه عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه برگزار شد.

به گزارش کودک پرس ، هم‌اندیشی «بررسی مسائل مطبوعات کودک و نوجوان با تأکید بر نظام حقوقی این نشریه‌ها» با حضور محمد حسین دیزجی، پژوهشگر و عضو شورای سردبیری نشریه تکنولوژی آموزشی رشد، سیدعلی کاشفی خوانساری، پژوهشگر مطبوعات کودک و نوجوان و وحید آگاه عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه برگزار شد.

 

برای هر چیزی به حقوق نیاز داریم؟

به گزارش شفقنا رسانه، وحید آگاه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با توضیح درباره نظام حقوقی مطبوعات کودک و نوجوان گفت: ما باید این سوال را مطرح کنیم که چه نیازی به نظام حقوقی داریم؟ در رشته حقوق فکر می‌کنیم باید برای همه موجودات و کائنات حقوقی داشته باشیم و این تور حقوق را باید بر روی همه مسائل پهن کنیم. اما واقعیت اینجاست که همه موضوعاتی که بشر با آنها در ارتباط است، نیازی به حقوق موضوعه ندارد و به نظر می‌رسد کشورهایی خوشبخت‌تر هستند که حقوق موضوعه کمتری دارند. وقتی از نشریات الکترونیک مجازی یا کاغذی برای کودکان صحبت می‌کنیم باید بدانیم این نظام حقوقی چه الزاماتی دارد؟

او ادامه داد: حقوق قرار است تنظیم گر روابط میان افرد باشد و ترجیح این است که تنظیم توسط امری غیر از حقوق انجام شود. شاید انتظار اولیه این بود من اینجا از حقوق دفاع کنم اما من می خواهم خلاف آن عمل کنم. ما برای هر چیزی از جمله مطبوعات کودک شاید نیازی به این نظام حقوقی نداشته باشیم.

 

آگاه با اشاره به گرایش‌های مختلف حقوق و توضیح درباره‌ی فلسفه‌ی این رشته بیان کرد: سوال این نیست که چرا برای فلان حوزه ما حقوق نداریم یا این قوانین چه مزایا و معایبی دارد. در فلسفه حقوق این ایده وجود دارد که برای هر چیزی نیاز به حقوق نداریم و بهتر است مسائل خود را غیرحقوقی و به شکل مسالمت آمیز حل کنیم، حال می‌تواند از طریق سیاست  یا راه‌های دیگر باشد.

او افزود: وقتی از حقوق صحبت می‌کنیم از قواعد لازم الاجرایی صحبت می‌کنیم که حتما خواست و اجبار دولت باید داشته باشد. درست است که حقوق از زور و چماق بهتر است اما حقوق از روابط مسالمت‌آمیز غیرحقوقی بدتر است چون نشان می‌دهد ما نتوانسته‌ایم با هم به صورت مسالمت‌آمیز  صحبت کنیم. از این منظر حقوق آخرین و بدترین راه حل است. در ایران این بیماری بسیار فراگیر شده و هر اتفاقی می‌افتد می‌گویند مقرارتی برایش بگذاریم در حالی که بسیاری از مشکلات از جایی شروع می‌شود که آن قانون وجود دارد. اگر به  قبل از تصویب آن قانون و مقرارت نگاه کنیم، امور در حال انجام شدن بوده و خیلی اوضاع هم بد نبوده است.

 

 

آزادی بیان، حق مادر است

به گزارش شفقنا رسانه، آگاه با تشریح اصول قانون اساسی گفت: ما در خصوص مطبوعات و هر چه در ایران می‌خواهد پخش شود نیاز به اجازه گرفتن داریم مثلا برای چاپ روزنامه باید از هیئت نظارت بر مطبوعات اجازه بگیرید و این مسئله برای کتاب، سینما و تئاتر به همین شکل است. این‌ها همه در یک ظرفی به نام بیان می‌گنجد. انسان حق بر آزادی بیان دارد و بیان صور گوناگونی دارد. این حق بر آزادی بیان یکی از اقسام حقوق بشر و شهروندی است که به نظر می‌رسد به نوعی حق مادر است و دیگر حقوق بشر از این حق بیرون آمده است که در واقع ممیز بین انسان با دیگر موجودات روی زمین است.

او با توضیح درباره‌ی جایگاه مطبوعات و آزادی بیان در قانون اساسی تصریح کرد: ما در اصول ۲۴،۲۵،۲۶در واقع از اقسام دیگر حق صحبت کردیم. در اصل ۲۴ با دو کلمه مطبوعات و نشریات از آزادی بیان صحبت کردیم. گفتیم این‌ها آزاد هستند مگر اینکه مخل مبانی اسلام و حقوق عمومی باشند یعنی قانون‌گذار در سال ۵۸  مشخصا در باره خط قرمزها صحبت کرده است. حقوق عمومی خودش یک اقیانوس است اما قانون‌گذار در اصل ۲۴ خط قرمز سومی به ما نگفته است. فقط گفته باید موازین و قیود شرعی و حقوق عمومی را رعایت کنیم اما در این اصل از نظام صدور مجوز صحبت نشده است. این اصل و سایر اصول تصریحی ندارد و اجازه صدور مجوز به ما نداده است. انگار در اصل ۲۴ این آمده است اگر مطبوعات کودک می‌خواهد چاپ شود، بشود اما اگر تخلفی بود ما بعدا رسیدگی می‌کنیم.

 

این مدرس حقوق اضافه کرد: در اصل ۲۵ هم ذکر شده که سانسور ممنوع است و یک سری از پل‌های ارتباطی مانند تلکس و اینها را نام برده است چون در سال ۵۸ فضای مجازی به این شکل نبود. پس در اصل ۲۵ سانسور منع شده و از این کلمه استفاده کرده است و گفته ما حق ممیز و سانسور سازی نداریم. ممیزی همان نظارت پیش از چاپ است. در اصل ۲۶ و ۲۷ هم همین نظام آزادی در مورد تجمعات و اجتماعات آمده است و می‌گوید اگر می‌خواهید حزب یا مؤسسه‌ای تأسیس کنید، تجمعی صورت گیرد، به شرط رعایت خطوط قرمز نیاز به مجوز ندارید. به غیر از این‌ها در مقدمه قانون اساسی و فصل سوم این قانون درباره حقوق ملت -که می‌توان ساعت‌ها راجع به آن صحبت کرد- خروجی مفاد قانون اساسی با یک تفسیر ساده این است که قانون اساسی ایران، نظام صدور مجوز را تأیید نکرده است.

 

 

سیاست های دو گانه بر کتاب و رسانه‌های کودک

آگاه نظام احترام به آزادی اندیشه و بیان را سیاست کلی دانست و با ابراز این عقیده که به نظر می‌رسد نظام صدور مجوز در مورد کتاب و مطبوعات کودک با قانون اساسی دارای اصطکاک است، توضیح داد: درباره‌ی کتاب خیلی سخت‌گیرانه‌تر عمل می‌شود. این سیاست دوگانه درباره‌ی رسانه‌ها و کتاب‌های کودکان خیلی عجیب است یعنی ما الآن به یک روزنامه اجازه‌ی نشر می‌دهیم بعد شما آن را چاپ کنید. هیچ روزنامه‌ای نمی‌آید مطالبش را با آن هیئت چک کند. وقتی روزنامه یا نشریه چاپ می‌شود اگر تخلفی باشد باید با شاکی خصوصی یا مدعی‌العموم در دادگاه با آن برخورد شود اما خیلی جالب است که در مورد کتاب کودک از صفر تا صد آن دست یک هیئت نظارت بر نشر و کتاب کودک و نوجوان است که باید به آن مجوز بدهد و حتی برای توزیع هم مجوز می‌دهد. این قدر فاصله میان رسانه کودک با کتاب کودک محل تأمل است.

این مدرس حقوق ادامه داد: در قانون وزارت فرهنگ از وظایف و اهداف این وزارتخانه متوجه می‌شویم باید متولی آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد اما درباره‌ی نص قانونی بند ۵ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ می‌گوید اجرای قوانین مربوط به مطبوعات و نشریات. خب این که اجراست و ابتکاری ندارد. همچنین گفته با تعیین ضوابط و مقررات مربوطه که مربوط به آن قانون می‌شود. بعد درباره‌ی تمرکز و توزیع نشر آگهی نوشته و یک جا هم در بند ۲۲ همین ماده اجازه داده است صدور مجوز تأسیس یا انحلال برای مؤسسات انتشاراتی، نظارت بر فعالیت آنها و همچنین ناشرین و کتاب فروش در چارچوب و ضوابط مربوطه داشته باشند. از این دو بند و سایر بندها به نظر نمی‌رسد در این قانون به وزارت فرهنگ این اجازه داده شده باشد که بتواند ضوابط خاصی را برای رسانه کودک تعیین بکند.

 

 

شکل‌گیری قانون سانسور با استناد به حمایت از کودکان بود

به گزارش شفقنا رسانه، سیدعلی کاشفی خوانساری، پژوهشگر مطبوعات کودک و نوجوان با اشاره به جایگاه تاریخی این نشریات گفت: می‌خواهم به صورت تاریخی چند نکته را مرور کنم. اولین بحث درباره سانسور مطبوعات در تاریخ کشور حکمی است که ناصرالدین شاه به صنیع الملک می‌دهد. دلیلش برای نظارت پیش از چاپ این بود که کودکان این روزنامه‌ها را می‌خوانند و به اشتباه می‌افتند. یعنی شکل‌گیری قانون سانسور با استناد به حمایت از کودکان در برابر فریب خوردن، آسیب روحی دیدن، به اشتباه افتادن و … بود.

او ادامه داد: اولین قانون رسمی مطبوعات کشور ما برای سال‌های پس از مشروطه است که هیچ تصریحی به واژه کودکان در این قانون ندارد. در قانون مطبوعات پس از انقلاب در سال ۶۴ هم تصریحی به مطبوعات کودک و نوجوان ندارد و این مسئله که از نظر قانونی و حقوقی، مطبوعات کودک و نوجوان با سایر مطبوعات متفاوتند، پیش بینی نشده است. به عبارتی نه حمایت و توجه ویژه وجود دارد و نه محدودیت جداگانه و خاصی است. بلکه در چارچوب کلی مطبوعات، مطبوعات کودک و نوجوان هم قرار گرفته است.

 

کاشفی خوانساری با اشاره به سخنان آگاه تصریح کرد: آقای آگاه فرمودند سیاست های دوگانه ولی من می خواهم به سیاست های چندگانه اشاره کنم. در یک نظام تفکر مدرن، ریشه دانش و علم مدرن به طبقه بندی و تقسیم بندی بسیار گره خورده است. یعنی عملاً در عصر روشنگری با شکل‌گیری اصحاب دایره المعارف این تقسیم بندی‌ها شکل گرفت. در کتب علمی بسیار دقیق و ارزشمند این شیوه‌ی دسته‌بندی را نداریم. بر این اساس مصداق  قالب‌های مختلف هم در عرصه فرهنگ و قانونگذاری برای فرهنگ این است که از هم جدا شده‌اند و برای هرکدام قانون جدا نوشته شده است.

 

این پژوهشگر مطبوعات کودک و نوجوان در ادامه گفت: ما می‌دانیم بحث مطبوعات به معاونت مطبوعات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد مربوط است، بحث کتاب به معاونت فرهنگی و بحث تئاتر، خوشنویسی، تجسمی و غیره هم به معاونت هنری مربوط می شود. بر همین اساس قوانین موضوعه هم طبق این تقسیم‌بندی‌ها شکل گرفته است. در مورد کتاب کودک کاملاً در قانون تصریح شده که مجوز باید پیش از چاپ باشد و هیئت نظارتی تشکیل شود. ویژگی‌های آن هم برشمرده شده است. در حقیقت کار نظارت بر کتاب کودک را بر عهده هیئت نظارت سپرده‌اند. در مصوبه سال ۸۹ به نوعی سختگیرانه‌تر یا با تفصیل بیشتر انجام شده است یعنی اگر احکام اعضای هیئت نظارت بر کتاب کودک در مصوبه سال ۶۷ توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می‌شد، طبق مصوبه سال ۸۹ رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی این احکام را صادر می کند و جایگاه اداری هیئت نظارت و کتاب کودک به گونه‌ای بالاتر رفته و ارتقا پیدا کرده است.

 

کاشفی خوانساری افزود: البته عده‌ای هم به طور کلی معتقدند که شورای عالی انقلاب فرهنگی شأن قانونگذاری ندارد پس این مصوبات لازم الاجرا نیست. شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین بحث نظارت بر نمایش ها را دارد و یک اشاره گذرایی به نمایش کودک می‌کند. از مصوبات مستقل در حوزه کودکان بحث شکل گیری آیین نامه مربوط به اسباب بازی ها است که به دبیرخانه نظارت بر اسباب بازی و سرگرمی انجامیده است و اداره این دبیرخانه به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپرده شده است. دبیرخانه هیئت نظارت بر کتاب کودک به معاونت فرهنگی و وزارت ارشاد سپرده شده است.

نکته اینجا است که اینها حتی در جاهایی با هم تضاد دارند. در دوران مدرنیسم هر چه بیشتر به سمت تفکیک گونه‌ها و برشمردن خصوصیات و مرزبندی‌هایشان پیش رفتیم، در دوران پست مدرن به‌طور کلی چنین مرزبندی‌هایی مقبول و ممکن نیست. امروز محصولاتی برای کودکان تولید می‌شود که قبلاً به آن کتاب، مجله، بازی کامپیوتری، کتاب صوتی، قطعه موسیقی و غیره می‌گفتیم ولی الآن یک محصول همه‌ی اینها است و عملاً امکان نظارت و صدور مجوز بر آن غیر ممکن است و جاهایی کار را به شدت پیچیده کرده است.

 

او با طرح پرسشی درباره‌ی ضرورت نظام حقوقی جداگانه‌ برای محصولات فرهنگی کودکان و نوجوانان از جمله مطبوعات گفت: آقای دکتر آگاه فرمودند به طور کلی درباره مطبوعات شاید این مسئله نیاز نباشد. در دنیا سه نظام درباره نظام‌های صدور و تولید محصولات فرهنگی داریم. نظام پیشگیری، اعلام نامه و نظام آزاد. در ایران شاهد نظام پیشگیری هستیم و برای انتشار نیاز به مجوز است. نظام اعلام نامه این است که هر کسی می‌تواند کتاب مجله و غیره بنویسد ولی شیوه‌ی آن در کشورهای مختلف متفاوت است. مثلاً نسخه‌ای را به کتابخانه شهرداری و غیره بدهد، آدرس و مشخصات خود را اعلام کند و بگوید من این را منتشر کردم و مسئولیتش با من است.

 

این پژوهشگر مطبوعات کودک و نوجوان ادامه داد: در کشورهایی که نظام آزاد یا اعلام نامه وجود دارد می‌توان از آنها به نام کشورهای مترقی یاد کرد. در مورد محصولات کودکان نظام پیشگیری وجود دارد. یعنی به دلیل حساسیت های خاص مخاطب، نداشتن قدرت انتخاب مانند بزرگسالان و آسیب پذیری بیشتر، قوانین خاص‌تری برای آنها تعیین کرده‌اند. به عبارتی بحث ممیزی، پیشگیری و سانسور در حوزه کودک و نوجوان با بزرگسال متفاوت است. بسیاری از مطبوعات کودک و نوجوان که چاپ می‌شوند، مجوزشان مجوز کودک و نوجوان نیست و این منع راهبردی ندارد یعنی یک مجله سیاسی می‌تواند تصمیم بگیرد به مجله کودک تبدیل شود و بالعکس.

 

به گزارش شفقنا رسانه، در ادامه ی این نشست محمدحسین دیزجی با توضیح درباره‌ی مخاطب نشریات کودک و نوجوان گفت: یکی از نیازهای هر انسانی آگاهی و کسب اطلاعات است که این نیاز در حوزه ی کودک و نوجوان باید از طریق خانواده، مدرسه، مطبوعات، جامعه و … کسب شود. در دورانی که ما کودک و نوجوان بودیم تا به امروز راه های کسب اطلاع برای این گروه سنی تغییرات زیادی کرده است چون بچه‌ها امکان دسترسی به اطلاعات را از راه‌های مختلف دارند. برای همین این ما هستیم که باید یک جوری اطلاعات بدهیم که آنها اطلاعات درست را دریافت کنند.

 

 

انگیزه ایجاد کنیم

او با اشاره به تجربیات خودش توضیح داد: برای این که بدانیم چرا کودک و نوجوان ما کتاب نمی‌خوانند، قاعده این است که این گروه سنی باید عشق و انگیزه داشته باشند چراکه به زور نمی‌شود کتاب و مجله را خواند. پس باید راهکار را تعریف کنیم.

دیزجی ادامه داد: ما اول خودمان باید کتاب بخوانیم حال از هر طریق و بعد باید این حس را در بچه‌هایمان ایجاد کنیم که مطالعه را دوست داشته باشند و باید بچه‌ها این را بپذیرند. هر چند باورپذیری کار بسیار سختی است. متأسفانه خیلی وقت‌ها کودک و نوجوان مطالعه را با کتاب درسی برابر می‌داند برای همین علاقه‌ی چندانی به کتاب و مطبوعات ندارند و آنها را شبیه به هم می‌دانند ولی اگر در وجود اینها ایجاد انگیزه کردید، قطعا دنبالش می‌روند.

پژوهشگر حوزه‌ی کودک با ضروری دانستن جایزه برای کودک و نوجوان و علاقه‌مند کردن آنها به مطالعه توضیح داد: سال پیش به مدرسه‌ای دعوت شدم برای این که با بچه‌ها مسابقه کار کنم. در روز اول با من مخالفت‌های زیادی شد و وقتی من اصرار کردم آنها هم پذیرفتند. حال بعد از یک سال که اثر مسابقه را دیده‌اند، این همکاری را با من ادامه داده‌اند. آیا امروز توانسته‌ایم در بچه‌ها این انگیزه را هر چه بیشتر ایجاد کنیم؟

این داور جشنواره‌ی مطبوعات کودک و نوجوان افزود: من مخالف تبلت نیستم ولی به بچه‌ها می‌توانیم آموزش دهیم که همین وسیله قابلیت‌های زیادی دارد و باید آنها را یاد داد. تبلت و تکنولوژی‌های جدید نمی‌توانند جای مطبوعات و نشریات کاغذی را بگیرند. مثلا الآن هرکدام از بچه‌ها که به مسافرت می‌روند دائما با همین تبلت می‌توانند عکس بگیرند، با پدر و مادر خود چت کنند، فیلم بگیرند و وقتی بچه از سفر برگشت، اولین کار در خانه این است که تبلت را کنار می‌گذارد و پدر و مادری را که دائما  با همین تکنولوژی با آنها در ارتباط بود، در آغوش می‌گیرد. به همین خاطر من تأکید می‌کنم تکنولوژی نمی‌تواند جای مطبوعات و نشریات کاغذی را بگیرد.

 

 

تحریریه‌های کودک و نوجوان باید اصلاحاتی را انجام دهند

دیزجی با توضیح درباره‌ی ضرورت آموزش به کودکان و نوجوانان گفت: برای همین باید این مسائل را بتدریج به کودکان آموزش دهیم و مدام تأکید کنیم که کتاب کاغذی ویژگی‌های خاص خود را دارد. در کشوری مثل ژاپن با این که از نظر تکنولوژی خیلی از ما جلوتر هستند ولی همچنان تیراژ روزنامه‌های آنها بالاست. پس باید این مسائل را فرهنگ‌سازی کنیم.

او با انتقاد به بعضی افراد در تحریریه‌ی کودک و نوجوان گفت: خود آنهایی که در نشریات این گروه سنی هستند، هم باید اقداماتی انجام دهند. در جشنواره‌ی مطبوعات کودک و نوجوان که داور بودم، این ایرادات را دیدم. به طور مثال ما می‌دانیم نشریات بخش‌های مختلفی مثل شعر، داستان و … دارد اما کمتر نشریه‌ای را پیدا می‌کنیم این قدر که به شعر می‌پردازد، به مصاحبه هم بپردازد، مثلا شش صفحه را به شعر اختصاص می‌دهند ولی به مصاحبه دو صفحه، در حالی که باید چهار صفحه را اختصاص دهند.

این پژوهشگر ادامه داد: از طرفی دیگر سوال‌ها در حین مصاحبه بسیار ابتدایی است و می‌تواند بهتر از اینها انجام بپذیرد. نکته‌ی بعدی سوژه‌یابی و مصاحبه‌شونده‌ها است. متأسفانه مدام از آدم‌های تکراری استفاده می‌کنند در حالی که ما می‌توانیم بسیاری از نوجوان‌های دیگر را پیدا کنیم که در این عرصه موفق بوده‌اند و با آنها مصاحبه کنیم. یک مسئله‌ی دیگر این است که چرا مصاحبه فقط با کسانی انجام می‌شود که در تهران حضور دارند در حالی که در شهرستان‌ها هم آدم‌های موفق زیادی هستند. لزوما نباید مصاحبه شونده کودک یا نوجوان باشد و می‌توان از یک بزرگسال از دوران کودکی و نوجوانی‌اش سوال پرسیده شود.

 

دیزجی با انتقاد دیگری به خلأ نشریات و مجله های کودک و نوجوان تصریح کرد: در حال حاضر تکنولوژی دیگری به نام واقعیت افزوده را داریم اما چند مجله و کتاب کودک و نوجوان این بحث را معرفی کرده است در حالی که اگر ما این قابلیت را به نشریات کودک و نوجوان اضافه کنیم قطعا مخاطب های بیشتری پیدا می‌کنیم و آن کودک و نوجوان به نشریه و مجله علاقه‌ی بیشتری پیدا می‌کند و چون پاسخگوی نیازهایش است برای آن هزینه می‌کند.

در بخش دیگری از این نشست، آگاه در پاسخ به لزوم بازنگری در این نظام حقوقی گفت: اگر بازنگری به معنی حذف باشد موافق هستم ولی اگر به معنی ترمیم باشد خیر. صحبت های اساتید نشان داد که ظاهراً هیاهو برای هیچ است. یعنی کتاب نوشته می شود، نشست برگزار می شود و صحبت می‌شود برای چیزی که مخاطبی ندارد. من می خواهم بگویم این نظام حقوقی به چه دردی می خورد؟ وقتی روزنامه، فیلم و موسیقی کودک و بزرگسال داریم چگونه این تفکیک صورت می‌گیرد؟ وقتی یک روزنامه بزرگسال منتشر می‌کنیم از کجا می‌دانیم کودک آن را نمی‌خواند؟ می‌خواهم بگویم موضوعیت آن از بین رفته است. چون در عرصه عمل غیر قابل کنترل است و از آن طرف هم مخاطبی ندارد.

 

این مدرس دانشگاه ادامه داد: پرسیدم آیا روزنامه مستقل برای کودکان داریم؟ دوستان گفتند دو ضمیمه که آن هم به صورت مستقل بر روی کیوسک نمی‌آیند. رسانه یعنی این که من کتاب یا روزنامه تولید می‌کنم و مخاطب شدید پیگیر آن است. آیا چنین رسانه‌ای داریم؟ این چنین رسانه‌ای می‌تواند به خروجی بینجامد و برایش سرمایه‌دار پیدا شود. تا شما ناهنجاری می‌بینید و یک نشست بگذارید و بررسی کنید با این نظام حقوقی چه کنیم. ما درباره نظام حقوقی موضوعی صحبت می کنیم که وجود ندارد. حقوق یک شکل است. یعنی موضوعی در عالم کائنات وجود دارد و تور حقوق بر روی آن می رود. موضوع مطبوعات و رسانه کودک اصلاً در این کشور وجود ندارد.

او با اشاره به تیراژ پایین مطبوعات گفت: چرا مطبوعات از اعلام تیراژشان می‌ترسند؟ چون واقعیت غم‌انگیز است. کل نشریات و مطبوعات ایران را جمع کنیم فکر نمی‌کنم در روز به یک میلیون برسند و این برای کشوری با این همه دانشجو خیلی پایین است. می‌خواهم بگویم موضوع منتفی است و من با ایجاد نظام حقوقی ویژه ولو برای مطبوعات کودک مخالف هستم.

 

 

زمانه صدور مجوز سرآمده است

او با بیان این که بیشترین شاکی نشریات و رسانه‌ها از جانب نهادهای عمومی و مقامات بوده‌اند، اظهار داشت: اگر موضوعی ایجاد شود و ما به این نتیجه برسیم که یک نظام حقوقی ویژه می‌خواهیم؛ معتقدم این کار دولت نیست بلکه باید یک انجمن صنفی تشکیل شود و متخصصین جمع شوند تا درباره رسانه و کودک نظر دهند. به نظر من در دنیای امروز هیچ راهی جز نظام تعقیبی نداریم. زمانه صدور مجوز سر آمده است. نهایتاً انجمن صنفی می‌تواند به شما بگوید این دوره را دیده‌اید و شما صلاحیت آن را دارید و من به شما یک بار مجوز می‌دهم تا ناشر کودک باشید نه این که برای تک تک محصولات مجوز صادر کنیم.

کاشفی خوانساری با اشاره به نامنظم برگزار شدن جلسات هیئت نظارت بر کتاب کودک گفت: در دوره قبل هیچ وقت جلسه هیئت نظارت تشکیل نشد و در این دوره پنج ساله هم شاید دو یا سه بار جلسه هیئت نظارت بر کتاب کودک تشکیل شده باشد. اگر چه این اسم وجود دارد ولی عملاً کارشناسان و کارمندان وزارت ارشاد در اداره کتاب اقدام می‌کنند.

 

 

مطبوعات کودک و نوجوان مرگ و میر کمتری دارند

او با اشاره به تعداد نشریات کودک و نوجوان گفت: در حال حاضر حدود ۱۲۰ نشریه کودک و نوجوان در حال انتشار هستند هر سال که آمار سال را جمع می‌کنیم حداقل بیش از ۱۰۰ نشریه در حال انتشار داریم. در حالی که تیراژ مطبوعات به شدت پایین آمده و نشریات به سرعت دچار مرگ دسته جمعی می‌شوند، مطبوعات کودک و نوجوان مرگ و میر کمتری دارند. چون برخی از خاصیت های مطبوعات کودک و نوجوان عملاً قابل پوشش دادن در فضای مجازی نیست مثل نقاشی کردن، کاغذ را پهن کردن و بریدن آن.

کاشفی خوانساری ادامه داد: با وجود این که فرزند آوری پایین آمده و نوجوانان بیشتر از کودکان هستند اما تعداد مجلات خردسال و کودک روز به روز بیشتر می‌شود و این‌ها موفق‌تر هستند. این مجلات بیشتر در بخش خصوصی شکل می‌گیرند یعنی هنوز شانس زنده ماندن و کار کردن در بخش کودک وجود دارد.

او همچنین با توصیف شرایط فعلی تصریح کرد: در این که نظام حقوقی فعلی در این زمینه کارآمد نیست، شکی وجود ندارد. کتاب های الکترونیک دیگر از وزارت ارشاد مجوز نمی‌گیرند، به علاوه کتاب هایی که در سایت‌ها به صورت رایگان قابل آپلود هستند، دیگر به نظر وزارت ارشاد ربط پیدا نمی‌کنند. از طرف دیگر کتاب‌هایی هم هستند که کاغذی چاپ و بدون مجوز می‌شوند. امروزه چاپ دیجیتال، کتاب را در تیراژ وسیع و با سرعت بالا در می‌آورد و در هر کوچه و پس کوچه‌ای مکانی برای چاپ کتاب وجود دارد. دیگر کسی احساس نیازی پیدا نمی‌کند تا مجوزی بگیرد. یعنی این قابل کنترل نیست.

کاشفی خوانساری توضیح داد: در بازترین کشورهای دنیا نظام درجه‌بندی سنی رعایت می‌شود یعنی تعیین شده که فلان شبکه تلویزیونی نشریه گروه سنی خود را مشخص کند. در این کشورها با کسانی که قوانین را در حوزه پورنوگرافی و غیره رعایت نمی‌کنند، برخورد می‌شود یعنی در هیچ کشوری به طور کلی این مسئله رها نشده است. اگرچه امروز امکان نظارت و پیشگیری در خیلی از حوزه‌ها نیست.

در ادامه دیزجی با اشاره به اهمیت آموزش بحث شناختی به کودک و نوجوان امروزی تأکید کرد: اگر همین الان از کودکان در مورد هنرمندان سوال پرسیده شود، همه‌ی جزئیات هنرمندان را می‌دانند ولی اگر درباره‌ی دانشمندان معاصر بپرسیم چیزی برای گفتن ندارند. به خاطر همین لازم و ضروری است که این را هم در کارهایمان بگنجانیم که این گروه سنی دانشمندان زمانه‌ی خود را بشناسند.

 

او در پاسخ به صحبت‌های کاشفی خوانساری توضیح داد: من نمی‌گویم ناامید هستم ولی وقتی می بینیم نشریات الکترونیک با این سرعت جلو می‌آیند شاید واقعا بعضی چیزها حرفی برای گفتن نداشته باشند و شاید بتوان از حق امتیاز قائل شدن برای نشریات کودک و نوجوان سخن گفت. همین طور که در یک سری زمینه ها به برخی افراد امتیاز می دهیم آیا برای مطبوعات کودک و نوجوان این کار را می کنیم که مخاطب آن هزینه‌ی کمتری برای خرید آنها بپردازد.

این پژوهشگر انتقاد کرد: ما شاهد هستیم در حوزه ی پژوهش و پایان نامه یک امتیازاتی به افراد داده می شود که باید ارائه‌ی این امتیازات به افرادی که در حوزه‌ی کودک و نوجوان کار می‌کنند، بیشتر باشد. در مورد طرح اشتراک هم باید بگویم اگر این طرح، نشریات کودک و نوجوان را حمایت کنند و به نوعی بتوانند مخاطبان به قیمت نیم بهاء هزینه‌ی آن را بپردازند خوب است. چراکه من معتقدم هزینه‌ی پیشگیری بهتر از درمان است. پس اگر امکانات بدهند و کودک و نوجوان در آن فضا قرار بگیرند، قطعا تغییرات زیادی صورت می‌گیرد.

 

 

منبع: شفقنا