به گزارش کودک پرس، در ابتدای نشست که در روز پایانی دومین جشنواره اسباببازی برگزار شد، رییس مرکز آموزشهای شهروندی شهرداری تهران مروری بر وضعیت صنعت اسباببازی در جهان و ایران داشت و به چالشهای آن اشاره کرد. او با اشاره به تاثیر اسباببازی در رشد ذهنی و جسمی کودک و تقاضای شدید برای اسباببازی در سطوح مختلف اعم از مدارس و خانوادهها از این دو عامل به عنوان دلایل گسترش اسباببازی در جایگاه سومین صنعت پرسود جهان نام برد. در ادامه کریمی امنیت و بهداشت و رقابتپذیری را دو فاکتور اصلی اسباببازی در بازار رقابت عنوان کرد که باید به آنها توجه ویژهای شود.
او سپس به تشریح بیانات مقام معظم رهبری در بحث تهاجم فرهنگی در حوزهی اسباببازی پرداخت و گفت بحث اسباببازی به دلیل تاثیر آن روی سبک زندگی و ذهنیت بچهها بهعنوان یک موضوع اساسی مورد توجه مقامات کشور هم قرار گرفته است.
کریمی در این نشست از رییس شورای نظارت بر اسباببازی درخواست کرد گزارش سالانهای از وضعیت صنعت اسباببازی تهیه شود تا کار این صنعت بتواند وارد ادبیات دانشگاهی شود.
به گفته او تقلب و قاچاق از چالشهای عمده بر سر راه صنعت اسباببازی داخلی است. بر اساس این گزارش غلامرضا کریمی در ادامه به تحلیل وضعیت اسباببازی در ایران پرداخت و گفت: ما در ایران بیشتر وارد کنندهایم و طبق آمار سال ۱۳۹۳ میزان ۲۵هزار و ۴۱۸ تن اسباببازی و لوازم ورزشی به ارزش ۷۲ میلیون دلار به کشور وارد شده است. او بااینحال سرانه مصرف اسباببازی در ایران را بسیار پایینتر از متوسط جهانی (۳۴ دلار) خواند و گفت این میزان در ایران کمتر ۵ دلار است. تقریبا ۹۵ درصد سهم بازار اسباببازی در ایران در اختیار کشور چین است که تولیدکنندگان داخلی را با مشکل جدی مواجه کرده است.
این استاد دانشگاه از عدم حمایت از تولیدات داخلی، تولید بدون طراحی و زیرساختهای لازم، مطرح نشدن بحث اسباببازی در ادبیات دانشگاهی، ضعف در دانش و مهارت فنی تولیدکنندگان، هزینهی بالای تولید، عدم پرداخت تسهیلات مالی از طرف بانکها، فشار تبلیغاتی که از بیرون وجود دارد، عدم توانایی در تولید محصول جذاب و باکیفیت، عدم وجود مدیریت صحیح و برنامهریزی، نداشتن توجیه اقتصادی طرحهای فرهنگی، علاقهی کم مراکز پژوهشی و واردات و قاچاق روزافزون اسباببازی بهعنوان عوامل متعددی نام برد که باعث ضعف صنعت اسباببازی شده است.
این عضو شورای راهبردی طرح دوستدار کودک در پایان صحبتهایش از جدیگرفتن گردش مالی چندهزار میلیاردی صنعت اسباببازی و ایجاد فرصت شکوفایی صنایع پیرامونی، استفاده از استانداردهای بینالمللی و زبان قابل فهم جهانی برای تولیدکنندگان داخلی، شخصیتپردازی، حمایت رسانهای و تبلیغاتی، مبارزه جدی با قاچاق، لزوم ساماندهی به سرمایههای سرگردان و ضروریت شناسایی فرصتهای کارآفرینانه برای ورود به این صنعت به عنوان بخشی از راهکارهای موجود نام برد.
محسن رجبی، سخنران دوم این نشست بود که ابتدا از حاضران خواست با نگاهی متفاوت به موضوع نگاه کنند چرا که کسبوکار و تولید در دنیا تغییر کرده و در ایران هم در حال تغییر است. این کارشناس ارشد اقتصادی در مقایسه استارتآپها با شرکتهای قدیمی گفت که امروز در دنیا میبینیم بعضی از این شرکتهای جدید در مسیر یکی دو ساله به رشدی دستیافتهاند که بقیهی شرکتها سالها تلاش کردهاند مقدار سود، درآمد سالیانه و ارزش برندشان به آن حد برسد.
مدیرعامل شرکت بازیتا برای تشریح کارکرد استارتآپها و شیوههای نوین فعالیتشان ابزار google trend را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفادهی این شرکتها معرفی کرد. بر اساس این گزارش این ابزار مقدار جستوجوی یک واژه را در گوگل مورد بررسی قرار میدهد. بر اساس آمار شرکت گوگل وقتی کسی کلمهای را در گوگل سرچ میکند تا ۸۳ درصد قصد خرید آن محصول یا ابزار را دارد.
در ادامه رجبی با جستوجوی کلماتی چون بازی، سرگرمی، کودک، فرزند و تربیت، به تحلیل دادههای موجود برای حاضران پرداخت. رجبی بنا به آماری از مدیر شهرکهای صنعتی اعلام کرد که الان در حوزهی تولید ۸۷هزار واحد تعطیل شده داریم. این تولیدکننده ورود به بحث تولید اسباببازی را در شرایط کنونی بازار اشتباه دانست و گفت سودآورترین کار سرویسدهی به شرکتهای تولیدی و خدماتی است که در این حوزهها کار میکنند، که یکی از این مفاهیم همین بحث استارتآپها است.
رجبی در تعریف استارتآپها گفت کسبوکاری است که با استفاده از فنآوریها در مسیری کوتاه رشد زیادی نصیب خود میکند و همهی آنها به نوعی از فضای وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند.
بنا به گفته این کارشناس اقتصادی مقیاسپذیری و گسترشپذیری مهمترین ویژگی یک کسبوکار استارتآپی است، به این معنی که اگر شرکتی رشد نامتناسب داشته باشد، یعنی اگر در سال دوم فعالیت درآمدش ۱۰ برابر شود، ولی هزینههایش ثابت بماند، این یک شرکت استارتآپی مقیاسپذیر است و مسیر رشد کوتاهی را طی خواهد کرد.
دبیر شورای نظارت بر اسباببازی نیز در این نشست، صحبتهایش را از دریچهی اقتصاد، کودک، اسباببازی و پیوندشان با هم شروع کرد و عدم آگاهی کودکان نسبت به مباحث اقتصادی و آموزش مناسب سنشان را معضل خواند. محمدحسین فرجو همان ابتدا از دکتر کریمی به عنوان نمایندهی شهرداری و عضو شورای کودکونوجوان خواست تا شهرداری تلاش کند بعضی از این کمکاریها را با آموزشهای شهروندی جبران کند.
فرجو برای مثال به سریالهای تلویزیونی اشاره کرد که در آنها همیشه آدمهای بد و خلافکار قشر ثروتمند را تشکیل میدهند و این معیار غلطی برای زندگی آینده به کودک میدهد.
این عضو شورای راهبردی طرح دوستدار کودک گفت آموزشها مستقیم و غیرمستقیم به کودکان باید مفاهیم زندگی آینده را مثل اقتصاد، پسانداز، پشتکار، کارگروهی و برنامهریزی به آنها بیاموزد. او با اشاره به قلکهای موجود در بازار گفت که اینها جذابیتی برای بچه ایجاد نمیکنند تا به پسانداز تشویق شود، در صورتی که با ایجاد جذابیت میشود این مفاهیم را به آسانی در بچهها نهادینه کرد.
فرجو پیشنهاد کرد که والدین در امور اقتصادی خانه با فرزندانشان مشورت کنند و برای سرمایهگذاری و غیره از آنها نظر بخواهند تا از همان ابتدا با مسائل اقتصادی درگیر شوند، نه اینکه حتی بعد از اتمام دانشگاه هم نانخور پدرومادرشان باشند.
دبیر شورای نظارت بر اسباببازی به شهرداری پیشنهاد کرد بازارچهای تشکیل دهد تا کودکان بتوانند اسباببازیهایشان را معاوضه کنند یا بفروشند تا در این فرایند هم بیشتر قدر آن اسباببازیها را بدانند و هم مبادله و کسبوکار یاد بگیرند.
نکتهی دیگری که محمدحسین فرجو به آن اشاره کرد آموزش تولید و ساخت اسباببازی به خود کودکان بود. بر اساس این گزارش در مصوبهی شهر دوستدار کودک آمده است که در هر منطقهی شهرداری باغچهای برای کودک تاسیس شود تا بچهها قلمه بزنند، گلها را تکثیر کنند، بفروشند و پول در بیاورند تا بفهمند زحمتکشیدن و کارکردن یعنی چه.
نکتهی سوم مورد بحث دبیر شورای نظارت بر اسباببازی تولید اسباببازیها و سرگرمیهایی بود که مفاهیم اقتصادی را به کودکان بیاموزد. فرجو که این جمله را خطاب به بانک اقتصاد نوین، از حامیان دومین جشنوارهی اسباببازی، اعلام میکرد گفت که ما باید حوزهی اقتصاد را از طریق اسباببازی و سرگرمی به کودکان منتقل کنیم و چهقدر بهتر است که آنها را از این راه به حوزهی درآمدی هم برسانیم که آنها بتوانند در عمل لمس کنند و بفهمند.
جوانشیر بنیاب، آخرین سخنران این نشست صحبتهایش را با موضوع اسباببازی از منظر اقتصاد، اقتصاد خانواده، اقتصاد تولید و اقتصاد ملی با تعریف یک خاطره شروع کرد و گفت: ابتدا یادی میکنم از آن کولیای که به من یاد داد چگونه میشود دانهای را کاشت و نهال باروری به یک ملت داد. به کولی گفتم آقا من میتوانم از این اسباببازیای که میفروشی درست کنم. گفت «ها عامو، ائه بوخوای موتونی». این طراح و مدرس طراحی اسباببازی گفت که من این را بارها تجربه کردهام که اگر بخواهیم میتوانیم.
او که خالق ایدهی مرکز سرگرمیهای سازندهی کانون پرورش فکری هم هست گفت در تاسیس این مرکز کلیدواژهی ما این بود: سوال درست، با نگاه درست و زمانبندی درست.
بنیاب بحث اقتصاد را یک مجموعه بیان کرد و گفت در مورد اقتصادی که به بازی مربوط میشود فقط یکی از شاخهها بحث خود اقتصاد است و قبل از آن باید ببینیم که بازی از کجا شروع میشود. او ضمن بیانتها خواندن بازار اسباببازی گفت: من بسیار امیدوارم چرا که بازی جزو ذات ما است، در ذهن و زندگی همهی ما بازی هست. وقتی همه تشنه میشوند چطور برای آب بازار نباشد. باید ظرف آن را درست کرد، جامعه را آماده کرد و به خانوادهها آگاهی داد که شما این نیاز را دارید و اینگونه میتوانید با استفاده از ابزاری که هست آن را برطرف کنید.
این طراح اسباببازی گفت نگاه مصرفی به تولید و اقتصاد باید اصلاح شود و بیان کرد ما نیاز به راهبرد و راهگشایی خودمان داریم، نه اینکه بخواهیم از جوابهای اقتصاد سرمایهداری استفاده کنیم. او با طرح این پرسش که میخواهیم نسلمان را برای ۵۰ سال آینده چطور تربیت کنیم گفت ابتدا باید مردم را وادار کنیم سوال درست را بشناسند.
بنیاب که از ۱۱ سالگی اسباببازی ساخته و فروخته است گفت: میشود ساخت، کافی است آدرس درست پیدا کنید؛ میشود فروخت، کافی است قوائد را درست رعایت کنید؛ میشود به صورت خدمترسانی به این کار نگاه کرد، کافی است به خودتان به عنوان یک انسان که قدر نعمتهای فردی و جمعیاش را میداند نگاه کنید.
در ادامه این طراح اسباببازی یک بازی بومی ایرانی به اسم علیورجه بین حاضران پخش کرد تا بهتر بتوانند صحبتهایش را مجسم کنند. او با اشاره به استفاده از این وسیله در کارگاه اسباببازی و خانواده در مرکز تجربیات و ایدههای نوین کانون پرورش فکری گفت من در ۱۲ سالگی این اسباببازی را میساختم و میفروختم. ما اگر بخواهیم میتوانیم با همین اسباببازی ساده به بچهها علم بیاموزیم، انگیزه بدهیم و وادار به فکرشان کنیم. اقتصاد مجموعهی سازوکار فکر و حرکت است، براساس اینکه جامعه میخواهد چه کند. جامعه باید از ابزار و امکاناتی که از طبیعت میگیرد تسهیل زیست کند، ترفیع شخصیت انسانی و رشد کند و برای انسان معنایابی را ممکن کند.
او گفت: این تعریف مطلوب جامعهی مصرفی نیست، اما من گمان میکنم وقتی ما از انقلاب فرهنگی و اسلامی با ادعای فلسفی رشد انسان یاد میکنیم باید بتوانیم به اعتبار آن سوال و جواب درست پیدا کنیم. حرف ما این است که فقط به خاطر اینکه آنها میگویند اگر مصرف نکنیم اقتصاد تعطیل است، دنبال مصرف نرویم. ما میتوانیم این را با یک تعبیر ساده عوض کنیم. ما طبیعت را به کار میبریم، البته نه برای اینکه تخریبش کنیم، بلکه برای هدف تعالی انسانی که پیام انقلاب است. در تقسیم اقتصاد، مواد، وقت، سرمایه و اندیشههایی که میتوانند در خدمت فرهنگ باشند باید دقت کنیم. اقتصاد همینجا است.
در پایان این نشست حاضران سوالات و صحبتهایشان را با سخنرانان جلسه طرح کردند.
منبع: مهر
ارسال دیدگاه