لایحه افزایش حداقل سن ازدواج عامل از دست رفتن حقوق اولیه دختران ایرانی است
یک جمعیت شناس با بیان تبعات محدودیت قانونی سن ازدواج، گفت: به فرض ممنوعیت ازدواج دختران در سنین پایین، اگر دختری ازدواج کند و بعد از مدتی تصمیم به جدایی بگیرد؛ این امکان برای او وجود ندارد زیرا به دلیل محدودیت قانونی ازدواج این افراد ثبت نمیشود.
به گزارش کودک پرس ، ناگفته پیداست که موضوع ازدواج جوانان رابطه مستقیمی با ساختار جمعیتی کشور دارد؛ به این معنی که ازدواج جوانان و تشکیل خانواده از مولفههای تاثیرگذار بر سیاستهای جمعیتی کشور است. بنابراین نخبگانی که دغدغه جمعیت کشور را دارند؛ باید با دقت نظر بیشتری قوانین و سیاستگذاریها در حوزه ازدواج را بررسی کنند.
تصویب قوانین غیرکارشناسی در حوزه ازدواج، نهاد خانواده را تضعیف میکند
در همین راستا، رسول صادقی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگویی با خبرگزاری فارس با بیان اینکه سیاستگذاری در حوزه خانواده مثل شمشیر دولبه است، گفت: امروزه در فرهنگها و قومیتهای مختلف، تفاوتهای بسیاری پیرامون الگوهای رفتاری در ازدواج افراد مشاهده میشود. بنابراین سیاستگذاری و تصویب قوانین غیرکارشناسی میتواند تبعات زیادی را دامن زند. مثلاً زمانی که قوانین با عرف و فرهنگ جامعه در تضاد باشد، امکان دارد که نهاد خانواده را تضعیف کند.
وی افزود: در بحث ممنوعیت یا غیرقانونی کردن ازدواجهای زیر 13سال برای دختران، نکاتی وجود دارد. باید توجه شود که این ازدواجها در کدام مناطق و در چه طبقاتی از جامعه انجام میشود؟ اینها نکات مهمی است که حامیان افزایش حداقل سن ازدواج باید بدان دقت کنند.
ازدواج های زیر 13سال، چیزی کمتر از 3% ازدواج های کشور را شامل میشود. این یعنی این الگوی رفتاری تعداد و درصد خیلی کمی از ازدواج ها را در کشور به خود اختصاص داده است. اما قانونگذار نمیتواند این جمعیت 3% را نادیده بگیرد.
عضو هیئت مدیره انجمن جمعیتشناسی ایران با اشاره به دیدگاه خانوادههایی که در آنها دختران در سنین زیر 13 سال، ازدواج میکنند، گفت: باید بررسی شود که نگاه آنها به ازدواج فقط تابع قانون است یا بحث عرف و شرع را نیز شامل میشود.
ممنوعیت قانونی به حذف ازدواج دختران زیر13 سال منجر نمیشود
صادقی با بیان اینکه هماکنون نیز ازدواج دختران زیر 13سال، تنها از طریق مراجعه به دادگاه و تشخیص مصلحت انجام میشود، گفت: دادگاه مصلحت افراد را در نظر میگیرد و اگر شرایط ازدواج دختران امکانپذیر نباشد، اجازه ازدواج را نمیدهد. ممکن است عرف و قانون در برخی مواقع باهم در تضاد باشند که در این شرایط هم به فرض ممنوع شدن ازدواج دختران زیر ۱۳ سال، آیا این ازدواجها انجام نخواهد شد؟ در اینموقعیتها به نظر میرسد که این دختران بدون ثبت رسمی ازدواج میکنند.
عضو کمیته جمعیت برنامه ششم توسعه در ادامه افزود: بهدلیل مشکلات حوزه ازدواج، دولتها باید سیاستهای حمایتیشان را بهسمت مسائلی که نمود بیشتری دارد، سوق دهند. بنابراین ازدواجهای دخترانی که استثنائاً در زیر13سال اتفاق میافتد از آن جایی که به تشخیص دادگاه واگذار شده، بهتر است که شرایط محدودیتها برای ازدواج دختران توسط قاضی انجام شود. در غیر این صورت به نظر میرسد که ممنوعیت قانونی منجر به حذف این ازدواجها نخواهد شد.
وی ضمن اشاره به تبعات قانون محدودیت ازدواج زنان ایرانی با اتباع غیرایرانی،گفت: تجارب گذشته نشان میدهد که دخالت قانونگذار در حوزه ازدواج با محرومیت بیشتر زنان و دختران همراه خواهد بود؛ چرا که بعد از اعمال این قانون شاهد وقوع بیش از 150 هزار ازدواج غیرثبتی و تولد یک میلیون فرزند بیهویت و بی شناسنامه هستیم.
در برخی مناطق کشور به دلیل ارزشهای عرفی و فرهنگ حاکم بر آن مناطق، دختران بدون توجه به محدودیت قانونی، ازدواج میکنند در این مواقع قانونگذاری تنها محرومیت بیشتر دختران را دامن میزند. زیرا ازدواج آنها ضمانت قانونی ندارد.
لایحه افزایش حداقل سن ازدواج عامل از دست رفتن حقوق اولیه دختران ایرانی
عضو انجمن جمعیتشناسی آسیا، ادامه داد: بهفرض که دختر13سالهای بدون توجه به محدودیت قانونی ازدواج کند و بعد از مدتی تصمیم بگیرد که از همسرش جدا شود این امکان را ندارد. زیرا محدودیت قانونی ازدواج این افراد ثبت نشده و هیچ سند قانونی برای ازدواج در دست ندارند.
در اینجا قانونگذار با اعمال این محدودیت تنها سبب میشود که این دختران، پشتوانه و حمایت قانونی برای دفاع از حقوق اولیه خود را از دست بدهند. یعنی اتفاقاً قانونگذاری بهجای حمایت از این دختران، آنها را از حقوقشان محروم میکند.
صادقی با تاکید بر مشکلات فرزندان مادر ایرانی، گفت: اینکه بعد از ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی فرزندی متولد میشود که نمیتواند یک سند هویتی به اسم شناسنامه بگیرد، این برای زن یعنی محرومیت و مصداق واقعی تضییع حقوق کودک به شمار میآید.
ضعف قانون سبب محرومیت از تحصیل دختران میشود
عضو گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه حامیان افزایش حداقل سن ازدواج همه مناطق را به مثابه تهران مینگرند، افزود: حامیان افزایش سن ازدواج تنوع فرهنگی را درنظر نمیگیرند. بدون در نظرگرفتن فضای فرهنگی حاکم بر مناطق مختلف کشور نمیتوان سیاستهای حمایتی مطلوبی اتخاذ کرد. همچنین اگر هدف از افزایش حداقل سن ازدواج، تحصیل دختران است باید تبصره قانونی اضافه شود که این دختران بعد از ازدواج بتوانند که در مدارس دولتی به تحصیل خود ادامه دهند و این یعنی سیاست حمایتی از دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنند.
وی افزود: حامیان افزایش حداقل سن ازدواج باید محرومیتها را لحاظ کنند و درصدد رفع آنها برآیند. مثلاً اگر دختری که ازدواج میکند با موانعی برای تحصیلش روبهروست، باید موانع قانونی برای تحصیل آن فرد مرتفع شود نه اینکه حق ازدواج را از او بگیرند.
تاخیر در سن ازدواج، معضل اجتماعی است
صادقی در ادامه با تاکید بر پیچیدگی مسائل اجتماعی، گفت: باید بخش قابل توجهی از جامعه درگیر مسئله ازدواج جوانان شود. از آنجا که مسئله اساسی در امر ازدواج بحث تاخیر در ازدواج است، به نظر میرسد که طراحان افزایش سن ازدواج در صورتی که دغدغه جوانان را دارند باید برای تسهیل در امر ازدواج اقدام کنند نه برای ایجاد محدودیت قانونی.
این استاد دانشگاه افزود: این معضل اجتماعی است که 40%پسران و 25%دختران تا 30سالگی ازدواج نکردهاند؛ حتی در برخی از مناطق کشور مثل استان ایلام، کرمانشاه و خوزستان به رقم بالاتر نیز رسیده است؛ مثلاً در استان ایلام این آمار برای پسران به 60% رسیده است. بنابراین مسئولین حوزه خانواده، باید به سراغ جوانان بروند و مهمترین مسئله و مشکلاتشان برای تاخیر در سن ازدواج را جویا شوند.
وی با اشاره به چالشهای جوانان در موضوع ازدواج، گفت: بهتر است قانونگذاران و نمایندگان مجلس برای کاهش موانع ازدواج در این حوزه اقدام کنند. مثلاً موانع اخذ وام ازدواج را کاهش دهند. همچنین باید با اعمال سیاستهای حمایتی، جوانان به ازدواج در سن مناسب تشویق و ترغیب شوند.
تاخیر در ازدواج عامل مهمی در کاهش فرصتهای باروری است
صادقی افزود: با توجه به ضرورت افزایش نرخ باروری که مبتنی بر سیاستهای کلی جمعیت است، تاخیر در ازدواج عامل مهمی در کاهش فرصتهای باروری است. بنابراین اگر میخواهیم که باروری در ایران افزایش پیدا کند، باید شرایطی که منجر به تاخیر در ازدواج شده را برطرف کنیم. چراکه جامعه بهسمت تاخیر در ازدواج و فرزندآوری رفته و زنانی که بهطور میانگین در 24سالگی ازدواج میکنند به طور متوسط 3 تا4 سال طول میکشد تا فرزند اول را به دنیا بیاورند.
تهرانیزه شدن قوانین حوزه ازدواج آسیبزاست
وی در پایان خصوص آسیبهای لایحه افزایش سن ازدواج گفت: اگر طراحان محدودیت سنی ازدواج، استاندارد واحدی برای تهرانیزه شدن قوانین ازدواج در نظر بگیرند این از نظر بافت فرهنگی جامعه آسیبزا خواهد بود. زیرا این خیلی مهم است که سیاستگذاران این تنوع را در نظر بگیرند. برای مثال در سیستان و بلوچستان که باروری بالا است سیاست تشویق مالی برای افزایش جمعیت پاسخگو است. اما در بین طبقه متوسط جامعه سیاست تشویقی جواب نمیدهد و باید برای آنها سیاستهای حمایتی نظیر مهدکودک رایگان و مرخصی زایمان در نظر گرفته شود.
منبع: فارس
ارسال دیدگاه