كودكان خود بهارند
به گزارش کودک پرس، سودابه امینی، لیسانسه روانشناسی بالینی از دانشگاه الزهرا، فعالیت رسمی خود در زمینه شعر را از سال 1367 در حوزه هنری شروع كرد. وی جزو اولین شركت كنندگان دفتر شعر جوان بود و برای اوج گرفتن در شعر از اساتیدی مثل قیصر امین پور در دفتر شعر جوان و استاد معلم و یوسف علی میرشكاك در حوزه هنری بهره برده است. به بهانه نزدیك شدن به فصل بهار و نوروز در باب شعر بهار و آشنایی كودكان با مضامین و عناصر نوروز در قالب یادداشتی به شعر كودك و نوروز پرداخته است. متن این یادداشت كه در اختیار پایگاه خبری حوزه هنری قرار گرفته است را می خوانید:
تجلی بهار در شعر كودك؛
شاعران كودك از طبیعت برای تربیت تماشای مخاطب بهره گرفته اند. استفاده از بهار و عناصری از طبیعت كه بیانگر فرا رسیدن بهار هستند در اشعاری كه برای كودكان سروده شده از بسامد بالایی برخوردار است.
شعر «دایهی زمین» سروده محمود كیانوش از اشعار موفق و پرخواننده است:
دایهی زمین
بر شاخهها شكوفه
خوش چشم باز كرده،
گنجشك در كنارش
آواز ساز كرد
فصل بهار این است
او دایهی زمین است
خورشید رنگ و بویی
دیگر به باغ داده،
از گل به دست شاخه
صد چلچراغ داده
فصل بهاراین است،
او دایهی زمین است
تا آن هوای وحشی
آرام و نرم گشته،
قلب زمین دوباره
پر شور و گرم گشته
فصل بهاراین است،
او دایه ی زمین است
آورده از سر كوه
باد ابر و ابر باران،
داده عجب صفایی
باران به كشتزاران
فصل بهاراین است،
او دایه ی زمین است
خاموشی و سیاهی
از خاك و آب رفته؛
آواز و روشنایی
تا آفتاب رفته
فصل بهاراین است،
او دایه ی زمین است
كیانوش در این شعر با تشبیه بهار به دایه كه همتای (مادر) است به بهار شأن پرورنده زیبایی و طراوت را هدیه داده است.
موضوع بهار برای شاعر به خودی خود موضوعی نمادین است؛ به این معنی كه حتی اگر كیانوش قصد می كرد دراین شعر به روایت زیبایی های طبیعت در بهار بپردازد و صرفا از عناصر عینی و قابل مشاهده برای كودك بهره می گرفت ناچار بود عناصر بهاری را در تماشای شاعرانه ی خود ضرب كرده و آنها را به نماد بدل كند.
علاوه بر این تصاویر بهاری، این شعر تصویری است دیگرگون از آنچه كه كودك در طبیعت می بیند.
حال به شعر دیگری با مضمون بهار نگاه می كنیم شعری از پروین دولت آبادی:
باز می رسد بهار
نارون به باد گفت
ای دم تو گرم
آمدی كه بر تنم كنی
آن حریر نرم
با تو هر نفس بهار
می دمد به پیكرم
آمدی خوش آمدی بیا
با تو می شود بهار باورم
باد رقص كرد گرد نارون
سربسر پر از جوانه شد
باغ خنده كرد و گل دمید
نارون بهار را نشانه شد
این شعر از منظر فخامت زبان و نیاز به رمز گشایی به مهارت ذهنی بیشتری نیاز دارد. دولت آبادی در این شعر علاوه بر اینكه بهار را روایت می كند نسبت هایی بین عناصرطبیعت برقرار می كند كه حركت، طراوت و رویش را در خیال و عاطفه مخاطب تسری می دهند؛ گویی بهار در تن و جان كلمات این شعر دویده است.
در مقایسه این دو شعر با یكدیگر باید گفت اگر كیانوش در شعر «دایه ی زمین» از بیرون باغی زیباییهای آن را به تماشا ایستاده، دولت آبادی با خود بهار در جان كلمات دویده است و البته هریك از این اشعار ارزش خاص خود را دارند.
به هر حال شعرهای بهاری علاوه بر اینكه توجه مخاطب را به عناصر طبیعت جلب می كند میتوانند از منظر هستی شناسی نیز كودك را وادار به تفكر و اندیشه سازند. شعر بهاری بیش از هر چیز باید مخاطب را به حیرت وادار كند. حیرتی كه با ذات بهار همراه است باید به شعر طراوت وزیبایی ببخشد.
و نكته پایانی اینكه كودكان خود بهارند، باشد كه با قوانین فولادین زندگی بزرگسالانه طراوت و خلاقیتشان را به پاییز بدل نكنیم.
منبع: خبرگزاری میزان
ارسال دیدگاه