به گزارش کودک پرس ،گاهی اوقات انتخاب کتاب از بین انبوه آثاری که منتشر شده، کار سختی است. گاهی دوست داریم شخصی که دستی بر آتش دارد و خودش مترجم یا نویسنده است، کتابی را برای مطالعه به ما پیشنهاد بدهد. براین اساس به سراغ آذردخت بهرامی، داستاننویس و نویسنده سریالهایی مانند شمسالعماره رفتهایم که سابقه طولانی هم در طنزنویسی دارد، و با او گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
آخرین کتابی که در حوزه نوجوان خواندید، چه نام داشت؟
شاید تعریف من از «نوجوان» با تعریف معتبر و رسمی آن فرق داشته باشد. به خاطر نفوذ ارتباطات و فضای مجازی و منابع بیشماری که به راحتی در دسترس همگان ـ کودک و نوجوان و جوان و غیره ـ هست، قطعا سلیقه نوجوان امروزی با سلیقه نوجوان ده ـ بیست سال پیش خیلی فرق دارد. نوجوان امروزی خیلی بیشتر میداند، تجربههای بیشتری کسب کرده و این تجربههایش فقط به محیط اطرافش محدود نشده؛ به زبانهای خارجی بیشتر تسلط دارد، و خیلی ویژگیهای دیگر دارد که مطمئنم روحمان هم از آنها بیخبر است. با این تعریف، میتوانم به جرأت بگویم آخرین کتاب نوجوانی که خواندم و از آن لذت بردم رمان «سالتو» نوشته مهدی افروزمنش، نشر چشمه، بوده. با این که حدود سنی راوی این رمان حدود ۱۷ ۱۸ ساله است؛ مطمئنم مخاطب نوجوان از خواندن این کتاب لذت میبرد.
این کتاب چه ویژگیهایی دارد؟
«سالتو» رمانی روان است، با نثری نسبتا ساده و قصهای جذاب و گیرا، آنقدر که نمیتوانید کتاب را کنار بگذارید. راویاش پسری جوان متعلق به قشر محروم جامعه است.
آیا خواندن این کتاب را به نوجوانان پیشنهاد میدهید؟
بله. به نظر من خواندنش تجربیات جدیدی به مخاطب جوان یا نوجوان منتقل میکند.
آیا آثار دیگر مهدی افروزمنش را هم خواندهاید؟
بله. خواندهام و خواهم خواند.
به جز این کتاب، خواندن چه کتابهای دیگری را به نوجوانان پیشنهاد میدهید؟
رمان «هستی» نوشته فرهاد حسنزاده، رمان «وقتی مُژی گم شد» نوشته حمیدرضا شاهآبادی، رمان«پریانههای لیاسندماریس» نوشته طاهره ایبد، که همه از انتشارات کانون پرورش فکری هستند و از خواندنشان لذت بردم. البته رمانهای «شرورترین دختر مدرسه» نوشته «اِنید بلایتون»، نشر چشمه؛ «صد و یک راه برای ذله کردن معلمها» و «صد و یک راه برای ذله کردن پدر و مادرها» نوشته «لی وارد لاو»، نشر کیمیا؛ مجموعه ۹ جلدی «دخترها و پسرها» نوشته «رینولدز نِیلر»، نشر کیمیا (شاید بیش از ۹ جلد باشد.)؛ هم کتابهای جذابی هستند که خواندنشان بسیار لذتبخش است.
چه کتابهایی را در نظر دارید در اولین فرصت بخوانید؟
فهرست کتابهای نخواندهام بسیار بلندبالا و شرمآور است. ازجمله آنها میتوانم به رمانهای «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده و «دروازه مردگان» نوشته حمیدرضا شاهآبادی اشاره کنم.
چه کتابی را نتوانستید تا آخر بخوانید؛ چه از نظر کشش، چه از نظر حجم یا دلایل دیگر؟
این فهرست هم بلندبالاست. در کتاب خواندن بسیار سختگیرم. اگر ۱۰ ۱۵ صفحه از کتابی را خواندم و آزارم داد، به راحتی کنارش میگذارم. این روزها آنقدر تعداد کتابهایی که باید بخوانم زیاد است که اگر شبانهروز هم در حال مطالعه باشم، باز هم چند سالی از ادبیات ایران و ۱۰ سالی از ادبیات جهان عقبم. برای همین با هیچ نویسنده و هیچ کتابی خردهبُرده ندارم و اگر کاری زیادی حجیم بود، یا حرّافی و نثر بدی داشت، یا قصه و ساختار و استخوانبندی درست و درمانی نداشت، بیتعارف کنارش میگذارم.
در حال حاضر مشغول نوشتن چه کتابی هستید و برای انجام پژوهشهای لازم تا بهحال چه آثاری را مطالعه کردهاید؟
ترجیح میدهم از کاری که در دست دارم چیزی نگویم. اما میتوانم بگویم برای این کارم درحال مطالعه تورات و انجیل هستم.
منبع: ایبنا
ارسال دیدگاه