لزوم محفوظ ماندن سهم کودکان محروم از سینما
جشنواره فیلم کودک و نوجوان دومین سال برپایی خود در دوران همهگیری کرونا را به پایان رساند و عدد سی و چهار در تاریخ سینمای ایران به ثبت رسید.
به گزارش کودک پرس ،جشنوارهای که به میانسالی نزدیک شده اما بواسطه حضور و مشارکت کودکان و نوجوانان بخصوص در 5 سال اخیر همچنان جوان، پویا و خوش نقش باقی مانده است. آنچه مسلم است اهمیت و ضرورت برگزاری این رویداد فرهنگی و میزان مشارکت کودکان و نوجوانان بهعنوان میزبانان اصلی این جشنواره است تا با ساخت فیلمهای مناسب پروانههای زرین به پرواز درآیند و بر شانههای فیلمسازان که امید کودکان و نوجوانان امروز هستند، بنشینند. فیلمسازانی که به گفته خودشان نیاز به حمایت مالی و معنوی دارند تا بتوانند برای کودکان فیلم بسازند و آنها را از خاطره سرشار کنند. سخن اصلی فیلمسازان و علاقهمندان به فعالیت در حوزه ساخت فیلم برای کودکان و نوجوانان هم این است که هرساله این جشنواره برگزار میشود و پروانههای زرین بنا بر سلیقه هیأت داوری به فیلمسازان منتخب میرسد؛ اما هم در تولید سالانه بدنه سینمای ایران و هم در اکران سهم اندکی از پرده نقرهای به کودک و نوجوان اختصاص مییابد.
حبیب احمدزاده نویسنده، پژوهشگر سینما و حوزه دفاع مقدس در این دوره از جشنواره در قامت یک کارگردان با فیلم «داستانهای هزار و یک روز یا افسانه بناسان، غول چراغ جادو» حاضر شده است. او درباره اهمیت برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: «کودکان و نوجوانان بهعنوان آینده سازان این مملکت همیشه اهمیت داشتهاند و آنچه مربوط به آنها میشود، نیز از اهمیت دو چندان برخوردار است، از جمله جشنواره فیلم کودک و نوجوان که امسال سیوچهارمین دوره از برگزاری خود را سپری کرد. اما به اعتقاد من اهمیت برپایی این جشنواره در دوران کرونا بیشتر بود. چراکه باید یاد میگرفتیم در شرایط سخت جنگ بیماری چگونه زندگی کنیم. زیرا زندگی ادامه دارد و هرگز تعطیل نمیشود و این عقل بشر است که باید تدبیر کند و زندگی را برای خود بسازد. بههمین دلیل هرآنچه بخصوص در ایام همهگیری کرونا برای کودکان درنظر گرفته میشد، مهم و حیاتی است و باید با قدرت پای آن ایستاد که به اعتقاد من جشنواره فیلم کودک و نوجوان از آن دسته از رویدادهایی است که بخصوص در ایام کرونا باید پای کودکان و نوجوانان ایستاد و با وجود سختیهای فراوان جشنواره طبق استانداردهای بینالمللی برگزار شد.»
احمدزاده المپیاد فیلمسازی و مشارکت کودکان و نوجوانان در داوری را از مهمترین دستاوردهای جشنواره فیلم کودک و نوجوان در چند سال اخیر عنوان کرد و گفت: «زمانی بود که فیلمسازی بهدلیل گرانی در اختیار عده خاصی از افراد بود. اما با ظهور رسانههای جدید، متنوع، دیجیتال شدن عکاسی و فیلمسازی و بخصوص وجود گوشیهای هوشمند امکانات در اختیار همه علاقه مندان قرار گرفت و امکان بروز استعداد در زمینههای مختلف فراهم شد. بههمین دلیل وجود بخشی بهنام المپیاد فیلمسازی کودکان و نوجوانان و مشارکت آنها در داوریها بسیار خوب و آینده ساز برای استعدادهایی است که میخواهند آینده ساز و سکاندار سینمای ایران باشند.»
رسیدگی به کودکان در نقاط محروم و کم برخوردار همواره از دغدغههای حبیب احمدزاده است که هم در آثار این نویسنده و هم در دغدغههای اجتماعی او نمود دارد و طبعاً سهمی که این جشنواره برای کودکان و نوجوانان در نقاط مختلف کشور در نظر میگیرد، مهم است. احمدزاده معتقد است در اختیار گذاشتن سهم مساوی از فرهنگ حق فرزندان ایران است و مدیریتهای متفاوت نباید با این موضوع سلیقهای برخورد کنند بنابراین سهم کودکان محروم از سینما باید محفوظ بماند.
کارگردان فیلم «داستانهای هزار و یک روز یا افسانه بناسان، غول چراغ جادو» گفت: «موفقیت فعالیتهای فرهنگی در گرو پیوستگی و تداوم است و تا زمانی که این دو عامل وجود نداشته باشد مجموع فعالیتهای فرهنگی ابتر باقی میماند. در حوزههای مختلف تجربه انجام فعالیتهای مختلف فرهنگی را داشتهام ولی بهدلیل تداوم نداشتن این فعالیتها شبیه سیرکی بودیم که یک روز مردم را خوشحال میکردیم و از فردای آن روز، دیگر خبری نبود و همین موضوع دلسردی و افسردگی را ایجاد میکرد. این درحالی است که رخدادهایی از این دست باید استمرار داشته باشد تا به برنامهای ثابت تبدیل شود. زیرا در صورت نبود تداوم در عملیاتی کردن برنامهها بواقع خسارتهای جبرانناپذیری به مردم و بخصوص کودکان و نوجوانان در مناطق کم برخوردار وارد میکند. بنابراین انجام فعالیتهای فرهنگی در نقاط مختلف کشور بخصوص مناطق محروم نباید مقطعی باشد.»
احمدزاده درباره استقبال از فیلم «داستانهای هزار و یک روز یا افسانه بناسان، غول چراغ جادو» گفت: «زمانی که بچه بودیم و به مدرسه میرفتیم شاید برخی از درسهایی که میخواندیم خیلی مفهوم نبود یا در سنین کودکی به کار نمیآمد مثل درس «چوپان دروغگو» اما درسهایی از این قبیل در آینده و در روابط اجتماعی به کار میآمد. این فیلم هم به نوعی به همین شکل است. فیلمی درباره کودکان است که برای نمایش در جشنواره صحنههای خشونتآمیز را اندک کردیم و از گروه سنی نوجوان 10 سال تا بزرگسالان همگی میتوانند مخاطب این فیلم باشند. در واقع فیلم «داستانهای هزار و یک روز یا افسانه بناسان، غول چراغ جادو» به ما کمک میکند تا کودکی از یاد رفته خود را به یاد آوریم.»
انواع ژانرهای سینمایی با تنوع اقلیمی ساخته شود
تنوع موضوعی و فیلمهای اقلیمی یکی از ویژگی فیلمهای حاضر در این دوره از جشنواره بود. مختار عبداللهی که موفق شد از جشنواره سیوچهارم فیلم کودک و نوجوان برای ساخت «میان صخرهها» پروانه زرین دریافت کند درباره تنوع موضوع در فیلمهای این دوره از جشنواره گفت:«وقتی یک جشنواره در سطح بینالمللی برگزار میشود طبیعی است که باید انواع ژانرهای سینمایی از جمله فیلمهایی با تنوع اقلیمی ساخته شود و در این دوره از برگزاری جشنواره آثاری در حوزه تنوع اقلیم دیده میشد که فیلم «میان صخره ها» از جمله این آثار بود.»
عبداللهی ادامه داد: «واقعیت این است که جشنواره فیلم کودک پس از سی و چهار دوره برگزاری جزو جدانشدنی از بدنه سینمای ایران شده است. با توجه به اکرانهای محدود در سینمای ایران بخصوص در 2 سال اخیر و در ایام کرونا، این جشنواره میتواند کورسوی امیدی برای آن دسته از فیلمسازانی باشد که میخواهند دغدغه مندانه برای کودک فیلم بسازند و خب با ارزشترین جایزه هم برای فیلمساز و تیم تولید بازخوردهایی است که از تماشاچیان خود یعنی کودکان و نوجوانان دریافت میکنند. اما من در این بخش ماجرا از جشنواره گلهمند هستم؛ زیرا در طول جشنواره شاهد بودم که برخی از فیلمها با جریان سازیهای رسانهای در نمایی درشت عرضه میشد اما فیلم «میان صخره ها» از جمله فیلمهایی بود که در روزهای پایانی جشنواره روی پرده رفت و به لحاظ خبری آنگونه که شایسته است کار نشد. این فیلم که حاصل تلاش گروهی بود که در شرایط سخت کار کرده بودند متأسفانه از خبر جا ماند و بنده از این جهت گلهمند هستم.»
کارگردان فیلم «میان صخرهها» گفت: «این فیلم یک اثر اقلیمی است و نقطه قوت آن نسبت به سایر فیلمها توجه به همین نکته است. بنده اعتقاد دارم وقتی به سینما میرویم، قرار نیست آنچه در زندگی روزمره میبینیم را بار دیگر روی پرده سینما ببینیم و سینما باید تماشاگر را شگفت زده کند. کودکان در این فیلم صحنههایی را میبینند که تاکنون ندیدهاند و از دیدن آن لذت میبرند. به اعتقاد من این فیلم هم برای کودکان و نوجوانانی که در فضای شهری و خانههای آپارتمانی بزرگ شدهاند مهم و دیدنی است هم برای کودکان و نوجوانان زیست بوم
تازگی دارد.»
برادرانی که بهصورت خودآموز فیلم ساختند
ایلیاد و میعاد مهشیدی برادران 9 و 11 ساله هستند که در سیوچهارمین جشنواره فیلم کودک در بخش «کرونا روایت» برای ساخت فیلم «کرونا با ما چه کرد، ما با کرونا چه» شرکت کرده بودند و نامزد این بخش از فیلمهای حاضر در سیوچهارمین دوره از جشنواره فیلم کودک و نوجوان شدند. ایلیاد و میعاد که طبق آییننامه بهدلیل سن کم نتوانسته بودند در بخش المپیاد جشنواره شرکت کنند، در بخش آموزشها شرکت داشتند. این دو برادر کودک و نوجوان تصمیم میگیرند در شرایط کرونا و قرنطینگی این ایام، کاری بکنند که هم حوصلهشان سر نرود و هم مفید باشند؛ آنها همت میکنند که بهصورت کاملاً خودآموز فیلم بسازند. این دو برادر در گفتوگو با «ایران» از حضور و مشارکت در این جشنواره اظهار خرسندی کردند و گفتند که دوست دارند ادامه دهند و فیلمسازی را یاد بگیرند و رقبای خود را کنار بزنند.
سلیقه داوران با پسند مخاطب همراه نیست
سیدجواد هاشمی بازیگر سینما، فعالیت خود در حوزه کارگردانی را با ساخت فیلم برای کودک و نوجوان به انجام رسانده و تجربه نشان داده ساخت مجموعه فیلمهای «اختاپوس» و «پیشونی سفید» با اقبال بسیاری از سوی خانوادهها وطبعاً کودکان و جوانان قرار گرفته بود. هاشمی امسال هم با فیلم «شهر گربه ها» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که کودکان و نوجوانان دیدند و دوست داشتند.
سیدجواد هاشمی درباره اهمیت برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: «ضرورت و اهمیت برگزاری چنین رویدادی بر هیچ فردی پوشیده نیست و من هم نمیخواهم با دیدگاه انتقادی به برگزاری این جشنواره نگاه کنم. اما مسأله این است که در تمام ادوار برگزاری این جشنواره، آثاری در هیأت داوری مورد پذیرش قرار میگرفته و میگیرد که در اکران تماشاگر ندارد و کودکان با آثار منتخب هیأت داوری ارتباط برقرار نمیکنند. زیرا فیلمهایی از سوی داوران مورد استقبال قرار میگیرند که ربطی به فضای کودک و نوجوان ندارد. بنابراین جشنواره فیلم کودک و نوجوان همواره رویدادی درباره کودک و نوجوان و نه برای آنها بوده است و حضور کودک در آثار سینمایی صرفاً برای استفاده از شخصیت او در سن و سال کودکی و نوجوانی برای پیشبرد خط داستانی فیلم است. بنابراین تفریح و آموزهای که برای آینده کودکان مفید باشد در آثار دیده نمیشود. این در حالی است که در دهه 60 فیلمهایی که برای بچهها ساخته میشد، نکات آموزشی بسیاری داشت. کودکان و نوجوانان در دهه درخشان سینمای کودک که با سختیهای دوران جنگ همراه بود شیوههای زندگی را از فیلمهایی که برای آنها ساخته میشد، میآموختند. اما در شرایط فعلی فیلمهایی از این دست برای کودکان ساخته نمیشود یا اگر هم ساخته میشود مورد داوری قرار نمیگیرد. به همین دلیل است که نوع نگاه داوران جشنواره فیلم کودک و نوجوان خروجی خوبی در اکران ندارد و راغب به تماشای فیلمها نیست.»
این کارگردان سینمای کودک که آثار پر مخاطبی در حوزه کودک و نوجوان تولید کرده است، ادامه داد: «نبود نگاه حمایتی از سوی داوران و حتی مسئولان جشنواره موجب دلسردی فیلمساز و عوامل تولید فیلم کودک میشود. در واقع با چنین انتخابهایی به تهیه کنندگان این ژانر سینمایی تفهیم میکنند که فیلمهای برای کودکان مورد توجه قرار نمیگیرد؛ در حالی که چنین نیست. زیرا شاهد بودهایم که حتی فیلمهایی را که فارابی حمایت کرده است در اکران عمومی مورد استقبال قرار نگرفته است. در دوره سی و چهارم جشنواره فیلم کودک و نوجوان جز فیلم «بام بالا» که از فیلمهای مورد حمایت فارابی بود فیلم دیگری که مشارکت فارابی را داشت، مورد استقبال تماشاگران قرار نگرفت. بهعنوان یکی از سینماگرانی که 10 سال است در حوزه کودک و نوجوان فیلم میسازم هیچ حمایتی حتی حمایت معنوی دریافت نکردم اما در همین دوره از جشنواره بچهها از فیلم «شهر گربه ها» حمایت کردند و آن را دوست داشتند.»
یکی از بخشهایی که عمر چندانی از حضور آنها در سنت برپایی جشنواره نگذشته، المپیاد فیلمسازی است و به گفته هاشمی مشارکت کودکان در عرصه فیلمسازی اتفاق ارزندهای است. هاشمی ادامه داد: «سال گذشته مربی یکی از کلاسهای المپیاد بودم که بهصورت آنلاین به بچهها درس میدادم و هنوزم هم با آنها در ارتباط هستم.»
جشنوارهای به پهنای جغرافیای ایران
فیلم «پسران دریا» به کارگردانی افشین هاشمی و حسین قاسمی جامی بخش و تهیه کنندگی بهروز نشان توانست عنوان بهترین فیلم و بهترین بازیگری بخش بینالملل و همچنین عنوان بهترین فیلم را از آن خود کند.
بهروز نشان تهیه کننده این فیلم درباره اهمیت برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: «جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری ایران است و اصولاً پرداختن به مقوله کودک و نوجوان آن هم در حوزه فرهنگ و هنر ارزشمند است و به اعتقاد من خوشبختانه این رویداد، هر سال پربارتر برگزار میشود.»
او با طرح این پرسش که چرا آموزش و پرورش و صداوسیما از فیلمهای کودک و نوجوان حمایت نمیکنند؟ گفت: «با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و در مقابل هجمههای فرهنگی، ما هر چقدر برای کودک و نوجوانان این مرز و بوم کار کنیم باز هم کم است. از همین رو نبود وزارت آموزش و پرورش و صداوسیما در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چنین رویدادی برای من پرسش بزرگی است.»
این تهیه کننده با اشاره به بخشهای آموزشی فیلمسازی و مشارکت کودکان و نوجوانان در داوری آثار گفت: «بخشهایی که به جشنواره در طول چهار سال گذشته اضافه شده نشان از اهمیت این رویداد سینمایی دارد و توجه به این موضوع که این جشنواره از جغرافیای اصفهان خارج شده و به سرتا سر کشور، حتی در مناطق محروم و کم برخوردار رفته و همه آثار اکران میشود، اتفاق مهمی است. امیدوارم در سالهای آینده سازمانهای متولی چون آموزش و پرورش در کنار این رویداد که سی و چهارمین دوره خود را از سر گذراند؛ بایستد و یقین دارم توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران بدون توسعه نیروی انسانی که فرهنگ و هنر لازمه آن است امکان پذیر نخواهد بود.»
استفاده بهینه از ظرفیتهای وبسری در فرهنگسازی
عنوان «وب سری» یکی دیگر از بخشهایی است که به جشنواره فیلم کودک و نوجوان افزوده شده بود. فریاد بیات کارگردان فیلمهای «یک اشتباه دیجیتالی» و«آشمچز» از جمله فیلمسازانی بود که در این بخش جایزه دریافت کرد. او در توضیح این بخش نوظهور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان گفت: «به اعتقاد من افزوده شدن «وب سری» به جشنواره یک اقدام هوشمندانه و جامعه شناسانه است که از زنده یاد محمد ابوالحسنی به جای ماند و شاخصترین آن هم مجموعه وب سری «دیرین دیرین» نام دارد. «وب سری» که بهعنوان یکی از ابزارهای رسانه بخصوص در فضای مجازی در حال گسترش است در جشنواره باید با استانداردهای فرهنگی و در چهارچوب بایدها و نبایدهای تربیتی حرکت کند و ارزیابی شود.»
بیات در عین حال با اشاره به برخی وب سریهایی که خارج از این استانداردها ساخته میشود و مورد اقبال عمومی هم قرار میگیرد، ادامه داد: «وب سریهایی مانند «دیرین دیرین» که 8 سال متوالی در چهارچوب قواعد اخلاقی ساخته شده است کمتر از یک میلیون نفر در اینستاگرام دنبال کننده دارد ولی وب سریهای خارج از قاعده اخلاق وجود دارد که بدون هیچ قانون و قاعدهای تولید و منتشر میشود و بیشمار هم دنبال کننده دارد. بنابراین میخواهم بگویم فضای وب سریهایی که مخاطب در جشنواره فیلم کودک و نوجوان دیده با آنچه در فضای مجازی میبیند شکاف بسیار دارد.»
او در ادامه افزود: «من بهعنوان یکی از افرادی که در حوزه «وب سری» فعالیت مستمر داشتهام بسیار علاقه دارم آموزه هایم از سینمای ایران با درسهایی که از فیلمسازانی چون علی حاتمی، عباس کیارستمی و بهرام بیضایی یاد گرفتهام را با این ظرفیت رسانهای به نمایش بگذارم ولی متأسفانه هنوز راه برون رفت از این بحران را پیدا نکردهام و به بنبست رسیدهام. رنج میبرم که وب سریهای داخل قاعده و چهارچوبهای اخلاقی جایی برای عرضه ندارند و جز مخاطبان اندک دنبال کننده دیگری ندارد. این در حالی است که میتوان با حمایت از وب سری از ظرفیتهای این رسانه بهترین استفاده در جهت فرهنگسازی عمومی کرد.»
این کارگردان تجلیل شده در بخش «وب سری» جشنواره فیلم کودک و نوجوان درباره مخاطبان آثار خود گفت: «دو فیلم، «یک اشتباه دیجیتالی» و «آشمچز» بر طنزهای تصویری سوار هستند طنزهایی که زبان جهانی دارند و خارج از دیالوگ شکل میگیرد. به همین دلیل کودکان هم خیلی راحت ارتباط برقرار میکنند.»
ارسال دیدگاه